عناصر و مؤلفه‌های تشکیل‌ دهنده‌ «تحوّل راهبردی» در انقلاب اسلامی

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، عناصر و مؤلفه‌های تشکیل‌ دهنده‌ «تحوّل راهبردی» در انقلاب اسلامی را دین، مردم و رهبری دانست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، یازدهمین نشست از دهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحوّل؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: ما در ده جلسه‌ گذشته راجع به اصل تحول، اهمیت تحول، ضرورت تحول، مبانی و انواع مبانی تحول، سطح و لایه‌های آن، گونه‌شناسی تحول، الگوهای تحول و شرایط و زمینه‌های تحول بحث کردیم. این جلسه می‌خواهیم دربارۀ عناصر و مؤلفه‌های تشکیل‌ دهندۀ «تحول راهبردی» در جامعه با هم گفتگو کنیم.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، عناصر و مؤلفه‌های تشکیل‌ دهنده‌ی «تحوّل راهبردی» در انقلاب اسلامی را دین، مردم و رهبری دانست و گفت: اگر این سه رکن با هم مکمل و ترکیب شوند و در کنار هم قرار گیرند، تحول و رسیدن به  وضعیت مطلوب امکان‌پذیر است.


وی افزود: در کتاب‌های اولیه تحلیل انقلاب می‌گفتند که عناصر اصلی انقلاب رهبری امام، مردم و ایدئولوژی بود و برخی ها در همان‌جا موضع می‌گرفتند که مثلاً نقش مردم بالاتر است یا نقش ایدئولوژی؟ کدام مهم‌تر هستند؟ دین مهم‌تر هست یا مردم؟ با کدام یک می‌شود تحول ایجاد کرد؟ با مردم یا فقط با دین؟ اینها نکته بسیار مهمی هستند، چون واقعاً جای سؤال دارد که دین در خدمت مردم بود یا مردم در خدمت دین؟

استاد حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: هنوز هم این موضوع حل نشده است؛ یک عده‌ای طرفدار این هستند که اصل، دین است. دین را درست کنند، مردم خیلی مهم نیست. الان در همین ماجراهای اخیر یا مقوله حجاب و بسیاری از بحث‌های دینی، یک عده‌ای می‌گویند دین را باید درست کنیم. اینکه مردم چه می‌شوند، خیلی مهم نیست. مردم باید بیایند و اگر نیایند گرفتار جهنم می شوند.

وی افزود: یک عده‌ای به عکس آن اعتقاد دارند، می‌گویند؛ ما مردم متدیّن و دین‌دار را باید پای کار بیاوریم. چون دین قرار است به وسیله همین مردم عملیاتی شود. اگر مردمی نباشند که به دین عمل کنند، خود دین که تحولی ایجاد نمی‌‌کند. بنابراین دین در خدمت مردم هست نه مردم در خدمت دین. دین آمده که مردم را هدایت کند. دین آمده است که مردم را به بهشت ببرد. دین وسیله و ابزار است.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: اگر بگوییم دین، مردم و رهبری سه رکن تحول هستند و بخواهیم نسبت‌سنجی کنیم که کدام مقدم است، کدام تأثیرش بیشتر است، کدام در اختیار دیگری است؟ اینها یک بحث جدی است؛ به عنوان نمونه تحولی که در مکه ایجاد شد، مدیریت اصلی تحول دست خود پیامبر(ص) بود. یعنی مدیریت پیامبر بود که هم از ظرفیت دین و هم از ظرفیت مردم استفاده کرد و آرام آرام در13 سال توانست شرایط را عوض کند.

مهاجرنیا در ادامه گفت: مدیریت پیامبر(ص) خیلی مهم بود، اما بعد از مدیریت پیامبر، حضور مردم ولو تعداد کمی که میدان آمدند، این تعداد با دین هدایت شدند. دین وسیله‌ای شد در اختیار اینها؛ یعنی اگر مردم نمی‌آمدند، دین هیچ تأثیری نداشت. دین به تنهایی کارآمدی ندارد. چون دین مجموعه ای از افکار، باورها و اعتقادات است که اگر بخواهد تأثیر بگذارد باید در انسان ها ایجاد شود. پس اول باید انسان‌سازی را درست کنیم. این کاری بود که در مکه و مدینه هم انجام شد.

وی افزود: بنابراین یکی از عناصر کلیدی تحول، مردم هستند. اگر مردم متحول شوند، اگر مردم متدین شوند، دین‌دار شوند، دین در خدمت و باور و اعتقاد مردم بیاید، می‌تواند تأثیرش را بگذارد و دین با مردم کارآمد می‌شود. اگر دین از مردم جدا شود و مردم خیلی به دین اعتنا نکنند و پای‌بند به مقررات دینی نباشند، دین برای خودش یک حرفی بزند و مردم هم کار خودشان را بکنند. اینجا است که عملاً دیگر تحول امکان‌ناپذیر می‌شود. یا از آن طرف اگر حاکمیت احیاناً با دین یا مردم مرتبط نشوند، امکان ندارد تحول مطلوب و مثبت انجام شود.

