بازخوانی پیوند عقل، فطرت و معنویت در اندیشه اسلامی

به گزارش خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، نشست معنویت‌پژوهی گروه ادیان با همکاری گروه «کلام و فلسفه دین» در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد. در این نشست، حجت‌الاسلام ابوالفضل ساجدی، عضو هیئت علمی این مؤسسه، به تبیین مبانی معرفتی و هستی‌شناختی معنویت و نسبت آن با عرفان، اختیار، فطرت و دین پرداخت.

ساجدی در آغاز سخنان خود با ارائه تعریفی جامع از معنویت گفت: در نگاه عام، معنویت عبارت است از پیوند باطن انسان با سطحی از باطن جهان؛ پیوندی که در معنایی گسترده می‌تواند در ادیان الهی، مکاتب غیردینی و حتی در نظام‌های فلسفی گوناگون حضور داشته باشد. وی تأکید کرد که در ادیان توحیدی، مصداق اتمّ این پیوند، ارتباط انسان با خداوند واحد شخص‌وار است و معنویت حقیقی در همین رابطه تجلی می‌یابد.

او در تحلیل نسبت معنویت و اختیار توضیح داد: پیوند معنوی می‌تواند اختیاری یا غیر اختیاری باشد. بخش غیر اختیاری آن ریشه در فطرت الهی دارد و در نهاد هر انسانی به ودیعه نهاده شده است؛ در حالی که پیوند اختیاری، نتیجه تلاش و جهت‌گیری آگاهانه انسان در مسیر قرب الهی است. وی این معنا را با حدیث نبوی «إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ…» توضیح داد و افزود: این نفحات الهی، جلوه‌هایی از پیوند ویژه و غیر اختیاری خداوند با بندگان‌اند.

عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) با اشاره به ارتباط سه‌گانه معنویت، کمال و قرب، قرب الهی را دارای مراتب گوناگون دانست: قرب تکوینی، اعتباری و تشریفاتی. وی گفت: همه انسان‌ها به اقتضای آفرینش، از قرب تکوینی برخوردارند و استعداد رشد دارند، اما قرب شهودی و معنوی نتیجه معرفت حضوری به خداوند است و هرچه این قرب افزایش یابد، شهود و درک وابستگی وجودی انسان به خدا تعمیق می‌یابد.

در ادامه، ساجدی به تفاوت معنویت و عرفان پرداخت و بیان کرد: عرفان در لغت به معنای شناخت است و در اصطلاح، به شناخت شهودی خداوند اشاره دارد. او به نقل از ابن‌سینا گفت: «عابد کسی است که عبادت می‌کند، اما عارف آن است که دل به خدا می‌سپارد و در پی شناخت باطنی از حقیقت است.» به گفته وی، عرفان بر دو رکن استوار است: بیان توحید و بیان موحد؛ و انسان کامل همان موحدی است که به مقام وحدت شهود دست یافته است.

حجت‌الاسلام ساجدی عرفان را دارای دو بعد دانست: عرفان نظری و عرفان عملی. در عرفان نظری، عقل و استدلال برای فهم یافته‌های شهودی به‌کار می‌رود و در عرفان عملی، مسیر سیر و سلوک تا رسیدن به مقام فنا ترسیم می‌شود. او تأکید کرد که نسبت عرفان و معنویت، نسبت تساوی است؛ با این تفاوت که معنویت بیشتر بر پیوند قلبی تأکید دارد و عرفان بر معرفت حضوری و شهودی.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، با تأکید بر اینکه مراتبی از معنویت مقدم بر دین است، اظهار داشت: تجارب معنوی در انسان ریشه در فطرت دارد و در ادیان غیرتوحیدی و حتی ابتدایی نیز نمونه‌هایی از آن دیده می‌شود. این امر به معنای اقتباس ادیان از یکدیگر نیست، بلکه ناشی از مشترکات فطری بشر است. از این منظر، عقل و فطرت پیش از دین در انسان نهاده شده‌اند و همین دو پایه امکان گفت‌وگو میان ادیان را فراهم می‌سازند.

او افزود: حجیت روش عقلی و شهودی مستقل از دین است و شباهت عرفان اسلامی با عرفان‌های شرقی یا بودایی، نتیجه تأثیرپذیری نیست بلکه حاصل اشتراک در ساختار وجودی انسان‌هاست. با این حال، معنویت متعالی و کامل تنها در پرتو دین و وحی تحقق می‌یابد.

در پایان، ساجدی با ترسیم چهار سطح از ارتباط انسان و جهان، از ظاهر تا باطن، تصریح کرد: علوم تجربی امروز صرفاً به رابطه ظاهر انسان با ظاهر جهان محدود شده‌اند، در حالی که فهم حقیقت انسان و هستی نیازمند درکی عمیق‌تر از سطوح باطنی وجود است؛ و همین کاستی، ضرورت رجوع به وحی و معنویت الهی را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

این نشست در ادامه سلسله‌گفت‌وگوهای تخصصی گروه ادیان مؤسسه امام خمینی(ره) برگزار شد و به بررسی ابعاد فلسفی و عرفانی معنویت در اندیشه اسلامی اختصاص داشت.

انتهای پیام/