ترویج نگرش فراسازمانی رهبر انقلاب به بسیج، لازمه گسترش جهانی مقاومت

گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، محمد سهرابی: نفوذ فرهنگی از طریق تغییر ذهنیت و ذوائق فکری میسر می‌شود؛ از این رو حفظ اذهان مردم در راستای فرهنگ‌سازی مفاهیم اسلام و انقلاب اسلامی از سوی ولی‌فقیه قابل توجه و بررسی است. مفهوم بسیج بعنوان یکی از مفاهیم انقلابی و دینی لازم است با ذهنیت دقیقی به ملت ایران معرفی شود. در بیانات مقام معظم رهبری، در تاریخ پنج‌شنبه شب  6 آذرماه سال 1404، بار دیگر شاهد کنش فرهنگی و تبیینی از سوی ایشان در خصوص مفهوم بسیج و جایگاه آن بودیم. به همین جهت در این نوشته قصد داریم به دو مفهوم «ذهنیت» و «فرهنگ بسیجی» بپردازیم، سپس اثرگذاری فرهنگ بسیجی در سطح دنیا را، با تکیه بر گفته‌های زهبر انقلاب با رویکرد تحلیلی بررسی کنیم.

ذهنیت، مشتق واژه ذهن و کاربست مصدری کلمه ذهن است. ذهنیت در ادبیات مقام معظم رهبری همان فرهنگ عمومی یک جامعه است. ایشان نفوذ فرهنگی را از مسیر همین ذهنیت‌ها برمی‌شمارند: «ذهن مردم، ایمان مردم، دل مردم، عواطف مردم و عشق مردم است که هدف دشمنان قرار دارد و نفوذ در اینها از طرق فرهنگی است» (بیانات در دیدار جمعی از ناشران؛ 28/02/1378). در جای دیگر ماهیت ذهنیت را اینگونه بیان می‌کنند که ذهینت شامل آنچه که منتزع از ذهن است و منتزعات ذهنی شامل «فکر، اخلاق و خصوصیات روحی و روانی» است. همه این موارد به نحو مجموعی مدنظر تهاجم دشمنان است. حال پرسش مهم اینجاست که رهبری در فرمایش خود چگونه ذهنیت مردم را به نگاه نویی از بسیج سوق می‌دهند؟

ایشان سخن را با «شناسه» و شناسنامه بسیج شروع می‌کنند: «بسیج یک چهره‌ی رسمی و سازمانی دارد که بخشی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است». این شناسه در هر شرایطی چه جنگی و نظامی و چه در شرایط عادی و طبیعی، در کنار ملت است و «مدافع حقوق ملّت» است. بسیج آنجایی که شرایط جنگی حاکم باشد، چهره پرصلابت و دشمن‌شکن خویش را به جهانیان به نمایش می‌گذارد که مصداقش، عبارت شریفه قرآن «اشداء علی الکفار» است و در شرایط غیرجنگی نیز چهره خدوم و رحیمانه‌اش را به میان می‌آورد و تجلی  عبارت «رحماء بینهم» (فتح/29) از قرآن است.

اما اساس بیانات رهبری بر این مدار می‌چرخد که بسیج چهره خادمانه و باصلابتش برآمده از یک عقبه وسیع است که این عقبه را نباید از نظر دورداشت و این عقبه ما را به مفهوم «فرهنگ بسیجی» منتقل می‌سازد: «لکن عقبه‌ی این چهره‌ی رسمی و آشکار، یک صحنه‌ی بسیار وسیع و قابل شمارش وجود دارد که خیلی مهم است برای کشور؛ هر شخصی، هر مجموعه‌ی غیور و آماده‌به‌کار و پُرانگیزه‌ای که در کشور وجود داشته باشد، جزو آن مجموعه‌ی بسیجی است که عقبه‌ی این چهره‌ی آشکار بسیج و چهره‌ی سازمانی است»؛ به عبارت دیگر در این نگاه مفهوم «سازمان بسیج» رنگ می‌بازد و به یک فرهنگ فراسازمانی تبدیل می‌شود. رهبری با همه‌شمول‌نگری به مفهوم بسیج، بسیج را به مفهومی مکتبی، فکری و فرهنگی مبدل می‎سازند. این پردازش مفهومی باعث می‌شود ضرورت تمجید هرساله رهبر انقلاب از بسیج برای همگان روشن شود و همه مردم و حتی کارگزاران خدوم دولتی، کار و روحیه تلاش و مجاهدتشان در کشور، آنها را در افواه عموم، بسیجی معرفی کند.

