به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، سید محمد‌هاشم پور‌یزدان‌پرست، در صدوپانزدهمین نشست از سلسله مباحث «جهاد تبیین» به سخنی از امام خمینی(ره) اشاره و اظهار کرد: ایشان در ابتدای انقلاب به دنبال بلوکه شدن 12 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در بانک‌های آمریکایی و شعب آن در کشور‌های اروپایی، فرمودند ملتی که رمضان دارد از تحریم و گرسنگی نمی‌ترسد.

وی در ادامه به شبهاتی که پیرامون تسخیر لانه جاسوسی بیان می‌شود، اشاره کرد و گفت: عمدتا جریان‌های لیبرالی همچون نهضت آزادی و جبهه ملی، مواضع انتقادی نسبت به تسخیر لانه جاسوسی دارند، البته این اعتراض، تعجب‌برانگیز است، زیرا اولین کسانی که اقدامات دانشجویان خط امام (ره) را تأیید کرده و در این مورد اعلامیه صادر کردند، همین اعضای نهضت آزادی بودند و در ادامه چند روز بعد، جبهه ملی در اعلامیه‌ای با عبارت‌های قاطع، این اقدام را تأیید کرد. این انکار و شبهه افکنی امروز این گروه‌ها، نشانه بارز نفاق جریانات لیبرال است.

وی ادامه داد: آنها بیان می‌کنند که این تأیید اشغال سفارت، از سوی جوان‌های حزب بوده نه افرادی که در رأس قرار دارند؛ از آنها باید پرسید آیا ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دکتر بازرگان هم جزو جوانان بود؟! ایشان خودش در مجلس اعلام کرد که جز اولین کسانی بوده که از اقدام دانشجویان حمایت کرده است. اینها یک گروه تحریف‌گر هستند. یکی از آنها کرد که آقای بازرگان کجا اعلام کرده است که شاه باید باشد و سلطنت کند، اگر شما اثبات کردید، من دست از همه چیز برمی‌دارم. بعد از تحقیقات مشخص شد که در این زمینه حضرت امام(ره)، آقای اسماعیل فردوسی پور و بسیاری از شخصیت‌های بزرگ دیگر، این موضوع را بیان کرده‌اند.

این نویسنده، تصریح کرد: آقای بازرگان در 13 آبان 57، زمانی که دانشجویان به شهادت رسیدند به پاریس آمد و به امام (ره) پیشنهاد داد که بگذارید شاه باشد. شخصی که پیش از آن کشتار 17 شهریور را نیز در کارنامه داشت. امام خمینی(ره) به کریم سنجابی (از رهبران جبهه ملی ایران) می‌گوید؛ این بحث را نفی کن، او این کار انجام می‌دهد ولی بازرگان همین کار را هم نمی‌کند و به تهران برمی‌گردد. این گروه تحریف‌گر هستند که خیلی ساده و به آسانی جریانات را وارونه سازی می‌کنند؛ دکتر یزدی چند سال پیش با BBC مصاحبه کرد و یک دروغ بزرگ به امام(ره) نسبت داد و بیان کرد که ایشان به من گفته که دانشجو‌ها را از لانه جاسوسی بیرون بریزید؟! لیبرال‌ها به راحتی دروغ می‌گویند و توجیه می‌کنند.

