«نجات آب» ــ 38 | ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب در سامانه ملی
- اخبار اقتصادی
- اخبار کشاورزی
- 13 آبان 1404 - 08:42
خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ در دهههای اخیر، جهان با چالشی فزاینده روبهرو شده است: کاهش منابع آب شیرین در حالیکه تقاضا برای آن بهسرعت در حال افزایش است. این تقابل، نه تنها در کشورهای خشک و نیمهخشک، بلکه حتی در مناطقی با منابع آب نسبتاً فراوان نیز خود را نشان داده است. ایران، بهعنوان یکی از کشورهایی که در منطقهای خشک و نیمهخشک قرار دارد، از این روند مستثنی نیست. در این میان، سیستمهای سنتی مدیریت آب دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه نیستند. این شکاف، نیاز به اصلاحات ساختاری و فناورانه را بهشدت آشکار کرده است.
بیشتر بخوانید
یکی از مهمترین گرههای این بحران، عدم شفافیت در شناسایی و ثبت بهرهبرداران آب است. بسیاری از کاربران آب ــ چه در بخش کشاورزی، صنعت یا شهری ــ بدون ثبت رسمی فعالیت میکنند. این وضعیت نه تنها برنامهریزی دقیق را دشوار میسازد، بلکه امکان نظارت، کنترل و بهینهسازی مصرف را نیز از بین میبرد. بدون داشتن یک نقشه جامع از کسانی که از آب استفاده میکنند، چگونه میتوان انتظار داشت که سیاستهای هوشمند آبی طراحی و اجرا شوند؟
در این زمینه، ظهور فناوریهای دیجیتال فرصتی بینظیر را فراهم کرده است. ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب در یک سامانه ملی، نه تنها میتواند این شکاف اطلاعاتی را پر کند، بلکه میتواند پایهای برای تحول در مدیریت آب باشد. این رویکرد، از طریق یکپارچهسازی دادهها، افزایش شفافیت و تسهیل تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد، میتواند نقشی کلیدی در بهبود بهرهوری آب ایفا کند. در ادامه، به اهمیت این موضوع و ضرورت آن پرداخته خواهد شد.
ضرورت و اهمیت
در حالیکه بحران آب بهتدریج ابعاد اجتماعی، اقتصادی و امنیتی پیدا کرده است، سیستمهای قدیمی ثبت و نظارت بر مصرفکنندگان آب دیگر پاسخگوی نیازهای روز نیستند. ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب در یک سامانه ملی، تنها یک بهروزرسانی فنی نیست؛ بلکه یک ضرورت استراتژیک برای بقا و توسعه پایدار است. این سامانه میتواند بهعنوان ستون فقرات یک نظام مدیریت آب هوشمند عمل کند.
اهمیت این راهکار در چند سطح آشکار میشود. اول، از دیدگاه حقوقی، ثبت رسمی هر بهرهبردار، بهمعنای شناسایی قانونی حق آب اوست. این امر، زمینهساز عدالت آبی میشود؛ یعنی توزیع منصفانهتر منابع محدود بین تمامی ذینفعان. دوم، از منظر فنی، داشتن یک پایگاه داده متمرکز و بهروز، امکان مدلسازی دقیقتر مصرف آب را فراهم میکند. سوم، از دید اقتصادی، این سامانه میتواند ابزاری برای قیمتگذاری هوشمند و هدفمند آب باشد.
علاوه بر این، در شرایطی که تغییرات اقلیمی، الگوهای بارش را نامنظم کرده و خشکسالیها را طولانیتر و شدیدتر ساخته است، داشتن یک سامانه نظارتی لحظهای و دقیق، میتواند اختلالات را بهموقع شناسایی و مدیریت کند. ثبت دیجیتال، در این زمینه، نه تنها ابزاری برای جمعآوری اطلاعات است، بلکه یک سکوی فعال برای واکنش سریع به بحرانهاست.
در نهایت، این سامانه میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد. وقتی شهروندان ببینند که سیستمی شفاف و عادلانه در حال کار است، تمایل بیشتری به همکاری و رعایت قوانین خواهند داشت. این اعتماد، پایهای برای هرگونه اصلاح ساختاری در حوزه آب است.
