یادداشت|ریشه بیثباتی بازار مرغ کجاست؟
- اخبار استانها
- اخبار گلستان
- 20 مهر 1404 - 12:10
به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، صنعت طیور ایران، با پیشینهای 60 ساله و تجهیز به آخرین فناوریها، به یکی از مدرنترین و اشتغالزاترین صنایع کشور تبدیل شده است. ارزش تولیدات سالانه این صنعت حدود 10 میلیارد دلار برآورد میشود که سهم گوشت مرغ با تولید سالانه حدود 2.65 میلیون تن، رتبه نخست را در میان محصولات کشاورزی دارد و نقشی کلیدی در امنیت غذایی و تامین پروتئین ایفا میکند.
این صنعت عظیم که توانسته مصرف سرانه گوشت مرغ را به 30 کیلوگرم برای جمعیت 85 میلیونی کشور برساند، امروزه با یک تناقض ساختاری جدی روبهرو است. آمارهای رسمی از خودکفایی و تولید انبوه در یک سال و نیم گذشته بدون نیاز به واردات حکایت دارد و استانهایی مانند گلستان با کشتار روزانه نیم میلیون قطعه، سهم عمدهای در تامین پروتئین سفید 15 استان کشور بر عهده دارند.
در عین حال فعالان این صنعت نیز معتقدند سیاستهای قیمتگذاری دستوری، ناترازی در زنجیره توزیع و تحمیل زیان سنگین به تولیدکنندگان، پایداری این صنعت را با مخاطره مواجه ساخته است. هزینههای تولید، بهویژه قیمت نهادههای دامی مانند ذرت و کنجاله سویا که 60 تا 70 درصد از هزینه تمام شده را تشکیل میدهند و عمدتاً وارداتی هستند، به طور مداوم افزایش یافته، در حالی که قیمت فروش محصول نهایی با برخی مداخلات کنترل میشود.
این تناقض در استانهای تولیدکنندهای مانند گلستان به اوج خود میرسد، جایی که تولید به چندین برابر مصرف داخلی میرسد، اما مدیریت ناکارآمد توزیع و نظارت ناکافی، عرضه را با اختلال مواجه کرده و مصرفکنندگان را با کمبود و صفهای طولانی روبهرو ساخته است.
حسین اسدی یکی از فعالان اقتصادی استان گلستان در یادداشتی به این موضوع واکنش نشان داد و تأکید کرد با وجود تولید انبوه اما زنجیره توزیع فلج شده است. در ادامه این یادداشت را میخوانید:
در حالی که روزانه 500 هزار قطعه مرغ در گلستان کشتار می شود، مدیریت توزیع این محصول با ناترازی آشکاری دست به گریبان است. کشتارگاهها با سواستفاده از خلاهای قانونی و فقدان نظارت موثر، بازار را دوپاره کردهاند و نظارت نهادهای بالادستی در بازارهای توزیع، به بازی گربه و موش تبدیل شده است. در گلستان نسبت تولید چند برابر مصرف است، اما مدیریت توزیع فلج شده است.
وضعیت توزیع مرغ در استان گلستان به نمونه بارزی از ناترازی مدیریتی تبدیل شده است. در شرایطی که آمارهای رسمی از جوجهریزی رکوردشکن و کشتار روزانه 830 تا هزار تن گوشت مرغ در استان خبر میدهند، مصرفکنندگان با جیرهبندی واقعی و صفهای طولانی روبهرو هستند. این تناقض آشکار ثابت میکند که مشکل اصلی نه در کمبود تولید که در مدیریت ناکارآمد توزیع نهفته است.
کشتارگاههای استان که باید حلقه اتصال تولید به بازار باشند، خود به عاملی برای بیثباتی قیمت تبدیل شدهاند. آنان با اعمال سهمیهبندی دوگانه، بخشی از مرغ را با قیمت مصوب و مابقی را با قیمت آزاد به فروش میرسانند. این روش غیررسمی که با تهدید فروشندگان به قطع سهمیه همراه است، نشان میدهد نظارت مؤثری بر عملکرد کشتارگاهها وجود ندارد.
از سوی دیگر، دستگاههای نظارتی استان نیز نتوانستهاند راهکار مؤثری برای این معضل پیدا کنند. استقرار بازرس در بازارهای پروتئینی، موضعی و کم اثر شده است. فروشندگان در حضور بازرسان مرغ آزاد عرضه نمیکنند و به محض خروج آنان، دوباره بازار به حالت اول برمیگردد. این نشان میدهد مسئله در مبدأ تولید و کشتارگاهها حل نشده باقی مانده است.
در بعد کلانتر، قیمت حدود یک میلیونی گوشت قرمز و ناتوانی عمده مردم در خرید آن، تقاضا برای مرغ را به شدت افزایش داده است. این شرایط حساس، مسئولیت مدیران استانی را سنگینتر میکند. اگر امروز چارهاندیشی جدی نشود، بحران مرغ میتواند به بحرانی اجتماعی تبدیل شود.
تجربه مشابه دوران کرونا و کمبود آرد نشان داد که با مدیریت جهادی میتوان بر مشکلات غلبه کرد. اما به نظر میرسد مدیران فعلی اراده لازم برای ساماندهی این اوضاع را ندارند.
مدیریت ناتراز توزیع مرغ در گلستان امروز به آزمونی برای سنجش کارآمدی دولت تبدیل شده است. آیا مسئولان استانی میتوانند این تناقض آشکار بین تولید انبوه و توزیع جیرهای را حل کنند؟ یا شاهد تداوم این بازی بیحاصل بین کشتارگاهها، فروشندگان و بازرسان خواهیم بود؟ پاسخ این سوالات در روزهای آینده و در سبد خرید مردم مشخص خواهد شد.
انتهای پیام/.