پوریزدان‌پرست ادامه داد: کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، شب اول محرم سال 1358 که از جهت قمری اولین سال قرن پانزدهم نیز می‌باشد، ما را تهدید کرد و دستور داد که ناوگانشان از دریای فیلیپین به سمت خلیج فارس حرکت کند. مردم ایران در اعتراض به این اقدام، شبانه به خیابان‌ها ریختند و یک راهپیمایی عظیمی شکل گرفت و شعار‌هایی به صورت خودجوش از سمت آنها بیان می‌شد، به عنوان مثال: «ای کارتر تو با سلاح ناوگان، ما با سلاح ایمان، بجنگ در خلیج فارس ایران، بجنگ تا بجنگیم». در روز بعد از آن هم به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن، یک راهپیمایی عظیمی شکل گرفت و امام خمینی(ره) نیز طی یک سخنرانی، دستور تشکیل ارتش 20 میلیونی را برای مبارزه با جهانخواران صادر کردند. چندی بعد، گروهک منافقین در روز دوم یا سوم آذر دستور تشکیل میلیشیا (نیرویی نظامی) برای مبارزه با جمهوری اسلامی را اعلام کرد. در همین زمان بود که بلافاصله امام(ره) دستور به تشکیل بسیج دادند.

وی اظهار کرد: تا چند ماه بعد از انقلاب، جو عمومی کشور آرام بود، به این دلیل که پایتخت گرفته شده بود و ارتباط جاسوس‌ها با عوامل داخلی قطع شده بود. اما در 27 آذر 1358 و با ترور آیت‌الله مفتح (ایشان هنگام ورود به دانشکده الهیات دانشگاه تهران توسط گروه فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید)، گروهک‌های معاند، مجدداً عملیات‌های خود را شروع کردند. بعد از این ترور، جریان آقای محمدکاظم شریعتمداری و حزب خلق مسلمان شروع شد که به خیابان ریختند. 

استاد دانشگاه شیراز اظهار کرد: در آن زمان بین دانشجویان یک جو بسیار معنوی شکل گرفته بود، در راستای تسخیر لانه جاسوسی 35 نفر از دانشجویان به شهادت رسیدند که این نشان‌دهنده وجود انگیزه‌های بالای معنوی و شهادت‌طلبانه در بین آنها بوده است. از طرف امام خمینی(ره) بر این دانشجویان نظارت صورت می‌گرفت تا خدایی نکرده بین آنها انحرافی شکل نگیرد، زیرا خطر نفوذ جاسوسان وجود داشت، فقط کافی بود که یک اشتباهی صورت بگیرد تا در سطح جهانی منتشر شود و این می‌توانست تأثیر بسیار زیادی برای ضربه زدن به انقلابی که امام خمینی(ره) رهبر آن بودند، در بر داشته باشد.

وی اظهار کرد: در بین گروه‌های ما افراد نفوذی وجود داشت، به صورتی که تعدادی از اسلحه‌های ژ3 گم شد. آقای ابراهیم اصغرزاده، در زمان تسخیر سفارت بیان کردند که تعدادی از افراد کمیته در بین ما هستند که شاخص هستند و در کردستان جنگیده‌اند، این افراد حضور دارند که اگر حمله‌ای صورت گرفت بتوانند کمک کنند، حتی تعدادی از اسلحه‌های این گروه نیز گم شد.

پوریزدان‌پرست، ادامه داد: در این مدت، بسیاری از اساتید، به سفارت جهت تدریس دانشجویان، رفت و آمد داشتند از جمله آقای شیخ علی تهرانی، حسین شریعتمداری و ... با کمال تأسف نفوذی‌ها اطلاعات غلطی را به شیخ علی تهرانی داده بودند و این امر سبب شد که یک استاد اخلاق، از راه امام خمینی(ره) خارج شده و به سراشیبی سقوط بیافتد و به سازمان منافقین گرایش پیدا کند و به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی بپردازد.

