تقریب مذاهب؛ منطق تمدنی در برابر جریان‌های برائتی

خبرگزاری تسنیم ـ محمدرضا آتشین صدف؛ در شرایطی که امت اسلامی با بحران‌های هویتی، درگیری‌های فرقه‌ای و جنگ‌های نیابتی و رسانه‌ای استکبار جهانی مواجه است، بازخوانی مفهوم تقریب نه دغدغه‌ای روشنفکرانه، بلکه ضرورتی راهبردی برای بازسازی انسجام امت است. هرچند اندیشه‌ی تقریب پیشینه‌ای دیرینه دارد؛ اما فرمان امام خامنه‌ای مبنی بر تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در سال 1369 را می‌توان نقطه‌ی آغاز نوسازی نهادی و تثبیت رسمی این گفتمان دانست. اقدامی که هدف آن، هدایت تنوع مذهبی به سوی هم‌گرایی و تبدیل اختلاف‌ها به فرصت‌های تعامل است. همچنان که رهبر انقلاب فرمودند: «امروز، تقریب یک هدف فوری است؛ یک غرض الهی است؛ یک فکر حیاتی است و باید دنبال بشود. این خلأ زمان است و بیش از همه‌ی زمان‌های دیگر باید ما آن را پر کنیم.» 

تقریب؛ عقلانیت فقهی در خدمت هم‌افزایی امت

تقریب، برخلاف تصور برخی، به معنای حذف اختلاف‌ها یا یکسان‌سازی باورها نیست، بلکه کوششی است برای بازتعریف مفهوم امت در عصر تشتت و احیای اخوت اسلامی در برابر پروژه‌های تفرقه‌افکنانه. این گفتمان بر پایه‌ی عقلانیتی شکل گرفته که مصالح امت را در کنار اصول مذهب می‌نشاند و از تقابل‌های هویتی عبور می‌کند تا به همزیستی برادرانه برسد.

«مراد ما از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست. میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامی و عقاید کلامی و عقاید فقهی (هر فرقه‌ای عقاید خودش را دارد و خواهد داشت) میدان علمی است؛ میدان بحث فقهی است؛ میدان بحث کلامی است و اختلاف عقاید فقهی و کلامی می‌تواند هیچ تأثیری در میدان واقعیت زندگی و در میدان سیاست نداشته باشد. مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: «وَ لاتَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا». تنازع نباشد، اختلاف نباشد.» (امام خامنه‌ای، بیانات: 1/7/1370)

جریان‌های افراطی؛ از برائت‌گرایی تا تکفیر رسانه‌ای

در برابر این گفتمان، جریان‌هایی شکل گرفته‌اند که از تشیع لندنی تا سلفیت تکفیری را در برمی‌گیرند. این گروه‌ها با تکیه بر غیریت‌سازی، تحقیر مقدسات دیگر مذاهب و تولید محتواهای تحریک‌آمیز، عملاً در خدمت پروژه‌های اسلام‌هراسی و تفرقه‌افکنی سرویس‌های جاسوسی آمریکایی و اروپایی و صهیونیستی قرار گرفته‌اند.

تأسف‌بارتر آنکه این جریان‌ها، با ادعای پیروی از اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، دقیقاً برخلاف سیره‌ی آن بزرگواران رفتار می‌کنند؛ به نام تبری، سبّ و اهانت علنی را ترویج می‌کنند؛ به نام تولی، تحقیر دیگر مسلمانان را در در پیش می‌گیرند و به نام دفاع از تشیع، زمینه‌ساز تقویت جریان‌های وهابی و تکفیری می‌شوند؛ در حالی که امامان شیعه، در مواجهه با عموم اهل ‌سنت، نه طرد و تحقیر روا می‌داشتند و نه دشنام و درشت‌گویی؛ امام صادق(علیه‌السلام)، شاگردانی از مذاهب گوناگون تربیت کرد و امام رضا(علیه‌السلام)، با علمای اهل ‌سنت به مناظره می‌نشست، بی‌آنکه آنها را خوار کند یا کافر بخواند.

این جریان‌ها با بهره‌گیری از رسانه‌های مدرن، گفتمان برائت‌محور را در فضای حقیقی و مجازی شیعه گسترش می‌دهند؛ این سیاست، با ظاهری ولایی و باطنی تفرقه‌افکن، مخاطب را به‌سوی تقابل و انزوا سوق می‌دهد؛ همچنین با تولید محتواهای هیجانی و تحریف‌شده، چهره‌ای خشن و منزوی از تشیع ترسیم کرده، زمینه‌ساز واکنش‌های ضدشیعی در جهان اسلام می‌گردند. نمونه‌ی بارز آن، نام‌گذاری نهم تا پانزدهم ربیع‌الاول به‌ عنوان «هفته برائت» توسط جریان شیرازی است؛ اقدامی که در تقابل آشکار با هفته‌ی وحدت قرار دارد؛ نمونه‌‌ی دیگر آن، تجویز و ترویج رفتارهای غیرمتعارف در عزاداری عاشورا است؛ مواردی مانند قمه‌زنی، راه رفتن روی آتش، با زنجیر تیغ‌دار زدن به پشت و کمر و... .

از گفتمان تا اقدام

نگرش تقریبی برای اینکه بتواند به مثابه راهبردی تمدنی در جهان اسلام نقش‌آفرینی کند، باید بیش از پیش از سطح شعار عبور کند و به برنامه‌ریزی عملیاتی برسد. این تحول، با چند مسیر عملیاتی دست‌یافتنی‌ است:

در حوزه‌های علمیه: تقویت فقه تقریب و فقه تقریبی، افزایش بصیرت تقریبی در بین طلاب، مهارت‌‌افزایی تبلیغی-تقریبی در فضلای حوزوی از گام‌های اساسی در این زمینه است. افزون بر این، حوزه باید از موضع انفعالی در برابر جریان‌های افراطی بیرون آید و با تولید مستمر محتواهای علمی و روشنگر برای جامعه، گفتمان تقریب را در سطح کشور نیرومندتر سازد.

در رسانه‌ها: تولید محتواهای چندرسانه‌ای با زبان مخاطب امروز، روایت‌هایی مستند از سیره‌ی وحدت‌آموز اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و پاسخ‌گویی علمی به شبهات برائتی از دیگر اقدام‌های مؤثر در این زمینه است. رسانه‌های انقلابی باید با جسارت وارد میدان روایت‌سازی شوند و با بهره‌گیری از ابزارها قالب‌های نو، چهره‌ی عقلانی و برادرانه‌ی تشیع را بازنمایی کنند.

در نهادهای تقریبی: در این میدان آنچه بایسته است، عبور از همایش‌زدگی، ورود چشمگیر و اثرگذار به فضای مجازی و تعامل فعال با علمای اهل ‌سنت در قالب پروژه‌های مشترک علمی و اجتماعی است. این نهادها باید از تکرار کلیشه‌ها فاصله بگیرند و با رویکرد مسأله‌محور، به حل واقعی چالش‌های امت اسلامی در این زمینه بپردازند.

سرانجام تقریب، اگر با شجاعت نقد درونی، جسارت بازسازی نهادی و تعهد به مصالح امت همراه شود، می‌تواند نه ‌تنها سپری در برابر تفرقه‌افکنی باشد، بلکه دروازه‌ای باشد به سوی تمدن نوین امت اسلامی. این مسیر، دشوار اما پیمودنی است و بار آن، بر دوش همه‌ی ماست.

انتهای پیام/