از جنگ سخت تا جنگ اقتصادی؛ تحلیل پیامد‌های اعلام پایان جنگ نتانیاهو برای ایران

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، مهدی شهسواری تحلیلگر سیاسی _ اقتصادی طی یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، نوشت:

اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو مبنی بر «پایان جنگ با ایران» در ظاهر آرامش‌بخش است، اما بررسی روند‌های سیاسی و اقتصادی نشان می‌دهد این پیام بخشی از فاز جدید جنگ ترکیبی علیه ایران است.

هم‌زمانی این پیام با نوسانات شدید نرخ ارز، افزایش تقاضا برای طلا و رشد بازار مسکن، حکایت از انتقال فشار از میدان سخت نظامی به عرصه اقتصادی و روان جامعه دارد. سرمایه‌ها اکنون به دنبال پناهگاه‌های متنوعی هستند و طلا، ارز و مسکن هم‌زمان می‌توانند رشد کنند و تعادل نسبی در سرمایه‌گذاری ایجاد کنند، اما این روند می‌تواند فشار بر معیشت و دسترسی خانه‌اولی‌ها را افزایش دهد.

1) پیام نتانیاهو؛ پایان جنگ یا آغاز فاز ترکیبی؟

اعلام پایان جنگ از سوی نتانیاهو و اشاره به «تغییر حکومت به مردم ایران مرتبط است» اهداف چندگانه‌ای را دنبال می‌کند:

بازسازی وجهه داخلی و بین‌المللی پس از ناکامی‌ها و انتقاد‌های داخلی.

انتقال تمرکز از جنگ سخت به جنگ نرم و اقتصادی.

ایجاد فشار روانی و سیاسی بر جامعه ایران از طریق نوسان اقتصادی.

تحریک گروه‌های معارض داخلی و رسانه‌های ضدایرانی.

کاهش اعتماد عمومی و فشار بر انسجام اجتماعی.

در واقع، اعلام پایان جنگ بیشتر یک تاکتیک روانی و عملیاتی برای تغییر میدان نبرد است تا یک واقعیت میدانی.

2) فاز جدید جنگ: ارز، طلا و مسکن

الف) عملیات روانی

بزرگ‌نمایی فاصله نرخ رسمی و آزاد ارز

القای ناتوانی دولت در مدیریت بازار

برجسته‌سازی تورم و نوسانات قیمتی برای کاهش اعتماد عمومی

ب) جنگ مالی-اقتصادی

تحریک تقاضا برای دلار و طلا به عنوان پناهگاه سرمایه

افزایش سرعت گردش نقدینگی و فشار تورمی

ایجاد نوسانات کوتاه‌مدت در بازار سرمایه

ج) بازار مسکن به عنوان فاز سوم فشار

ورود سرمایه‌ها به بازار ملک همزمان با طلا و ارز

ایجاد تعادل نسبی در سبد سرمایه‌گذاری، اما فشار بر دسترسی به خانه

رشد قیمت‌ها در برخی مناطق و خطر رکود تورمی: قیمت‌ها بالا می‌رود، اما معاملات مصرفی واقعی کاهش می‌یابد

پیام کلیدی قابل برداشت این است که رشد هم‌زمان مسکن، طلا و ارز نشان‌دهنده الگوی ترکیبی پناهگاه سرمایه است و نه صرفاً افزایش قیمت یک دارایی خاص.

3) وضعیت بازار‌های موثر اقتصادی 

ارز: نرخ رسمی 100 هزار تومان تثبیت نسبی ایجاد کرده، اما بازار آزاد بالاتر است و شکاف نرخ‌ها ابزار عملیات روانی دشمن شده.

طلا: افزایش تقاضای سرمایه‌ای نشان‌دهنده جستجوی امنیت دارایی در برابر تورم و نوسان اقتصادی است.

مسکن: سرمایه‌گذاری در ملک هم‌زمان با ارز و طلا جریان دارد. افزایش تقاضای سرمایه‌ای می‌تواند قیمت‌ها را بالا ببرد و فشار روانی و اقتصادی بر خانوار‌های مصرفی ایجاد کند.

4) پیامد‌ها و سناریو‌های پیش‌روی محتمل که درجه رخ دادن هر کدام کم، متوسط یا زیاد خواهد بود: 

تداوم فشار ترکیبی: نوسان ارز و طلا، رشد قیمت مسکن، افزایش نارضایتی عمومی 

ثبات نسبی بازار: مدیریت انتظارات، افزایش عرضه مسکن و کنترل نقدینگی

جهش محدود و اصلاح: احتمال افزایش مقطعی قیمت‌ها و بازگشت نسبی بازار به تعادل

جمع‌بندی: رشد هم‌زمان ارز، طلا و مسکن، الگوی طبیعی بازار برای محافظت از سرمایه است، اما از سوی دیگر، فشار بر معیشت و دسترسی به خانه اولی‌ها افزایش می‌یابد.

در ادامه می‌توان راهبرد‌های پیشن‌های برای کم اثر کردن ریسک‌ها را بر شمرد: 

مدیریت بازار ارز: تثبیت نرخ، عرضه کافی ارز صادراتی، کنترل بازار‌های غیررسمی

کنترل سفته‌بازی در مسکن: مالیات بر معاملات مکرر، محدودیت خرید سرمایه‌ای

حمایت از خریداران واقعی: وام بلندمدت، طرح‌های خانه‌اولی

افزایش عرضه ساخت‌وساز: کاهش هزینه صدور پروانه، تسهیل مصالح و تشویق سرمایه‌گذاری

اطلاع‌رسانی شفاف: کاهش التهاب و مقابله با عملیات روانی دشمن

نهایتاً با جمع‌بندی و موثر دانستن کلیه عوامل فوق می‌توان به این نتیجه محتمل رسید که اعلام پایان جنگ از سوی نتانیاهو، آغاز فاز جدید فشار ترکیبی اقتصادی و روانی است. بازار‌های ارز، طلا و مسکن، سه ضلع اصلی این فشار هستند.

رشد هم‌زمان این بازار‌ها نشان می‌دهد سرمایه‌ها به دنبال پناهگاه‌های متنوع هستند، اما بدون مدیریت، اثرات منفی بر دسترسی به مسکن و معیشت خانوار‌ها قابل توجه است. مدیریت هوشمند بازار، شفاف‌سازی و افزایش عرضه مسکن، کلید حفظ ثبات اقتصادی و اجتماعی کشور است.

انتهای پیام/424