ماجرای مردمی که با دست خالی و پای خونین امام خمینی (ره) را انتخاب کردند


فرمانده عراقی به مردم قصر شیرین می‌گوید هرکسی صدام را می‌خواهد وسایلش را بردارد و به عراق برود. اما اگر خمینی را می‌خواهد باید دست‌خالی و پای‌برهنه برود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب «دست‌های خالی پاهای خونین» که به کوشش گروه مطالعات جغرافیای نظامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است به موضوع تاخت و تازهای ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب در سال‌های 1359-1357 می‌پردازد.

در شهریور سال 1359 ارتش عراق بر اساس استراتژی جنگ برق‌آسا و کوتاه‌مدت تجاوز سراسری خود را به مرزهای ایران آغاز کرد. این تهاجم دشمن با مقاومت نیروهای مردمی و قوای مسلح ایران در نوار مرزی مواجه شد و به ناکامی استراتژی ارتش عراق انجامید. در این میان استان‌های همجوار با عراق نقش بارزی در جلوگیری از پیشروی دشمن ایفا کردند. کرمانشاه یکی از چند صحنه نبرد بود که به دلیل قرارگرفتن در مسیر راه بغداد- تهران از اهمیت نظامی بسیاری برخوردار بود.

اسدالله احمدی نویسنده کتاب به اهمیت و نقش مقاومت مردمی در شهرهای غربی و بررسی ابعاد و دامنه آن پرداخته است. او در این کتاب به بازگوکردن بحران آفرینی‌های گروه‌های مسلح غیرقانونی، نیروهای ضد انقلاب و امرای فراری ارتش شاهنشاهی در مناطق سرپل‌ذهاب و قصرشیرین و گیلانغرب در مقطع زمانی اسفندماه 1357 تا شهریورماه 1359 پرداخته و سعی کرده است نقش مؤثر حکومت بعثی عراق در تشدید اقدامات تجزیه‌طلبانه را برای مخاطبان ترسیم کند. در این پژوهش از مدارک مستند مانند مصاحبه و منابع دست اول و اسناد دفاع مقدس استفاده شده است.

او در بخش‌های ابتدایی کتاب با نگاهی تاریخی به نحوه تشکیل کشور عراق پس از تجزیه‌ی دولت عثمانی در سال 1299 و نیز به وجود اختلافات بین دو دولت عثمانی و ایران و ادامه پیدا کردن این اختلافات پس از تجزیه‌ی دولت عثمانی و تشکیل کشور عراق هم اشاره می‌کند.

نویسنده در 6 فصل، ابتدا به بررسی پیشینه‌ی تاریخی و وضعیت جغرافیایی مناطق مورد بحث پرداخته، سپس به وقایع و بحران‌ها در ابتدای پیروزی انقلاب ایران نگاهی داشته و پس از به تصویر کشیدن اتفاقات نیمه‌ی اول سال 59 یعنی همان سال آغاز جنگ به تهاجم گسترده‌ی رژیم بعث عراق و اشغال شهرهای (قصر شیرین، نفت شهر و سومار) می‌پردازد و با توصیف چگونگی این اشغال به دست قوای مهاجم دشمن، به دو بعد نظامی و مردمی وقایع آن روزگار می‌پردازد. در بعد نظامی و موضوعات مرتبط با آن اعم از نیروهای نظامی در گیر جنگ، تاکتیک‌های نظامی به کار گرفته شده، سلاح‌های مورد استفاده‌ی دو طرف درگیر، محورهای هجوم، توان نظامی هر دو طرف به شکلی مستند و آماری پرداخته شده و بعد دیگر ماجرا یعنی مسائل مردمی، با تغییر زاویه دید، از نگاه مردم بومی و ساکن شهرهایی که مورد تجاوز دشمن واقع شده‌اند به موضوع اشاره کرده و عملکرد هر دو جبهه‌ی درگیر را مورد بررسی قرار داده است.

در برشی از کتاب دست‌های خالی پاهای خونین می‌خوانیم:

«در محور جنوبی استان کرمانشاه، محور مندلی ـ سومار قرار دارد و حد مرزی آن شامل شمال منطقه ارتفاعات چغامان در منطقه خان لیلی تا جنوب ارتفاعات مرزی کوماسنگ می‌شود. در این محور لشکر 12 زرهی سپاه دوم عراق مأموریت داشت ضمن تصرف و تأمین منطقه، معابر منتهی به مندلی را نیز تأمین و مسدود کند. در مقابل لشکر 12 زرهی ارتش عراق، سازمان رزم یگان‌های ایران شامل «یک گردان سوار زرهی از تیپ یکم لشکر 81 زرهی ارتش و یک گردان پیاده (-) تحت امر سپاه سومار» بود.

لشکر 12 زرهی سپاه دوم عراق در 30 شهریور 1359، با اشغال منطقه گیسکه بر دره میان تنگ و دشت سومار تسلط کامل یافت. سپس 31 شهریورماه 1359 پس از گلوله‌باران نفت شهر، سومار و پاسگاه‌های مرزی از دو محور مندلی - سومار و مندلی - نفت شهر تهاجم خود را آغاز کرد. در نخستین روز جنگ شهر سومار سقوط کرد و نفت شهر نیز به‌طور کامل محاصره شد. 72 ساعت مقاومت نیروهای خودی در نفت شهر نیز بی‌نتیجه بود و این شهر روز 2 مهر 1359 از سمت کوه‌های شرقی نفت شهر به اشغال دشمن درآمد.»

کتاب «دست‌های خالی پاهای خونین» براساس مصاحبه با شاهدان عینی، به همت اسدالله احمدی که خود در آن دوران راوی بوده و در منطقه غرب حضور داشته، تدوین شده است. نامگذاری کتاب با عنوان «دست‌های خالی پاهای خونین» به این علت است که در بخشی از کتاب آمده وقتی مردم در قصرشیرین بودند و عراقی‌ها به آنها مسلط می‌شوند، فرمانده عراقی می‌گوید هرکسی صدام را می‌خواهد وسایلش را بردارد و به عراق برود. اگر خمینی را می‌خواهد باید دست‌خالی و پای‌برهنه برود و مردم قصر شیرین «دست‌های خالی» و امام خمینی را انتخاب کردند. پاهای خونین هم به این بخش از کتاب و مشاهدات راویان عینی از قصرشیرین برمی‌گردد که وقتی مردم را از قصرشیرین بیرون می‌کنند، کفش مناسبی نداشتند و اغلب بعد از مدتی پیاده‌روی پاهایشان تاول می‌زند و تاول‌ها خونی می‌شود. یکی از مصاحبه‌شونده‌ها می‌گوید «از مسیری که ما عبور می‌کردیم ردهای خونینی از پای مردم روی جاده بود.»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط