آغازی دیگر بر بیداری امت اسلامی

خبرگزاری تسنیم ـ یوسف پورجم؛ عملیات 7 اکتبر نه یک حمله کور، بلکه واکنشی پیش‌دستانه به طرح نابودی غزه بود؛ و رسانه‌های غربی، سازمان‌های بین‌المللی و دولت‌های سازش‌کار عربی نیز در برابر این مقاومت مظلومانه، چهره واقعی خود را آشکار کردند.

سه‌شنبه 15 مهر 1402، مصادف با 7 اکتبر 2023، روزی بود که معادلات خاورمیانه دگرگون شد. عملیات «طوفان الاقصی» به رهبری نیروهای مقاومت فلسطینی، نه‌تنها رژیم صهیونیستی را در شوک فرو برد، بلکه بار دیگر نشان داد که روح مقاومت در امت اسلامی زنده است و هیچ دیواری از آهن و آتش، نمی‌تواند مانع خیزش ملتی مظلوم و با ایمان شود.

از نخستین ساعات عملیات، رسانه‌های غربی و فارسی‌زبان وابسته به آنها، با هماهنگی تمام، روایت واحدی را پیش بردند: «حمله تروریستی حماس». آنها با وارونه‌نمایی حقیقت، کوشیدند صهیونیست‌ها را قربانی و مقاومت را مجرم نشان دهند؛ غافل از آن‌که وجدان بیدار ملت‌ها، پشت نقاب واژگان فریبنده را می‌بیند.

براساس مستندات متعدد، پیش از عملیات، ارتش اسرائیل طرحی برای حمله گسترده و نابودی کامل غزه در دست داشت. عملیات طوفان الاقصی، در حقیقت واکنشی دفاعی و پیش‌دستانه در برابر پروژه‌ای بود که هدفش پاک‌سازی انسانی و تخریب تمام‌عیار غزه بود. این نبرد نشان داد که فلسطین، دیگر نمی‌خواهد قربانی خاموش باشد و تصمیم گرفته پیش از مرگ، برخیزد.

در ماه‌های پس از این عملیات، چهره واقعی تمدن غرب بیش از هر زمان دیگری آشکار شد. بیش از چهل‌هزار زن، کودک و غیرنظامی در بمباران‌های بی‌وقفه رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند، اما شورای امنیت و سازمان‌های حقوق بشری تنها نظاره‌گر ماندند. سکوت سازمان ملل و بی‌عملی نهادهای مدعی عدالت، مهر تأییدی بود بر این حقیقت تلخ که حقوق بشر، در قاموس غرب، ابزاری سیاسی است نه ارزشی انسانی.

در برابر این جنایت، سران بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی، ترجیح دادند سکوت کنند. آنان که سال‌ها در مسیر عادی‌سازی روابط با تل‌آویو گام برداشته‌اند، در لحظه آزمایش، از دفاع از مظلوم سرباز زدند. این بی‌عملی، در تضاد آشکار با خروش ملت‌هایشان بود که در خیابان‌های بیروت، صنعا، قاهره و حتی لندن و نیویورک فریاد «الموت لإسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» سر دادند. به برکت مستند 7 اکتبر، شکاف میان ملت‌ها و دولت‌ها، امروز عیان‌تر از همیشه است.

اما در سوی دیگر، جبهه مقاومت با انسجامی بی‌سابقه، چهره تازه‌ای از قدرت ایمان و وحدت را به نمایش گذاشت. ایران، لبنان، سوریه، عراق، یمن و فلسطین حلقه‌های زنجیره‌ای شدند که محور مشترکشان «مبارزه با ظلم» است. این هم‌افزایی تاریخی نشان می‌دهد که مقاومت دیگر یک گروه یا خاک نیست؛ یک وجدان منطقه‌ای و دینی است که مرز نمی‌شناسد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، در موضعی روشن و حکیمانه، اعلام کردند: «ایران در طراحی و اجرای عملیات طوفان الاقصی نقشی نداشته، اما از مظلوم حمایت می‌کند.» این سخن، برآمده از عمق آموزه‌های قرآنی است؛ آنجا که خداوند می‌فرماید: «کُونُوا لِلظَّالِمِ خَصْمًا وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنًا» یعنی در برابر ظالم دشمن باشید و یاور مظلوم. بر همین اساس، جمهوری اسلامی نه از سر سیاست، بلکه از سر ایمان و تکلیف الهی در کنار ملت فلسطین ایستاده است.

در این میان، جای تأسف است که برخی جریان‌های مدعی روشنفکری دینی در حوزه‌های علمیه، در برابر این فاجعه سکوت کردند. جریان‌هایی چون شیرازی‌ها یا چهره‌هایی نظیر مولوی عبدالحمید، که در مسائل فرعی پرصدا و در مظلومیت فلسطین خاموش‌اند، آزمون بزرگ خود را باخته‌اند.

از سوی دیگر، برخی چهره‌های سکولار حوزوی مانند محقق داماد، غرویان، سروش محلاتی و فاضل میبدی، با قرائت‌های تحریف‌شده از دین، کوشیده‌اند استکبارستیزی را نفی و صلح با ظالم را به نام دین مشروع جلوه دهند. این رویکرد، در حقیقت امتداد همان خط فکری است که می‌خواهد اسلام را از عدالت تهی و آن را در چارچوب لیبرالیسم جهانی خنثی کند.

امروز، دو جبهه در جهان اسلام پیش روی ماست، جبهه مقاومت که بر ایمان، عدالت و عزت تکیه دارد، و جبهه سازش که بر مصلحت، ترس و وابستگی بنا شده است.

طوفان‌الاقصی، فراتر از یک نبرد نظامی، آغاز عصر جدیدی از بیداری امت اسلامی است؛ عصری که در آن ملت‌ها، پیش از دولت‌ها، تصمیم می‌گیرند و خون شهیدان، راه آینده را روشن می‌کند.

انتهای پیام/