رکورد وصول درآمد مالیاتی بوشهر؛ رشد اقتصاد، رکود اجتماع

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بوشهر، ظرفیت‌های متعدد اقتصادی و صنعتی استان بوشهر نقش مهم و بی‌بدیل در تأمین درآمد و تولید ناخالص ملی دارد به‌گونه‌ای که این استان در تولید ناخالص ملی رتبه سوم و تحقق درآمد‌های مالیاتی رتبه برتر کشور را دارد.

درآمد بی‌سابقه مالیاتی بوشهر در سال جاری، بار دیگر گزاره‌ای همیشگی را اثبات کرد؛ که این استان قلب تپنده اقتصاد ایران است. با وجود این ضربان پیوسته و تند برای اقتصاد ملی، نبض زندگی روزمره اغلب مردم بومی، کُند و ناموزون می‌زند. این تناقض آشکار، پرسشی انتقادی را پیش روی ناظران می‌گذارد: چرا استانی که رکوردهای درآمدی و مالیاتی را از پی هم می‌شکند، در شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی گرفتار رکود فرساینده است؟

بوشهر در 8 ماه امسال، درآمدی افسانه‌ای از محل مالیات را نصیب خزانه ملی کرد. ارقامی که با رشد 123 درصدی، نتیجه‌ای فراتر از اهداف بودجه‌ای به حساب می‌آید. این اعداد غرورآفرین بر کاغذ اقتصاد، در زمین واقعیت اجتماعی اما تصویری دیگرگونه ترسیم می‌کنند. در ‏پسِ این گزارش‌های درخشان مالی، جامعه‌ای نفس می‌کشد که سرمایه اجتماعی‌اش رو به فرسایش است و جوانان آن در ستیز بحران هویت، بیکاری و فقدان افق‌های روشن به سر می‌برند

توسعه شتابان صنایع انرژی، اگر چه چرخ اقتصاد کلان را به حرکت در می‌آورد اما به دلیل نبود پیوست اجتماعی، همزمان به موتور محرکه تولید تنش بدل می‌شود. بستر این تنش به مهاجرت گسترده و تغییر بافت جمعیتی سال‌های اخیر بی‌ارتباط نیست که سیمای اجتماعی استان را مبتلا به تحولی اساسی کرده است. در چنین ساختار تغییر شکل یافته‌ای، جوان بومی میان سنت‌های رو به افول و مدرنیته خشن که او را به بازی نمی‌گیرد، سرگردان و حیران روزگار می‌گذراند.

وقتی سازوکارها‏ به‌ویژه در جنوب استان، عمدتاً با نگاه به جمعیت مهاجر یا نیازهای صنعتی طراحی می‌شوند، بدیهی است که ‏حس «تعلق» در ساکنان اصلی تضعیف شده و آبگینه «اعتماد عمومی» تَرک بردارد.

کارنامه آسیب‌های اجتماعی استان بوشهر نیز روایتی بدون روتوش از این توسعه نامتوازن ارائه می‌دهد. آمارهای رسمی و هشدارهای مسئولان در سال‌های اخیر، فهرستی نگران‌کننده از چالش‌ها را پیش رو می‌گذارند از کاهش تمایل به ازدواج و نرخ بالای طلاق گرفته تا شیوع اعتیاد و تیره شدن چشم‌انداز آینده برای نسل نو. این‌ها سیاه‌نمایی نیستند؛ بازتاب واقعیت مدلی از حکمرانی صنعتی است که اقتصاد را بر اجتماع مقدم می‌داند. این چالش‌ها ریشه در مسائل ساختاری دارند؛ مسائلی که نشان می‌دهد بدون تحلیل جامعه‌شناختی و برنامه‌ریزی بلندمدت، رشد اقتصادی نه‌تنها رفاه نمی‌آورد بلکه می‌تواند به ضد خود تبدیل شود.

بزرگترین مانع در مسیر ترمیم اعتماد ساکنان اصلی استان بوشهر، فقدان «حکمرانی واحد» در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی است. ‏تصمیم‌گیری‌های چندضلعی و جزیره‌ای باعث شده تا فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی، اغلب ویترینی و بدون عمق باشند و افراد خلاق و دلسوز به حاشیه رانده شوند. نتیجه این فرآیند، نادیده انگاشتن ظرفیت‌های عظیم تاریخی و انسانی بوشهر است؛ ظرفیت‌هایی که می‌توانستند برند هویتی استان باشند اما اکنون در سایه سنگین دکل‌های نفت و گاز گم شده‌اند.

باید پذیرفت که بحران هویت و فروپاشی سرمایه اجتماعی، تهدیدی نرم اما ویرانگر برای امنیت پایدار است. توسعه‌ای که در آن مردم بومی خود را «غریبه» یا «زائد» احساس کنند، توسعه نیست؛ بلکه انباشت سرخوردگی و خشم است. چه آنکه هزینه اجتماعی نادیده گرفتن مردم در بلندمدت بسیار گزاف‌تر از سودهای کوتاه‌مدت اقتصادی و صنعتی خواهد بود. راه نجات و علاج در بازآفرینی حکمرانی فرهنگی و تدوین یک «پیمان اجتماعی نوین» برای کل استان بوشهر است. پیمانی که در آن؛ نقش دولت، صنعت و جامعه مدنی نه در تقابل که در تعامل با یکدیگر بازتعریف شود.

بوشهر برای عبور از این گردنه، نیاز به تغییر ریل دارد. باید از نگاه صرفاً صنعتی و کالایی به استان دوری گزید و بر فرهنگ مشارکت و گفت‌وگو متمرکز شد. مادامی‌که توسعه با مشارکت واقعی مردم حفظ نمادهای هویتی و تقویت سرمایه اجتماعی همراه نشود، ثروت افسانه‌ای بوشهر صرفاً عددی روی کاغذ باقی خواهد ماند. داشته‌ای که سودی برای روحِ جمعی استان ندارد.

بی‌تردید بوشهر، شایسته توسعه‌ای است که در آن هیچ ساحتی قربانی ساحت دیگر نشود؛ توسعه‌ای که برای انسان، به اندازه نفت و گاز حرمت و اعتبار قائل باشد.

جایگاه استان بوشهر در ابعاد گوناگون از جمله اقتصادی نقش مهم و تاثیرگذاری در در کشور دارد ولی در بسیاری از زیرساخت‌ها از جمله تأمین آب، حوزه درمانی، اشتغال و راه‌های ارتباطی، برنامه‌ها آن‌گونه که شایسته مردم است محقق نشده و نیاز به توجه ویژه دارد.

نویسنده: حسین دلیر فعال رسانه‌ای استان بوشهر

انتهای پیام/