وی افزود: اگر حاکمیت، به تنهایی بخواهد همه کار را بکند یعنی به یک جایی برسد که مردم همراهی نکنند و دین هم کمرنگ شود، نتیجه آن استبداد دینی می شود. یا از این طرف مردم پای کار باشند ولی دین به میدان نیاید، نتیجه آن سکولار می شود.  یعنی هر طوری حساب کنیم یک طرف آن نقص دارد. لذا این سه عنصر حتماً باید با هم باشند.

 مهاجرنیا سپس گفت: وقتی که می‌گوییم ماده اصلی تحول، این سوال پیش می آید که چه چیزی باید متحول شود که ما اسم آن را تحول بگذاریم. دین باید متحول شود؟ مردم باید متحول شوند؟ حاکمیت باید متحول شود؟ یا کشور قرار است که متحول شود؟ مثلاً سرزمین عوض شود؟ وسعت آن بیشتر شود؟ آب و هوای آن تغییر کند؟ و... وقتی به اینجا می‌رسیم باز پای این سه عنصر وسط می‌آید. یعنی تحول مجموعه‌ای از این سه عنصر است؛ مردم به اضافه باورها، افکار، عقاید، به اضافه حاکمیت‌ها که مجموعه‌ای است از سرزمین، دولت و بقیه عناصر آن می‌شود. بر همین اساس هم مقام معظم رهبری در تعریف تحول می‌فرمایند: در تحول  باید دولت، مجموعه نظام و ساختارها متحول شوند.

وی افزود: ظرفیت های بسیار زیبایی مثل عاشورا، مهدویت، غدیر ، ائمه و... در اختیار ما است. این ظرفیت فوق‌العاده باید متحول شود. اینها موتور محرکه‌ و پیشران‌های تحول هستند. اگر ما می‌خواهیم متحول شویم باید موتور این پیشران‌ها را روشن نگه داریم. خیلی وقت‌ها ما اینها را خاموش می‌کنیم. اگر روزی بیاید که عاشورا آن شور و حرارت حسینی‌اش را از دست بدهد، آن رنگ انقلابی‌گری و حسینی و امر به معروف و نهی از منکر و رنگ احیای دینی که حضرت در وصیت‌نامه‌اش فرموده است را از دست بدهد و مثلاً در حد فقط یک سینه زدن بماند، این نشان می‌دهد که ما نتواتسته ایم از این ظرفیت ها استفاده کنیم.

مهاجرنیا با اشاره به این که اگر ایدئولوژی، اعتقادات، باورها وعقلانیت از مردم جدا شوند، تأثیرشان را از دست می‌دهند، گفت: عنصر مادی تحول مجموعه اینها است که در درون مردم باید تجلّی پیدا کند و در کنار رهبری تحول قرار گیرد. و وقتی اینها با مردم و دولت و رهبری و حاکمیت عجین شوند، آن وقت در واقع ما دو عنصر داریم، مردم و رهبری یا حاکمیت و مردم؛ چون خود دین دیگر به عنصر موتور محرکه این دو عنصر تبدیل شده است و دین با همه ظرفیت و پویایی‌اش، زمانی کارآمد است که تبدیل به باور و اعتقاد شود.

وی افزود: خود دین با همه زیبایی‌ها و تفسیر درستش، کاری نمی‌تواند بکند. دین به ضمیمه مردم، به ضمیمه دولت می‌تواند تأثیر بگذارد. بنابراین با این دیدگاهی که می‌گویند ما باید دین را درست کنیم، ما در خدمت دین هستیم و مردم باید بیایند. اگر نیامدند هم مهم نیست، خوب اگر مردم نیایند، تحول ایجاد نمی‌شود و انقلاب اسلامی شکل نمی‌گیرد.

مهاجرنیا بیان داشت: مرحله بعدی‌ در تحول، صورت‌بندی‌ها، ساختارها، نهادها، تشکیلات و مجموعه مناسباتی است که در جامعه، قدرت ایجاد می‌کند. همه این مناسبات، همه این ساختارها و روابط و مجموعه اینها چه زمانی می‌توانند فعال باشند؟ وقتی یک شبکه ارتباطی بسیار گسترده در جامعه ایجاد ‌شود، آن شبکه را همین سه عنصر ایجاد می‌کنند. اگر این عناصر نباشند به هیچ‌وجه صورت‌بندی تحول شکل نمی‌گیرد.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: مردم هستند که اول باید تحول ایجاد کنند اگر مردم نباشند خلاف آن چیزی است که در ادبیات امام راحل، مقام معظم رهبری و قانون اساسی وجود دارد. بنابراین چه کسانی باید تحول ایجاد کنند؟ به نظر من اول مردم بعد دولت، رهبری و حاکمیت نظام؛ زیرا طبق قانون اساسی، اراده خداوند به مردم داده شده و بعد تبدیل به دولت و حکومت شده است. مردم حکومت و نظام و کارگزاران را انتخاب می‌کنند، پس مردم اصل هستند.