این دانشجوی پیرو خط امام(ره)، در شرح یک مورد از جزئیات اقدامات نفوذی‌ها در زمان تسخیر لانه جاسوسی، گفت: دکتر ابراهیم یزدی، پیش از اشغال سفارت، به آمریکایی‌ها پیشنهاد داده بود که اگر می‌خواهید با ما رابطه خوبی داشته باشید با آقای منتظری و دکتر بهشتی صحبتی داشته باشید. در زمانی که قرار بود جلسه برگزار شود، آقای منتظری بیمار شد و به جلسه نرسید و این ملاقات بین دکتر بهشتی و طرف آمریکایی صورت می‌گیرد و صورتجلسه آن به سفارت آمریکا فرستاده می‌شود. بعد از تسخیر لانه جاسوسی، این صورتجلسه به دست دانشجویان پیرو خط امام(ره) می‌افتد. اما نفوذی‌هایی که در بین دانشجویان حضور داشتند این موضوع را به صورت وارونه برای شیخ علی تهرانی بیان کردند و از آنجایی که ایشان انسانی ساده‌لوح و دارای هوای نفسانی بود به انحراف کشیده شد؛ زمانی که حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری(مدظله العالی) را برای نماز جمعه انتخاب کردند، همزمان شیخ علی تهرانی را از دادگاه شرع مشهد به دلیل خطا‌هایی که داشت برکنار کرد و این باعث شعله‌ور شدن آتش درون این فرد منحرف شد و ایشان در مقابل مقام معظم رهبری (دامت برکاته)، دکتر بهشتی و آقای هاشمی ایستاد.

استاد دانشگاه شیراز در بخش دیگری از سخنانش، اظهار کرد: جهت آموزش نظامی دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی، سرهنگ شهرام‌فر انتخاب شدند. چند نفر از دانشجویان کنار ایشان بودند از جمله شهید محسن وزوایی که بعد‌ها در جریان جنگ تحمیلی، ایشان به سرعت عضو سپاه شدند و به همراه شهید شیرودی و سرهنگ شهرام‌فر، «بازی‌دراز» را آزاد کردند. (شهید وزوایی، فرماندهی تیپ 10 سیدالشهداء را برعهده داشت و در اردیبهشت‌ماه 1361 در عملیات بیت‌المقدس به فیض شهادت نائل آمد).

وی در ادامه به عملیات نظامی آمریکا در طبس اشاره کرد و گفت: این عملیات در 5 اردیبهشت 1359، برای نجات گروگان‌های آمریکایی شکل گرفت. این عملیات یک فرمانده بخش زمینی به نام «چارلی بکویث» داشت که خاطرات خود را در کتابی تحت عنوان «نیروی دلتا از پلی می‌تا طبس» بیان می‌کند - این فرمانده جزو افسران جنایتکار جنگ ویتنام بود که تا می‌توانسته افراد زیادی را کشت - زمانی که وی به این پست منصوب شد، تمام امکانات از نظر مالی، نظامی و آموزشی در اختیارش قرار گرفت تا بتواند به سفارت آمریکا در تهران نفوذ کند، گروگان‌ها را آزاد و مدارک را از بین ببرد.

استاد دانشگاه شیراز به نحوه انتخاب افراد دواطلب جهت حضور در عملیات طبس (موسوم به عملیات پنجه عقاب) اشاره کرد و گفت: چارلی بکویث، در بین نیرو‌های تیپ ویژه ارتش آمریکا بیان کرد که یک عملیات تاریخی برای حیات آمریکا وجود دارد و هر کس داوطلب باشد می‌تواند در این عملیات شرکت کند، 400 نفر اعلام آمادگی کردند، بین آنها 135 نظامی ویژه انتخاب شدند و چهار ماه به صورت شبانه‌روزی تحت آموزش‌های سخت نظامی قرار گرفتند. آنها قرار بود که در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی) فرود بیایند و در ادامه، دیوار سفارت را منفجر کرده و وارد آن‌جا شوند. در همین راستا روزانه 10 دیوار مانند دیواری که قرار بود از آن عبور کنند را منفجر می‌کردند و در این زمینه تمرینات بسیار سختی داشتند.