چالشهای فعلی
با وجود آگاهی نسبی از اهمیت ثبت بهرهبرداران آب، سیستمهای فعلی در بسیاری از کشورها ــ از جمله ایران ــ با چالشهای عمیقی روبهرو هستند. اولین و شاید مهمترین این چالشها، پراکندگی و ناسازگاری دادههاست. اطلاعات مربوط به مصرفکنندگان آب در بخشهای مختلف (کشاورزی، صنعت، شهری) در سازمانهای گوناگون نگهداری میشود و هیچ یکپارچگی سیستماتیک بین آنها وجود ندارد. این وضعیت، تحلیل جامع و تصمیمگیری مبتنی بر داده را تقریباً غیرممکن میسازد.
چالش دوم، عدم ثبت کامل بهرهبرداران است. بسیاری از کشاورزان، بهویژه در مناطق روستایی، بدون مجوز رسمی از آب استفاده میکنند. این امر نه تنها از نظر قانونی مشکلساز است، بلکه باعث تحریف آمار مصرف و اختلال در برنامهریزی منطقهای میشود. علاوه بر این، سیستمهای دستی و کاغذی ثبت، هم زمانبر هستند و هم مستعد خطا.
سومین چالش، مقاومت فرهنگی و سازمانی در برابر دیجیتالیشدن است. بسیاری از ذینفعان، بهویژه در سطوح محلی، از تغییر سیستمهای سنتی اجتناب میکنند. این مقاومت گاهی ریشه در ترس از افشا شدن فعالیتهای غیرقانونی دارد و گاهی در ناآشنایی با فناوری. درعینحال، کمبود زیرساختهای دیجیتال ــ مانند دسترسی گسترده به اینترنت یا سختافزارهای مناسب ــ در مناطق محروم، اجرای چنین سامانهای را با محدودیت مواجه میکند.
در نهایت، چالش حقوقی و حریم خصوصی نیز نادیده گرفته نشود. جمعآوری دادههای فردی درباره مصرف آب، نیازمند چارچوبهای قانونی شفاف است تا از سوءاستفاده جلوگیری شود. بدون چنین چارچوبی، اعتماد عمومی به سامانه کاهش مییابد.
اثر راهکار، در رفع چالشها
ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب در سامانه ملی، میتواند بهگونهای هدفمند، چالشهای ذکر شده در بخش قبلی را مورد هدف قرار دهد. این راهکار، تنها یک ابزار فنی نیست؛ بلکه یک سیستم هوشمند برای بازتعریف رابطه بین دولت، جامعه و منابع طبیعی است.
اولین اثر ملموس آن، یکپارچهسازی دادههاست. با ایجاد یک پلتفرم ملی، تمامی اطلاعات مربوط به بهرهبرداران ــ از جمله موقعیت جغرافیایی، نوع فعالیت، حجم مجاز مصرف و سابقه استفاده ــ در یک سامانه واحد ذخیره میشود. این یکپارچگی، نه تنها دقت تحلیلها را افزایش میدهد، بلکه امکان ردیابی و نظارت را نیز فراهم میکند.
دوم، این سامانه میتواند شکاف ثبت را کاهش دهد. با استفاده از فناوریهایی مانند اپلیکیشنهای موبایل، GPS و هویتهای دیجیتال، حتی کوچکترین بهرهبرداران نیز میتوانند بهراحتی ثبت شوند. این فرآیند، نه تنها سریعتر است، بلکه هزینههای اداری را نیز کاهش میدهد. در بسیاری از کشورها، این روشها منجر به افزایش چشمگیر پوشش ثبت شدهاند.
سوم، سامانه دیجیتال میتواند بهعنوان ابزاری برای افزایش مشارکت عمومی عمل کند. وقتی شهروندان بتوانند از طریق پلتفرمهای کاربرپسند، وضعیت حق آب خود را مشاهده کنند یا درخواستهای خود را ثبت نمایند، حس مالکیت و مسئولیت نسبت به منابع آب افزایش مییابد. این تعامل، مقاومت فرهنگی را کاهش داده و پذیرش سیستم را تسهیل میکند.
