کرانۀ باختری، پاشنه آشیل جدید صهیونیست‌ها پس از آتش‌بس غزه

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از تحقق آتش‌بس در نوار غزه بعد از دو سال جنگ، رژیم صهیونیستی تمرکز خود را بر کرانۀ باختری معطوف کرده و موجی تازه از ترورها، بازداشت‌ها و تجاوزات نظامی را برای حذف تهدیدها و حفظ بقای سیاسی خود آغاز کرده است.

از زمان آغاز جنگ پس از عملیات «طوفان الأقصی»، کرانۀ باختری رود اردن نیز هم‌زمان با نوار غزه شاهد تشدید تجاوزات رژیم صهیونیستی بوده است. ارتش این رژیم با یورش‌های پی‌درپی به شهرها و مناطق فلسطینی‌نشین، علاوه بر بازداشت گستردۀ شهروندان، دست به ترور فعالان و تخریب وسیع منازل و زیرساخت‌ها زده است.

در طول دو سال درگیری در نوار غزه، شمار فلسطینیانی که در کرانۀ باختری بازداشت شده‌اند از تعداد زندانیان موجود در زندان‌های رژیم صهیونیستی تا قبل از اجرای عملیات «طوفان الأقصی» فراتر رفته است.

با توقف جنگ و آغاز آتش‌بس در غزه از اکتبر 2025، تجاوزات صهیونیست‌ها در کرانۀ باختری شدت بیشتری یافته و این منطقه عملاً به صحنۀ درگیری جدیدی تبدیل شده است. در یک ماه اخیر، عملیات‌های ترور، یورش‌های شبانه و درگیری‌های مسلحانه به‌صورت مستمر در این منطقه جریان داشته است.

 

اهداف رژیم صهیونیستی از حمله به کرانۀ باختری

1. اجرای راهبرد «حذف تهدید»

رژیم صهیونیستی پس از آغاز جنگ غزه، راهبرد نظامی خود را از «چمن‌زنی» (کاهش ظرفیت مقاومت) به «حذف تهدید» تغییر داد و بر این اساس، هفت جبهه شامل غزه، کرانۀ باختری، لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران را به‌عنوان محورهای درگیری تعریف کرد.

کرانۀ باختری یکی از مهم‌ترین این جبهه‌هاست. رژیم صهیونیستی اکنون که بخش عمدۀ توان خود را از جنگ غزه آزاد کرده، آن را صرف حذف کامل ظرفیت‌های مقاومت در کرانۀ باختری کرده است.

 

2. فراهم‌سازی شرایط الحاق کرانۀ باختری

تل‌آویو می‌داند الحاق رسمی کرانۀ باختری به‌سادگی ممکن نیست، ازاین‌رو در پی فراهم‌سازی تدریجی بسترهای لازم برای آن است. از دید صهیونیست‌ها، حذف رهبران مقاومت و مبارزان فلسطینی در این منطقه، مهم‌ترین گام برای برچیدن موانع الحاق محسوب می‌شود.

براساس این سناریو همزمان، با تکه‌تکه کردن جغرافیای کرانۀ باختری و قطع پیوستگی شهرها و روستاهای فلسطینی‌نشین، بستر اجتماعی و سیاسی مقاومت نیز تضعیف می‌گردد تا در زمان اعلام الحاق، کمترین هزینه برای رژیم صهیونیستی ایجاد شود.

 

3. تقویت جریان‌های افراطی در ساختار قدرت

بخش عمده شهرک‌نشینان کرانۀ باختری از جریان‌های راست‌افراطی و مذهبی‌اند که به آرمان‌های بنیادگرایانۀ صهیونیسم باور دارند. در حالی که پس از جنگ غزه، در شهرهای بزرگ سرزمین‌های اشغالی (با اکثریت سکولار و چپ‌گرا) موج اعتراض برای محاکمۀ مقصران شکست 7 اکتبر بالا گرفته، کرانۀ باختری به میدان تحرک جریان‌های تندرو تبدیل شده است.

این جریان‌ها با همراهی ارتش رژیم صهیونیستی، ساختار دو‌سویه‌ای از عملیات نظامی و خشونت شهرک‌نشینان را علیه فلسطینیان سامان داده‌اند تا نفوذ خود را در برابر جریان‌های میانه‌رو و سکولار تثبیت کنند.

 

4. استفاده از کرانۀ باختری به‌عنوان اهرم انتخاباتی 

دولت «بنیامین نتانیاهو» و جریان راست‌گرای حامی او طی دو سال گذشته بقای سیاسی خود را مرهون تداوم جنگ بوده‌اند. اکنون که جنگ غزه متوقف شده، این جریان برای حفظ پایگاه خود به بحران و فضای درگیری تازه‌ای نیاز دارد.

در شرایطی که خطر جنگ مستقیم با ایران کاهش یافته و جبهه‌های لبنان، غزه و یمن در حالت آتش‌بس قرار دارند، تنها صحنۀ ممکن برای تشدید تنش، کرانۀ باختری است.

بر همین اساس کابینه نتانیاهو می‌کوشد با استمرار تنش و عملیات در این منطقه، فضای جنگی را تا زمان انتخابات پاییز 2026 حفظ کند و حامیان راست‌گرای خود را برای مشارکت سیاسی تحریک و بسیج نماید.

 

 

در مجموع می‌توان گفت آنچه امروز در کرانۀ باختری جریان دارد، حاصل تلاقی مجموعه‌ای از انگیزه‌ها و محاسبات سیاسی ـ امنیتی در ساختار رژیم صهیونیستی است. این روند نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها پس از شکست در غزه، به‌دنبال انتقال میدانی بحران و بازسازی قدرت خود از مسیر آتش‌افروزی در کرانۀ باختری هستند.

انتهای پیام/