وی ادامه داد: قرار بود در یک فرودگاه متروکه در بیابان‌های اطراف طبس، 6 فروند هواپیمای AC-130 همراه با نیرو، امکانات، مهمات، اسلحه و تدارکات مستقر شوند. همچنین 8 فروند هواپیمای C-130 Hercules متعلق به نیروی دریایی آمریکا، بر روی ناو هواپیمابر نیمیتز آماده شود تا در عملیات نهایی نجات شرکت کنند. گروه عملیاتی، شامل نیروی ویژه شماره یک-دلتا (SFOD-D) بود که از نیرو‌های زبده عملیات ویژه نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا است و تحت کنترل عملیاتی فرماندهی مشترک عملیات ویژه (JSOC) قرار دارد. قرار بود همه 135 نیروی نظامی همراه با وسایل مورد نیاز، اسلحه و تجهیزات در این هواپیما‌ها مستقر شوند. تمامی نقشه‌های میدان‌های ورزشی، اسب سواری و تمام فضا‌هایی که قابلیت نشستن این هواپیما‌های غول‌پیکر را داشت، قبلا از طریق جاسوسی تهیه و در اختیار نیرو‌های آمریکایی‌ها قرار گرفته بود. بعد از حرکت این هواپیماها، فرمانده نیروی هوایی آمریکا «جیمز اِل. هالووی» در نزدیکی مرز در پاکستان مستقر شد، رئیس جمهور وقت آمریکا جیمی کارتر نیز در جریان تمام امور قرار داشت.

استاد دانشگاه شیراز اظهار کرد: همچنین از داخل کشور، از طرف نیرو‌های جاسوس و خیانتکار از جمله فرمانده نیروی هوایی وقت، امیر بهمن باقری و رئیس ستاد مشترک ارتش، محمدهادی شادمهر، خیانت‌های زیادی صورت گرفت و تمام ضد هوایی‌های فرودگاه‌های شهر‌های شیراز، تهران و تبریز همگی غیر فعال شده بودند. قرار بود بعد از پیروزی عملیات، هواپیما‌های آمریکایی که در کشور‌های ترکیه، پاکستان و کشور‌های دیگر مستقر شده بود به پرواز درآیند و تمام نقاط استراتژیک کشورمان را بمباران کنند.

پوریزدان‌پرست گفت: هواپیما‌های آمریکایی بعد از پرواز و عبور از خاک آمریکا به سمت مصر و سپس جزیره مصیره در کشور عمان، به سمت فرودگاه اطراف طبس و به نقطه‌ای به نام صحرای 1 حرکت کردند. در ادامه از ناو هواپیمابر نیمیتز، 8 هلیکوپتر غول پیکر هرکولس C-130 به سمت اطراف فرودگاه طبس حرکت کردند. از این تعداد، 5 فروند در فرودگاه به زمین نشستند، ولی 3 هلیکوپتر بعدی به مقصد نرسیدند. بعد از تماس‌های مکرر مشخص شد دستگاه هیدرولیک یکی از بالگرد‌ها از کار افتاده و بالگرد دیگر بر اثر طوفان شن و عدم دید کافی به هنگام جابجایی با یکی از هواپیما‌های هرکولس برخورد کرده است و هر دو آتش گرفته‌اند. در ادامه بعد از حدود یک و نیم ساعت، هلیکوپتر هشتم تنها با یک سیستم هیدرولیکی به زمین نشست و عملاً امکان شرکت در مأموریت را از دست داده بود. فرماندهان عملیات در حالیکه روحیه آنها به شدت تضعیف شده بود، ادامه عملیات را بررسی کردند. پیش از آغاز عملیات، برآورد حداقل تعداد بالگرد عملیاتی مورد نیاز برای تکمیل مأموریت، 6 فروند بود و بر اساس طرح عملیاتی، در صورت ایجاد اشکال برای سه فروند از بالگردها، عملیات لغو می‌شد؛ لذا فرمانده عملیات با جیمی کارتر تماس گرفت و جیمی کارتر نیز پس از دو ساعت‌ونیم، دستور لغو عملیات را ابلاغ کرد. طوفان شن، امداد غیبی بود که از طرف خداوند به کمک آمد.