در نهایت، چارچوبهای امنیتی و حریم خصوصی میتوانند در طراحی سامانه لحاظ شوند. با رعایت اصول GDPR یا معادلهای داخلی، میتوان اطمینان حاصل کرد که دادهها تنها برای اهداف مدیریتی و با رضایت کاربران استفاده میشوند.
روش انجام راهکار
اجرای یک سامانه ملی دیجیتال برای ثبت بهرهبرداران آب، نیازمند یک رویکرد چندمرحلهای و هماهنگ است. این فرآیند نباید بهصورت ناگهانی و بدون برنامهریزی انجام شود، بلکه باید با در نظر گرفتن زیرساختها، فرهنگ محلی و ظرفیتهای نهادی طراحی گردد.
اولین مرحله، طراحی معماری سامانه است. این معماری باید شامل یک پایگاه داده مرکزی، رابطهای کاربری برای بخشهای مختلف (کشاورزی، صنعت، شهری)، و ماژولهای تحلیلی برای نظارت و گزارشدهی باشد. استفاده از استانداردهای باز و فناوریهای مقیاسپذیر (مانند رایانش ابری) ضروری است تا سامانه در بلندمدت قابل نگهداری و بهروزرسانی باشد.
مرحله دوم، جمعآوری دادههای پایه است. این کار میتواند از طریق ترکیبی از روشها انجام شود: استفاده از دادههای موجود در سازمانهای دولتی، ثبت میدانی با استفاده از تیمهای متحرک مجهز به تبلت، و همکاری با جوامع محلی برای شناسایی بهرهبرداران ناشناس. در این مرحله، استفاده از هویتهای ملی دیجیتال (مانند کد ملی یا شناسههای هوشمند) میتواند دقت را افزایش دهد.
سومین مرحله، آموزش و ظرفیتسازی است. کارکنان سازمانهای آبی، دهیاران، و حتی خود بهرهبرداران باید با سامانه آشنا شوند. برگزاری کارگاههای آموزشی، تولید راهنماهای تصویری و فیلمهای آموزشی کوتاه میتواند در این زمینه مؤثر باشد.
در نهایت، اجرای آزمایشی (پایلوت) در چند استان با شرایط متفاوت ــ خشک، نیمهخشک، کشاورزی، شهری ــ میتواند نقاط ضعف سامانه را قبل از گسترش ملی شناسایی کند. این رویکرد تدریجی، ریسکهای اجرایی را کاهش داده و احتمال موفقیت را افزایش میدهد.
تأثیرات اقتصادی
یکی از مهمترین پیامدهای ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب، تأثیرات اقتصادی گستردهای است که بر بخشهای مختلف جامعه وارد میکند. این تأثیرات، هم در سطح کلان (دولت و اقتصاد ملی) و هم در سطح خرد (خانوارها و کسبوکارها) مشهود است.
در سطح کلان، این سامانه میتواند هزینههای مدیریت آب را کاهش دهد. با حذف فرآیندهای کاغذی و دستی، نیاز به نیروی انسانی و زمان اداری کمتر میشود. علاوه بر این، شناسایی بهرهبرداران غیرقانونی و کنترل دقیقتر مصرف، منجر به کاهش تلفات و افزایش درآمدهای دولت از طریق صدور مجوز و دریافت حقالزحمه میشود. مطالعات نشان دادهاند که در کشورهایی که سامانههای دیجیتال آب اجرا شده، درآمد آبی تا 30 درصد افزایش یافته است[1].
در سطح خرد، ثبت دیجیتال میتواند بهعنوان ابزاری برای ایجاد امنیت آبی عمل کند. وقتی یک کشاورز بتواند حق آب قانونی خود را در سامانه مشاهده کند، اعتماد او به سیستم افزایش مییابد و تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در فناوریهای آبی (مانند آبیاری قطرهای) پیدا میکند. این سرمایهگذاریها، در بلندمدت، بهرهوری آب و درآمد کشاورز را افزایش میدهد.
همچنین، این سامانه میتواند زمینهساز بازارهای ثانویه آب شود. با ثبت شفاف حق آب، امکان معامله یا اجاره حق آب بین بهرهبرداران فراهم میشود. این بازارها، منابع آب را به کاربرانی هدایت میکنند که بیشترین ارزش اقتصادی را از آن استخراج میکنند ــ چه در کشاورزی و چه در صنعت.
