ایرانیان پیش از اسلام هم به طواف کعبه می‌رفتند

به گزارش خبرگزاری تسنیم، شاید باورتان نشود، اما ایرانیان قدیم هم سفر حج می‌رفتند و کعبه نزد آنها از قداست ویژه‌ای برخوردار بوده است. 

قاضی عسکر در « حج در اندیشه اسلامی» می‌نویسد: برخی از ایرانیان به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم از یک سو و توسل به هدایت او و رعایت نسب خویش از دیگر سو، به زیارت بیت‌الحرام می‌رفتند و گرد خانه خدا طواف می‌کردند. 

آخرین نفر که از ایرانیان پیش از اسلام، به حج رفت، ساسان پسر بابک، جد اردشیر بابکان، سرملوک ساسانی (جد ساسانیان) بود که دو آهوی زرین و شمشیر‌‌هایی به کعبه هدیه کرد.

مسعودی؛ تاریخ‌نگار قرن چهارم هجری در مروج الذهب آورده است که: ایرانیان قدیم با هدایای بسیار گران‌قیمت، به زیارت کعبه می‌رفتند و زمزمه آنها بر سر چاه آن، سبب شد که آن چاه « زمزم » نام بگیرد. 

در روایات اسلامی راجع‌به حفر چاه زمزم به وسیلهٔ عبدالمطلب آورده‌اند که وقتی عبدالمطلب زمزم را کشف کرد، دو آهوی طلا و چند شمشیر و زر بسیار به دست آورد که ساسان پادشاه ایران به حرم کعبه اهدا کرده بود. عبدالمطلب باب کعبه را با آنها ساخت. این نقل در کتاب اخبار مکه تالیف ازرقی آمده است. برای توجیه این ادعا نیز به ناتوانی قبایل عرب، برای فراهم آوردن چنان هدایای پرهزینه‌ای اشاره شده است. 

یاقوت حموی هم به نقل از مسعودی در «معجم‌البلدان» اینطور آورده است که «ایرانیان عقیده دارند از اولاد ابراهیم هستند و پیشینیان ایشان برای بزرگداشت جد خود ابراهیم خلیل به زیارت بیت الله می‌رفتند و کعبه را طواف می‌کردند تا شعار نیای خویش را بر پای دارند و انساب خود را حفظ کنند. آخرین پادشاه پارسی که به حج بیت‌الله رفت، ساسان بن بابک بود... شاعر باستانی تازی در این باره گفته است: «زمزمت الفرس على زمزم/ و ذلک من سالفها الأقدم یعنی: ما از زمان‌های پیش خانه خدا را حج می‌گزاردیم و در اباطح آن (مسیل‌های آن) ایمن بودیم.»

پس از ظهور اسلام نیز یکی از شاعران ایرانی چنین گفته است:

وما زلنا بحج البیت قدما/ و نُلقى بالاباطح امیناً

و ساسانُ بنُ بابک سارَ حَتَّى/ أتى البیت العتیق بأصیدینا

و طاف به و زمزم عند بئر/ لاسماعیل تَروى الشّار بینا

یعنی:

ما از زمان‌های پیش خانه خدا را حج می‌گزاردیم و در اباطح آن ایمن بودیم

و ساسان پسر بابک یک همراه با دلیران مغرور ما راه پیمود تا به بیت العتیق رسید

و کعبه و زمزم را طواف کرد، آن چاه را که از اسماعیل است و نوشندگان را سیراب می‌کند.

به موجب این اخبار، ایرانیان صدر اسلام افتخار می‌کردند در عصری که مشرکان جزیرة‌العرب کعبه را با بت‌های خود ملوث و آلوده کرده و زشت‌ترین گناهان را در مطاف و مسجدالحرام مرتکب می‌شدند، آنها به زیارت حج می‌رفتند و هدایایی به کعبه تقدیم می‌داشتند.

از وجود 50 کلمه فارسی در زبان عربی تا توسعه بنادر عربستان به دست ایرانیان قدیم

البته رفت و آمد ایرانیان به حجاز فقط برای حج و زیارت نبوده است و ایرانیان و عرب‌ها در تاریخ پیش از اسلام مراودات بسیاری داشته‌اند. 