وی ادامه داد: در این هنگام جهت بازگشت نیرو‌ها به آمریکا، یکی از هلیکوپتر‌ها جهت سوختگیری به همراه هواپیمای سوخت‌رسان از روی زمین بلند می‌شود ولی به علت برخورد پره هلیکوپتر با هواپیمای سوخت‌رسان، منفجر و آتش می‌گیرند که باعث می‌شود 8 تن از نفرات از جمله 5 نفر از خدمه داخل هواپیمای AC-130 و سه نفر از پنج تفنگدار جان خود را از دست بدهند و از نفرات داخل بالگرد، تنها خلبان و کمک خلبان که هر دو به‌سختی سوخته بودند، زنده ماندند. در این هنگام کامیونی تانکردار در حال حمل سوخت، که در حال عبور از جاده‌ای بود که از آن به عنوان باند فرود استفاده می‌شد، رسید. نیرو‌های آمریکایی به سمت کامیون شلیک کردند. مسافر کامیون کشته شد، ولی راننده کامیون موفق به فرار با کامیون دیگری شد. به طوری که کامیون در حال سوختن باعث روشنایی زمین کویر تا کیلومتر‌ها دورتر شد. همزمان یک اتوبوس مسافربری با 43 مسافر در حال عبور به زور متوقف شد و مسافران آن، به عنوان گروگان بازداشت شدند.

استاد دانشگاه شیراز اظهار کرد: اگر بخواهیم فرماندهان نظامی خود را با فرماندهان آمریکایی مقایسه کنیم به این نکته می‌رسیم که کسی مثل شهید حاج قاسم سلیمانی در خط مقدم همراه با نیروهایش تا آخرین نفر می‌جنگید در حالیکه فرمانده این عملیات برای نجات جان خود، سایر نیرو‌ها را رها کرد و پا به فرار گذاشت. 

وی با بیان اینکه دانشجویان پیرو خط امام(ره)، ساعت 6 صبح فردای عملیات ناموفق طبس، از طریق رادیو فارسی صدای آمریکا متوجه این عملیات شدند، گفت: از طریق رادیو اعلام شد که شب گذشته در طبس عملیاتی صورت گرفت و درحالی که در هلیکوپتر‌های به جامانده مقادیر زیادی اسناد مهم وجود دارد، عملیات با شکست مواجه شده است.

پوریزدان‌پرست، ادامه داد: فرمانده سپاه انقلاب اسلامی یزد، شهید محمد منتظرقائم همراه با چند نفر از نیرو‌های سپاه پاسداران خود را فوراً به محل حادثه رساندند و مقداری کلاسور حاوی اسناد، اطلاعات و نقشه‌ها را از هلیکوپتر به دست آوردند. به علت خیانت‌های داخلی و در رأس آنها رئیس جمهور وقت، ابوالحسن بنی‌صدر که قصد امحاء اسناد را داشت، هواپیمای جنگی فانتوم ارتش ایران به سمت هلیکوپتر‌ها شلیک کرد. شهید محمد منتظرقائم که در محل بود، حین عملیات در اثر برخورد راکت به فیض شهادت نائل آمد. بخشی از این اسناد توسط نیرو‌های جاسوس و نفوذی به سرقت رفت ولی بخشی از این اسناد به جا ماند که در کتابی به نام «طبس» که محتوای نقشه‌ها و اسرار عملیات می‌باشد، به چاپ رسیده است.