در نهایت، کاهش تنشهای آبی از طریق شفافیت، میتواند هزینههای اجتماعی و قضایی ناشی از اختلافات آبی را کاهش دهد. این کاهش هزینهها، بهطور غیرمستقیم، به بهبود آبوهوای کسبوکار و جذب سرمایه کمک میکند.
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی
در حالیکه بُعد اقتصادی ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب اهمیت قابل توجهی دارد، تأثیرات اجتماعی و فرهنگی آن نیز نباید نادیده گرفته شود. در واقع، موفقیت هر سیستم مدیریتی جدید ــ بهویژه در حوزه منابع طبیعی ــ بیش از آنکه به فناوری بستگی داشته باشد، به پذیرش آن توسط جامعه وابسته است. ثبت دیجیتال، اگر بهدرستی طراحی و اجرا شود، میتواند روابط اجتماعی پیرامون آب را دگرگون کند.
اولین اثر اجتماعی، افزایش عدالت آبی است. در بسیاری از جوامع روستایی، دسترسی به آب اغلب تحت سلطه ساختارهای غیررسمی و گاهی ناعادلانه قرار دارد ــ مثلاً بر اساس قدرت محلی یا سابقه خانوادگی. ثبت دیجیتال، با مستندسازی حقوق آب بر اساس قوانین شفاف و یکسان، میتواند این نابرابریها را کاهش دهد. زنان، جوانان و گروههای محرومتر که معمولاً در تصمیمگیریهای سنتی حضوری ندارند، میتوانند از طریق سامانههای دیجیتال، حق خود را مطالبه کنند.
دوم، این سامانه میتواند بهعنوان ابزاری برای تقویت شهروندی فعال عمل کند. وقتی افراد بتوانند مصرف خود را مشاهده کنند، با دیگران مقایسه نمایند و درباره بهترین روشهای صرفهجویی آگاه شوند، رفتارهای جمعی جدیدی شکل میگیرد. این فرآیند، فرهنگ مسئولیتپذیری آبی را تقویت میکند ــ فرهنگی که در آن هر فرد خود را بخشی از راهحل میداند، نه بخشی از مشکل.
بااینحال، این تحول بدون چالش نیست. در برخی جوامع، ثبت رسمی ممکن است بهعنوان تهدیدی علیه استقلال محلی تلقی شود. بنابراین، طراحی سامانه باید با مشارکت فعال جوامع محلی همراه باشد. برگزاری جلسات مشورتی، استفاده از زبانهای محلی در رابطهای کاربری و در نظر گرفتن سنتهای آبی منطقهای، میتواند این مقاومت را کاهش دهد.
در نهایت، ثبت دیجیتال میتواند به کاهش تنشهای بینروستایی یا بینصنفی کمک کند. با وجود دادههای شفاف و قابل دسترس، اختلافات بر سر حق آب دیگر بر اساس شایعات یا گمانهزنیها حل نمیشوند، بلکه بر اساس شواهد و قوانین مشخص میگردند.
تأثیرات زیستمحیطی
ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب تنها یک ابزار مدیریتی نیست؛ بلکه میتواند نقشی کلیدی در حفاظت از محیط زیست و پایداری اکوسیستمهای آبی ایفا کند. در شرایطی که فشار بر منابع آب زیرزمینی و سطحی بهشدت افزایش یافته، نظارت دقیق بر مصرف، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
اولین تأثیر زیستمحیطی، کاهش برداشت بیرویه از منابع آب است. با شناسایی دقیق هر بهرهبردار و حجم مجاز مصرف او، سامانه میتواند بهطور خودکار هشدار دهد یا حتی جریان آب را در صورت تجاوز از سهمیه قطع کند. این قابلیت، بهویژه در آبخوانهای بحرانی، میتواند از فرونشست زمین و نابودی اکوسیستمهای وابسته جلوگیری کند.
دوم، این سامانه امکان نظارت بر کیفیت آب را نیز فراهم میکند. در بخش صنعت، بهرهبردارانی که آب را برای فرآیندهای خود استفاده میکنند، میتوانند موظف به گزارش کیفیت پساب خود شوند. ادغام این دادهها با سامانه ثبت، به نهادهای نظارتی اجازه میدهد تا بهسرعت به آلودگیهای احتمالی واکنش نشان دهند.
سوم، ثبت دیجیتال میتواند در برنامهریزیهای اقلیمی کمک کند. با تحلیل روندهای مصرف در شرایط خشکسالی یا سیل، سیاستگذاران میتوانند سیستمهای هشدار زودهنگام و برنامههای انطباقی طراحی کنند. این توانایی، بهویژه در عصر تغییرات اقلیمی، ارزشی بیبدیل دارد.
در نهایت، این سامانه میتواند به حفظ جریانهای محیطزیستی (environmental flows) کمک کند. با شناسایی تمامی برداشتها از یک رودخانه، میتوان مطمئن شد که حداقل جریان لازم برای حفظ زیستبوم آبی حفظ میشود. این امر، نه تنها برای گونههای آبزی، بلکه برای سلامت کل حوضه آبریز ضروری است.
تطبیقپذیری با سیاستهای ملی و بینالمللی
سامانه ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب نباید بهصورت جزیرهای و جدا از چارچوبهای سیاستی گستردهتر عمل کند. در واقع، یکی از نقاط قوت این راهکار، توانایی آن در همسویی با اهداف ملی و بینالمللی پایداری آب است. این همسویی، نه تنها مشروعیت سیاستی سامانه را افزایش میدهد، بلکه دسترسی به منابع فنی و مالی بینالمللی را نیز تسهیل میکند.
در سطح ملی، این سامانه میتواند بهخوبی با برنامههای پنجم و ششم توسعه، سند چشمانداز 1404 و استراتژیهای ملی آب هماهنگ شود. بهعنوان مثال، یکی از اهداف کلیدی سیاستگذاری آب در ایران، کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی است. ثبت دیجیتال، با فراهم کردن دادههای دقیق درباره کاربران آب کشاورزی، میتواند اجرای این سیاست را هدفمند و قابل پایش کند.
در سطح بینالمللی، این سامانه با چندین هدف توسعه پایدار (SDGs) سازگار است ــ بهویژه هدف 6 (دسترسی به آب و بهداشت برای همه) و هدف 13 (اقدامات اقلیمی). سازمانهایی مانند بانک جهانی، برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) و سازمان خواربار و کشاورزی (FAO) بهطور فزایندهای بر استفاده از راهکارهای دیجیتال برای دستیابی به این اهداف تأکید دارند.
همچنین، در چارچوبهای منطقهای ــ مانند همکاریهای آبی در خلیج فارس یا حوضههای مرزی ــ داشتن سامانههای شفاف و قابل اعتماد، میتواند به اعتماد متقابل بین کشورها کمک کند. این امر، بهویژه در مذاکرات آبی، اهمیت استراتژیک دارد.
در نهایت، تطبیقپذیری با استانداردهای بینالمللی داده (مانند WaterML یا INSPIRE) تضمین میکند که دادههای ایران قابل مقایسه و تبادل با دیگر کشورها باشد ــ و این، در عصر داده، یک دارایی استراتژیک محسوب میشود.
موانع اجرایی و راهکارهای غلبه بر آنها
با وجود مزایای متعدد ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب، اجرای آن در عمل با موانعی روبهرو است که نیازمند برنامهریزی دقیق و راهکارهای هوشمند است. این موانع، از جنبههای فنی تا سیاسی و فرهنگی متغیرند و نادیده گرفتن هر یک از آنها میتواند به شکست پروژه منجر شود.
اولین مانع، کمبود زیرساختهای دیجیتال در مناطق روستایی و محروم است. بسیاری از کشاورزان فاقد دسترسی پایدار به اینترنت یا گوشیهای هوشمند هستند. راهکار این چالش، طراحی سامانههای چندلایه است: استفاده از پیامک (SMS) برای ثبت اولیه، ایجاد مراکز خدماتی در دهیاریها، و همکاری با شرکتهای مخابراتی برای گسترش پوشش.
دوم، مقاومت نهادی و بوروکراسی داخلی میتواند سرعت اجرا را کند کند. سازمانهای مختلف ــ از وزارت کشاورزی تا سازمان آب منطقهای ــ ممکن است از اشتراکگذاری دادهها اجتناب کنند. راهکار این چالش، تصویب یک چارچوب قانونی ملی است که الزام همکاری بینسازمانی را مشخص کند و مسئولیتها را شفاف تعریف نماید.