سید محمود سامانی در «مناسبات ایرانیان با حجاز در دوره‌های مختلف تاریخ اسلامی» می‌نویسد: ایرانیان و عرب‌ها از دوران پیش از اسلام، با یکدیگر مناسباتی داشتند؛ زیرا همجواری این دو قوم، چنین مناسباتی را ایجاب می‏‌کرد. شواهد و مصادیقی برای ارتباط ایرانیان با اعراب وجود دارد. کلمات دخیل در زبان و ادبیات عرب از جمله وجود حدود 50 کلمه فارسی و دخیل در قرآن کریم، مانند «ابریق» و «زنجبیل»، از مناسبات طولانی‌مدت ایرانیان با عرب‌های ساکن در جزیرة‌العرب حکایت می‌کند. وجود کلمه «مجوس» در قرآن نیز نشانه آشنایی عرب حجاز با ایرانیان و دین زرتشتی است. 

نفوذ ایرانیان در سواحل خلیج فارس و یمن و بحرین بزرگ و گماشتن مرزبانان ایرانی در این سرزمین‌ها نیز افزایش مناسبات با حجاز را در پی داشت.

از ارتباط برخی عرب‌ها با مرکز علمی جندی شاپور در خوزستان نیز گزارشی در دست است که نضر بن حارث بن کلده از بنی‌عبدالدار از آن جمله است. او کسی بود که در مکه، افسانه‌ها و داستان‌های کهن ایرانی، همانند رستم و افراسیاب را برای انحراف فکر قریش از قرآن بازگو می‌‌کرد.

اضافه بر اینها، ساسانیان در برخی مناطق شبه جزیره عربی، مانند سواحل جنوب خلیج فارس که شامل بحرین بزرگ (بحرین تاریخی) و عمان بود، نفوذ سیاسی فراوانی داشتند. این مناطق در دوره‌ای، بخشی از قلمرو دولت ساسانیان را تشکیل می‌‌داد و مرزبانان ایرانی بر آنجا‌ها گماشته می‌‌شد. اداره یمن نیز از چند سده پیش از اسلام (زمان خسرو انوشیروان 531-579م) تا پس از رحلت رسول الله در اختیار ایرانیان بود.

حفظ امنیت راه‌های بازرگانان ایرانی، مانند راهی که عمان را به یمن متصل می‌کرد و از داخل شبه جزیره می‌گذشت، ایجاب می‌‌کرد تا حاکمان ساسانی، به قبایل ساکن در مسیر توجه کرده و مناسباتی را با آنان برقرار کنند.

حضور و نفوذ ایرانیان در جزیره العرب موجب رواج ادیان ایرانی در بخش‌‌هایی از آن، مانند یمن، بحرین و برخی قبایل ساکن در مرزهای ایران، مانند بنی‌تمیم نیز شده بود.

ایرانیان همچنین در رونق و توسعه بندرهای سواحل عربستان بسیار تاثیرگذار بودند. یکی از این بندرهای معروف و آباد که بازرگانان و دریانوردان ایرانی در آبادی و رونق آنجا سهم زیادی داشته‌‏اند و اخبار و آثاری از فعالیت‌های آنان، از پیش از اسلام تا دوره‌‏های اسلامی، در نوشته‏‌های مورخان و جغرافی‏‌نویسان عربی و اسلامی بر جای مانده، بندر «جده» در سواحل غربی شبه ‏جزیره عربستان و کناره دریای سرخ است که از دوران‌های قدیم، بندر تجارتی مکه بوده که خود، مهم‌ترین مرکز تجارتی عربستان شمالی به شمار می‌‏رفته است و امروز هم با همین نام، مهم‌ترین بندر حجاز و دولت عربستان سعودی است.

از برخی گزارش‌ها چنین برمی‌‌آید که زمان بنای جده به دوران خسرو انوشیروان ساسانی می‌‌رسد. وی پس از پیروزی بر روم، از باب‌المندب گذشت و به سمت شمال پیش رفت و محل جده را برای تأسیس یک مرکز بازرگانی ایران برگزید یا هیئتی که او برای این کار به دریای سرخ روانه کرده بود، این محل را انتخاب کرد. 

انتهای پیام/