وی تصریح کرد: دانشجویان خط امام شب بعد از تسخیر لانه جاسوسی، تعدادی از گروگان‌های سفارت را به شهر‌های مختلف مثل شیراز، یزد، خرمشهر، مشهد و تبریز منتقل کردند. سه نفر از این گروگان‌ها را همراه با سه دستگاه ماشین سفارت آمریکا به شهر یزد منتقل و در باغی که از قبل تدارک دیده شده بود مستقر کردیم. شب‌هنگام یکی از گروگان‌ها قصد فرار داشت، وانمود کرد که بیمار است و درخواست دارو داد، اما به وسیله آن دارو سگ‌های محافظ را مسموم کرد. سپس خود را از طبقه بالا به پایین پرتاب کرد ولی به وسیله دانشجویان دستگیر شد. آنها جاسوس‌های کارکشته‌ای بودند و حتی هنگام استفاده از سرویس‌های بهداشتی با شگرد‌های جاسوسانه و زیرکانه با یکدیگر پیام رد و بدل می‌کردند.

استاد دانشگاه شیراز اظهار کرد: شب حادثه طبس، داخل لانه جاسوسی به صورت شبانه روزی کشیک می‌دادیم. هنگام ساعت 2 نیمه شب شیفت نگهبانی من تمام شد و جهت استراحت به محل اقامتگاه مراجعه نمودم. متوجه شدم که بقیه دوستان صحبت از امداد غیبی می‌کنند. جریان از این قرار بود که خانم‌های دانشجوی پیرو خط امام (ره)، تا حوالی ساعت 8 شب نگهبانی می‌دادند. یکی از این گروگان‌ها که در طبقه بالای خانه سفیرآمریکا در تهران، نگهداری می‌شد، نقشه فرار کشیده بود. او همه رفتار‌ها و حرکات دانشجویان را از بالا زیر نظر گرفته بود و متوجه شد بهترین ساعت برای فرار، هنگام نگهبانی خانم‌ها است. او نخ پتو‌ها را به شکل طناب بافت و هنگام استحمام دانشجویان، همراه با بقیه به داخل محوطه باغ پشتی مخفی شد. هنگام فرار از روی دیوار، نگهبان شیفت که از خانم‌ها بود به سمت او شلیک کرد، ولی به لطف خدا تیری به او برخورد نکرد و این امداد غیبی بود. اگر این اصابت تیر صورت می‌گرفت، دشمن با تبلیغات سوء، قضیه را به شکل دیگری وانمود می‌کرد. هنگام فرار گروگان، نیرو‌های سپاه پشت دیوار مستقر بودند. او از ناآگاهی، به نیت فرار، خود را به داخل سطل زباله بزرگی که پشت دیوار بود انداخت، اما بلافاصله دستگیر شد. 

پوریزدان‌پرست، گفت: بنی‌صدر دستور زدن هلیکوپتر حامل اسناد و اطلاعات را صادر و اینگونه خود را رسوا کرد. ماجرای طبس، جریان بزرگی در مملکت شد و خائنین به کشور رسوا شدند. در ماجرای طبس جسد 9 نفر سوخت که یک نفر از آنها افسر خائن ایرانی بود و 8 نفر دیگر آمریکایی بودند. آمریکا جسد آن 8 نفر را تحویل گرفت ولی جسد افسر ایرانی که به آنها خدمت کرد را نپذیرفتند.

وی اظهار کرد: در سفارت ایران در کشور آمریکا، دانشجویان ایرانی فداکاری بسیاری کردند. 17 نفر از دانشجویان را در آمریکا به شهادت رساندند و بسیاری را زندانی و به اسارت بردند. همچنین در سفارت ایران در انگلیس، دو نفر از نیرو‌های انقلابی به شهادت رسیدند.

به گزارش تسنیم؛ چهار کتاب با عناوین «خاطرات نخستین روز‌های تسخیر لانه جاسوسی»، «تسخیر لانه جاسوسی (خاطرات یکی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام)»، «خاطرات تسخیر لانه جاسوسی آمریکا (از 13 آبان 1358 تا تشکیل بسیج مستضعفین در 5 آذر 1358)» و «علل تسخیر لانه جاسوسی آمریکا (از پیروزی انقلاب اسلامی تا 13 آبان 1358)»، در این خصوص چاپ شده است.

انتهای پیام/424