وی ادامه داد: موتور اصلی تحول که مردم هستند باید روشن شود. الان آن موتور خوب کار نمی‌کند. دلیل آن چیست؟ یک عده‌ای می‌گویند مشکل اقتصادی است، این یک عامل است. یک عده‌ای می‌گویند که بحث اعتقادی ضعیف شده است. بخش ایدئولوژی و بخش دین، خودش را در مردم خوب نشان نمی‌دهد. باورهای دینی و اعتقادات مردم ضعیف شده است. در هرصورت همین مردمی که برای امام حسین(ع) اینطور می‌آیند عزاداری می‌کنند و حسابی خودشان را نشان می‌دهند، باید بیایند پای زندگی اجتماعی، حکومت، نظام و بیایند به عنوان رکن اصلی خودشان را نشان بدهند و خود مردم باید مطالبه‌گر باشند.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: اول انقلاب وقتی که مردم فتوا و وظیفه شرعی را دیدند،‌ پای کارآمدند، امام هم در تبعیدگاه بود ولی مردم پای کار بودند. مردم نقش‌آفرین و خط ‌شکن هستند. جنگ هشت ساله را چه کسانی پیش بردند؟ دولتی‌ها بودند؟ یا مردم و بسیجی‌ها و توده مردم؟ نوعاً هم از قشر محروم جامعه بودند. با مردم در این دوره ها پیروز شدیم.

مهاجرنیا افزود: الان وضعیتی شده که مردم همه منتظر هستند که یک اتفاق یا معجزه‌ای از آسمان برسد و وضع خوب شود.  خود مردم پای کار نیستند. مردم بسیاری از جاها می‌توانند پای کار باشند و اصلاً نیازی به دولت هم نیست. در بخش کشاورزی، بخش صنعت، و بخش های دیگر می توانند تحول ایجاد کنند، ما اگر بخواهیم تحول ایجاد کنیم باید برای میدان آمدن مردم برنامه‌ریزی کنیم.

وی بیان کرد: بخش بعدی دولت و رهبری و حاکمیت است. به عنوان فاعل و عامل و ایجاد کننده تحول. بدون دولت و رهبری و حاکمیت هم نمی‌شود. حتماً اینها باید پای کار باشند. دولت باید دولتی اعتقادی، ایدئولوژیک، متدیّن، عادله، فاضله و دارای همه فضیلت‌ها باشد. شما اگر بهترین مردم عالم را داشته باشید، مردم دوره پیامبر(ص) را هم داشته باشید ولی نظام و حاکمیت معتقد نداشته باشید، امکان ندارد بتوانید تحول ایجاد کنید.

وی افزود: دولت خوب می‌تواند دین را اصلاح ، فعال، پویا و کارآمد کند و دولت خوب می‌تواند مردم را پای کار بیاورد. مردم را به آینده امیدوار کند. کاری کند که مردم خودشان را صاحب کار ببینند و همه فکرشان مطالبه شخصی نباشد بلکه مطالبه اهداف عالی انقلاب و نظام باشد. خودشان بگویند ما می‌خواهیم حیات طیبه برای انقلاب اسلامی درست کنیم.

مهاجرنیا مرحله بعد را اهداف و غایات تحول دانست و گفت:  اینجا هم باز پای همان سه عنصر وسط است. ما می‌خواهیم چشم‌انداز صد ساله‌ای  درست کنیم که در دنیا بی‌نظیر شویم به لحاظ فکری، اعتقادی، خلاقیت، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و همه امور در دنیا اول شویم. در همه چیز در معنویت و اخلاق و مسائل مادی ابرقدرت شویم. می‌خواهیم طبق اصطلاح قرآن یک حیات طیب، پاک، معنوی، زیبا درست کنیم که به حکومت امام عصر(عج) وصل شویم. این آینده مطلوب ما است. این آینده چطورساخته می‌شود؟ این آینده باید معقول و عقلانی و توجیه‌پذیر باشد. بشود آن را عملیاتی کرد. لازمه اش این است که ما سه عنصر را فعال کنیم

وی در پایان گفت: بنابراین اگر ما می‌خواهیم به سمت آینده برویم، این مردم هستند که به عنوان بدنه اصلی این کاروان باید راه بیفتند. این کاروان الان لنگر انداخته و ایستاده است. اگر بخواهد حرکت کند، مردم باید بیایند وسط و حرکت کنند و در کنار مردم، حاکمیت، دولت وقدرت هم باید به میدان بیایند و برای مردم انگیزه و امید ایجاد کنند و دین و ایدئولوژی هم خمیرمایه مردم و دولت ‌شود،  آن موقع است که ما از ترکیب این سه عنصر می‌توانیم به آینده امیدوار شده و بگوییم که ما می‌خواهیم راهبرد تحول در انقلاب اسلامی ایجاد کنیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط