نویسندگان البرزی جنگ را روایت کردند/ واقعیت جنگ با جذابیت دراماتیک

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، نشست خوان سوم از سلسله‌نشست‌های هفت‌خوان دانایی به‌منظور معرفی کتاب «من سربازم، بچه‌هایم هم»، مجموعه داستان‌های کوتاه دفاع مقدس نویسندگان استان البرز هم‌زمان با هفته کتاب و کتاب‌خوانی در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز برگزار شد. این کتاب با گردآوری عباس عابد ساوجی و فرشید امامزادگان از میان آثار جایزه ادبی یوسف و دیگر داستان‌های دفاع مقدس انتخاب و توسط نشر حنظله وابسته به اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت استان البرز به چاپ رسیده است.

خسرو عباسی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات مقاومت و میزبان و دبیر این نشست در این مراسم حضور نویسندگان را سبب رسمیت و رونق‌بخشی به این برنامه دانست و گفت: داستان پیشینه‌ای چندصدساله دارد و داستان دفاع مقدس در ادبیات ما، همانند داستان جنگ در ادبیات جهان، زاییده شرایط جنگی و درگیر شدن انسان در موقعیت نبرد است؛ چه در جایگاه مهاجم، چه مدافع و چه فردی که بی‌طرف اما آسیب‌دیده است؛ کسی که آواره، گرفتار، مجروح یا اسیر می‌شود و تجربه‌های عجیب‌وغریبی را از سر می‌گذراند.

وی با اشاره به ظرفیت عظیم جنگ برای خلق موقعیت‌های دراماتیک مطرح کرد: جنگ همواره موردتوجه نویسندگان بزرگ جهان بوده و بسیاری از شاهکارهای ادبی جهان در مورد جنگ یا دفاع و در خصوص انسانی است که در موقعیت‌های دشوار جنگی گرفتار می‌شود و مجبور است از جان، خانواده، سرزمین و اعتقاداتش دفاع کند. همین موقعیت‌ها او را وارد پیچیدگی‌های انسانی و دراماتیک می‌کند؛ وضعیتی که دستمایه داستان‌نویسان و هنرمندان قرار می‌گیرد. جنگ برخلاف حوادث طبیعی، پدیده‌ای انسانی است و انسان‌ها آن را آغاز می‌کنند و ادامه و پایان می‌دهند.

این نویسنده و پژوهشگر ادبیات مقاومت اذعان کرد: تحقیقات نشان داده است که در طول تاریخ چند هزار ساله بشر، تنها چندصد سال بدون جنگ سپری شده و همواره بخشی از جهان درگیر نزاع بوده است. گاهی نیز جنگ‌ها به سطح جهانی رسیده‌اند، همچون جنگ جهانی دوم که از آسیا تا آمریکا و آفریقا همه قاره‌ها را به شکلی درگیر کرد. این پدیده پیچیده و عمیق ساختار جهان را دستخوش تغییر می‌کند؛ کشورها و مرزهای جدید پدید می‌آورد و اتفاقات بزرگ رقم می‌زند. انسان‌ها نیز نمی‌توانند در برابر چنین پدیده‌ای منفعل باشند؛ یا فرار کرده یا می‌ایستند و دفاع می‌کنند.

عباسی با اشاره به اینکه همین امر آن‌ها را درگیر موقعیت‌های دراماتیک می‌سازد که برای داستان‌نویسان جذابیت فراوانی دارد، تصریح کرد: جنگ پدیده‌ای نامطلوب اما در ادبیات بسیار جذاب و اثرگذار است. خواندن رمان‌های جنگی مانند جنگ و صلح، تجربه‌ای انسانی و عمیق می‌آفریند و مخاطب حتی اگر از نسلی یا سرزمینی متفاوت باشد، از رفتار و کنش انسان‌ها در چنین شرایطی لذت ادبی می‌برد؛ هرچند در واقعیت جنگ امری ناخوشایند است. امیدوارم روزی برسد که جنگ‌ها تنها در داستان‌ها وجود داشته باشند و انسان تجربه‌های تلخ آن را تنها در ادبیات بیاموزد.

وی عنوان کرد: پس از انقلاب، تلاش شد ادبیاتی با عنوان «ادبیات دفاع مقدس» شکل بگیرد و هدف‌گذاری مشخصی برای نام‌گذاری و هویت‌بخشی به آن انجام شد، زیرا ما در جایگاه دفاع قرار داشتیم. در این حوزه داستان‌های بسیاری نوشته شده و هنوز نیز نوشته می‌شود، چراکه سایه جنگ همچنان بر سر انسان‌ها وجود دارد و تا زمانی که انسان‌ها و خواسته‌های پیچیده‌شان هستند، احتمال تداوم این پدیده نیز باقی است. قدمت تمدن چند هزار ساله بشر و حضور دائمی جنگ در آن، اهمیت شناخت پدیده جنگ و ظرفیت‌های آن را برای ادبیات و داستان‌نویسی دوچندان می‌کند.

عباسی با بیان اینکه نویسندگان همواره به دنبال موقعیت‌هایی هستند که بتوانند شخصیت‌ها و جهان داستانی خود را بر اساس جذابیت‌های دراماتیک آن شکل دهند، جنگ را یکی از پرظرفیت‌ترین این موقعیت‌ها دانست و گفت: استاد عابد به‌عنوان دبیر چند دوره جایزه ادبی یوسف، گردآورنده چند مجموعه‌ داستان دفاع مقدس، خاطره‌نگار و همراه رزمندگان در میدان‌های نبرد، تجربه زیسته‌ای دارد که سخنان او را برای این نشست ویژه و ارزشمند می‌کند. ما تجربه میدانی جنگ را نداریم اما برخی پیشکسوتان حاضر از جمله استاد عابد از تجربه مستقیم نبرد برخوردارند.

ناگفته‌های جنگ تحمیلی هشت‌ساله

عباس عابد ساوجی، نویسنده و خاطره نگار نیز با اشاره به آغاز جنگ تحمیلی در سال 1359 مطرح کرد: من بیستم شهریورماه یعنی 10 روز پیش از آغاز جنگ، به جبهه اعزام شدم، بیمارستان 502 ارتش کشیک بودم،حدود ساعت یک و نیم یا نزدیک دو شب بود که سرپرستار زنگ زد و گفت از اداره بهداری احضارم کرده‌اند و ماشین هم به دنبالم فرستاده‌اند. واقعاً تعجب کردم؛ احضار بهداری در آن ساعت شب عجیب بود و یک شور خاصی به دلم افتاد. هم‌زمان با آن روزها انقلاب تازه پا گرفته بود و مقابل دانشگاه گروه‌های مختلف می‌ایستادند و صحبت و بحث می‌کردند.

وی با اشاره به اینکه آن‌ها گاهی دعوا می‌کردند و گلاویز می‌شدند، افزود: مسیر من هم همان‌جا بود و چون شب‌کار بودم گاهی نیم ساعت یا 45 دقیقه زودتر می‌رفتم ببینم چه می‌گویند. ناگفته نماند که من گرایش زیادی به مارکسیست و کمونیست پیدا کرده بودم و کتاب‌هایشان را می‌خواندم. با خودم گفتم شاید چون شب‌ها آن‌جا با دوستان بحث می‌کردیم، خبر داده‌اند و ضد اطلاعات دنبالم است که این موقع مرا احضار کرده‌اند. وقتی به اداره رسیدم دیدم آنجا مثل روز روشن است، آمبولانس‌ها آب و روغن عوض می‌کنند، چراغ‌ها روشن و افسر نگهبان هم فعال است.

این نویسنده و خاطره نگار ادامه داد: ما را به داخل سالن راهنمایی‌ کردند و دیدیم جمعی از پزشکیاران، رانندگان، مکانیک‌ها و افسران جانشین نشسته‌اند و در مورد اعزام صحبت می‌کنند. من اعتراض کردم که این موقع شب خانواده‌مان خبر ندارد اما بالاخره رفتیم، خانه را دیدم و دوباره اعزام شدیم. وقتی وارد جنگ می‌شویم باید دیدگاهمان مشخص باشد. از چه زاویه‌ای وارد این ماجرا می‌شویم؟ فقط برای نوشتن داستان؟ شرکت در جشنواره؟ گرفتن جایزه؟ یا محک زدن قلم؟ این نگاه یک بحث مقطعی است. داستان‌ها خوانده و داوری و عده‌ای انتخاب می‌شوند.

عابد ساوجی با اشاره به اینکه بقیه نیز قلمشان را می‌آزمایند، مطرح کرد: من با این امر مخالف نیستم؛ بلکه معتقدم بسیار هم خوب است زیرا میدان نوشتن را برای افراد باز می‌کند و حتی اگر برگزیده نشوند، جایگاه خود را می‌سنجند. اما ایرادی وجود دارد که برخی بدون داشتن اطلاعات کامل از جبهه و جنگ، براساس شنیده‌ها یا خاطرات پراکنده خانواده و فامیل می‌نویسند و جنگ را به سمت عرفانی و دور از واقعیت می‌برند تا آن‌جا که نتایج آن می‌شود ساخت فیلمی مانند اخراجی‌ها که سینمای کشور را متحول کرد و مردم برای تماشایش صف کشیدند.

وی اذعان کرد: وقتی به واقعیت نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم آنچه مخاطب را جذب کرده همان واقعیت جنگ است، نه تصویر آرمانی آن. همه جنگ، نماز جماعت و روزه و قهرمان ایرانی که یک لشکر عراقی را تارومار کند نبود. من تا پایان جنگ و حتی یک سال پس از آتش‌بس، در منطقه جنگی بودم. با چنین تجربه‌ای طبیعی است که نگاه من نسبت به کسی که جنگ را فقط شنیده متفاوت باشد. این نه بد است و نه نقد منفی، اما باید واقعیت جنگ را درست و بدون اغراق نشان داد؛ نه آن‌قدر قهرمانانه و عرفانی که از دل آن شعر اعتراضی بیرون بیاید.

چشم‌به‌راه، روایت تولد دختری که هیچ‌گاه پدرش را ندید

در پایان این نشست از نویسندگان دفاع مقدس استان البرز که داستان‌های کوتاهشان در این کتاب به چاپ رسیده است، تقدیر به عمل آمد. یکی از داستان‌های چاپ شده در این کتاب، «چشم‌به‌راه» بوده که توسط مینا صدیقیان، خبرنگار تسنیم از کرج به نگارش درآمده است. داستان «چشم‌به‌راه» روایت تولد دختری است که پدرش، رزمنده‌ای در جبهه است و خانواده‌اش با اضطراب و امید چشم‌انتظار بازگشت او هستند. پدر و مادر این نوزاد پس از چهار سال رنج و دعا صاحب فرزند شده‌اند اما شادی حضور او با نگرانی از وضعیت پدر گره خورده است.

پدر خانواده پس از پایان عملیات، خسته و مجروح به خانه بازمی‌گردد و با شنیدن خبر تولد دخترش با شتاب راهی بیمارستان می‌شود، اما به دلیل شرایط جنگ و مأموریت جدید نمی‌تواند در کنار خانواده بماند و تنها لحظه‌ای کوتاه همسرش را می‌بیند، بدون آنکه دخترش را در آغوش بگیرد تا دل‌بستگی جدایی را برایش سخت‌تر نکند. او دوباره راهی جبهه می‌شود و دختر، حالا پس از 35 سال، همچنان در انتظار بازگشت پدری است که عشقش را فقط از پشت شیشه‌ها و قصه‌های مادر شناخته است.

انتهای پیام