سوم، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و سوءاستفاده از دادهها نیز جدی است. برای غلبه بر این مانع، باید چارچوبهای امنیتی شفافی طراحی شود که مشخص کند چه کسی به چه دادههایی دسترسی دارد و چگونه از آنها استفاده میشود. همچنین، آگاهیبخشی عمومی درباره مزایای و محدودیتهای سامانه، میتواند اعتماد را افزایش دهد.
در نهایت، کمبود نیروی متخصص در حوزه فناوری اطلاعات و آب در سطح محلی یک چالش واقعی است. راهکار پیشنهادی، ایجاد شبکههای ظرفیتسازی مبتنی بر دانشگاهها و مراکز آموزشی است که بتوانند نیروهای بومی را برای نگهداری و بهروزرسانی سامانه آموزش دهند.
جمعبندی و چشمانداز آینده
ثبت دیجیتال بهرهبرداران آب در سامانه ملی، تنها یک پروژه فناورانه نیست؛ بلکه یک تحول ساختاری در نحوه ارتباط جامعه با یکی از ارزشمندترین منابع طبیعی خود است. این سامانه، با فراهم کردن شفافیت، عدالت، کارایی و پایداری، میتواند پایهای برای آیندهای امنتر و عادلانهتر در حوزه آب بنا نهد.
در چشمانداز آینده، این سامانه میتواند فراتر از یک ابزار ثبت عمل کند. با ادغام هوش مصنوعی و تحلیل پیشبینانه، میتواند به سیاستگذاران کمک کند تا بحرانهای آینده را پیشبینی کنند. با اتصال به سنسورهای هوشمند در مزارع و کارخانهها، میتواند مصرف آب را بهصورت لحظهای بهینه کند. و با ایجاد اکوسیستمهای دیجیتال، میتواند نوآوریهای جدیدی در فناوریهای صرفهجویی آب را تحریک نماید.
اما موفقیت این چشمانداز ، به یک شرط بستگی دارد: تعهد ملی به شفافیت، مشارکت و عدالت. بدون این ارزشها، هیچ فناوری ــ هرچقدر پیشرفته ــ نمیتواند بحران آب را حل کند. بنابراین، ثبت دیجیتال نه پایان راه، بلکه آغاز یک سفر جمعی بهسوی مدیریت هوشمند و مسئولانه منابع آب است.
در نهایت، این سامانه میتواند الگویی برای سایر کشورهای منطقه باشد ــ کشورهایی که با چالشهای مشابهی روبهرو هستند. ایران، با ترکیب دانش فنی، تجربه محلی و تعهد فرهنگی به پایداری، میتواند رهبری این تحول را در سطح منطقهای بر عهده بگیرد.
ــ ــ ــ ــ
منابعی برای مطالعه بیشتر
- World Bank. (2021). Digital Water: Technology and Governance for Sustainable Water Management. Washington, DC: World Bank Group.
- FAO. (2017). Water for Sustainable Food and Agriculture. Rome: Food and Agriculture Organization of the United Nations.
- UN ــ Water. (2020). Digital Solutions for Water Management. Geneva: United Nations.
- OECD. (2019). The Role of Digitalisation in Water Governance. Paris: Organisation for Economic Co ــ operation and Development.
- IWMI. (2022). Digital Water Governance: Case Studies from Asia and Africa. Colombo: International Water Management Institute.
- UNDP. (2022). Digital Inclusion and Water Governance in Rural Communities. New York: United Nations Development Programme.
- IUCN. (2021). Environmental Flows: Science, Policy and Practice. Gland: International Union for Conservation of Nature.
- ITU & FAO. (2020). Digital Agriculture: Harnessing ICTs for Smallholder Farmers. Geneva: International Telecommunication Union.
- World Bank. (2023). Overcoming Barriers to Digital Water Implementation. Washington, DC: World Bank Group.
- UNEP. (2022). Digital Technologies for Environmental Monitoring and Governance. Nairobi: United Nations Environment Programme.
انتهای پیام/