این چرخش نگاه از سازمان به مفهوم، مولود فرهنگ بسیجی است و امام خامنه‌ای مفهوم فرهنگ بسیجی را بدین شکل تعریف می‌کنند: «مجموعه‌ی معرفتها و روشها و منشهائی که می‌تواند مجموعه‌های عظیمی را در ملت به وجود بیاورد که تضمین‌کننده‌ی حرکت مستقیم و پایدار اسلامی آن ملت باشند». در فرهنگ بسیجی دیگر صحبت از فردیت، تحزب و سازمان نیست، بلکه معرفت‌هاست که تضمین‌کننده حرکت این انقلاب و کشور است. این فرهنگ یک امر ذهنی و انتزاعی نیست بلکه در جامعه دارای عینیت است و ملت را به پیش می‌برد.

بدین ترتیب با برجسته‌سازی مفهومی عقبه سازمان بسیج، به مفهوم «فرهنگ بسیجی» می‌رسیم که راه دستیابی به این فرهنگ، از طریق «ذهنیت عموم» حاصل می‌‌آید و همانطورکه گفته شد، در ادبیات رهبر انقلاب،  ذهنیت همان فرهنگ است.

 حال که مقام معظم رهبری دل‌ها را به فرهنگ مکتبی بسیج سوق می‌دهند و از ضرورت رواج این فرهنگ سخن می‌گویند و می‌فرمایندکه بسیج یک «حرکت ارزشمند ملی»، «ثروت عظیم» و «جریان مبارکی» است که باید در موطن و زادگاه ایرانی‌اش ماندگار باشد؛ سؤال انضمامی مهمی ایجاد می‌شود که آیا فرهنگ بسیجی هدفش پاسداشت از مرزهای فرهنگی کشور است یا اینکه قرار است سایر دنیا را با این انقلاب اسلامی و حرکت آشنا سازد و هر کشوری برخوردار از جریان بسیجی باشد؟

  بقای یک فرهنگ در انتشار آن، برای دیگر افراد و جوامع است تا سایرین هم بتوانند برای تجربه ملی خود از این نسخه بهره ببرند  و رمز مانایی یک فرهنگ به همین است. امام خامنه‌ای در بیانات 6 آذر امسال بر ضرورت وجودی بسیج در سایر کشورهای دنیا تصریح داشتند و از بیاناتشان اینگونه استنباط می‌شود که «جبهه مقاومت» را «مولود بین‌المللی بسیج» می‌دانند و علت بین‌المللی شدن حرکت بسیج را «دشمنی‌های زیاد، طمع‌ورزی‌های زیاد، دخالت‌های قدرتها در کشورها» برمی‌شمارند که مقاومت و هسته‌های مقاوم را بر آن داشته است تا در برابر این‌همه زیاده‌خواهی‌ و شرارت سینه سپر کنند.

رهبر انقلاب به زیبایی جریان بسیج را «رویش عظیم و ارزشمند» معرفی می‌کنند که نباید در مرزهای ایران متوقف شود بلکه قرار است این رویش علیه ظلم جهانی، همه‌گیر و جهان‌گستر شود:«شما می‌بینید که امروز در خیابانهای کشورهای غربی ــ کشورهای اروپا و حتّی خود آمریکا ــ به نفع مقاومت شعار میدهند؛ به نفع مقاومت غزّه و مقاومت فلسطین شعار میدهند». و در ادامه می‌افزایند: «این رویش عظیم و ارزشمند که از ایران آغاز شد، امروز به‌تدریج در بخش عظیمی از دنیا گسترش پیدا کرده؛ این لازم است؛ این باید وجود داشته باشد».

تعبیر به رویش چنین تلقی‌ای را در پس ذهن می‌افکند که هنوز جریان بسیج و هسته‌های مقاومت به شکل غایی و نهایی به درخت تناور حق‌خواهی یا شجره طیبه در جهان تبدیل نشده است و با قرار گرفتن دیگر جوامع در مسیر حق‌طلبی، بسیج و مقاومت نیز در مسیر رشد و تکامل قرار گرفته است.

از این رو فراگیرسازی ذهنیت فرهنگ بسیجی در سایر ملل ضرورت امروز بسیج است، همچون تجربه موفق «جبهه مقاومت» در لبنان، یمن، عراق و فلسطین، این نسخه فرهنگی باید تکثیر شود تا بتواند در برابر تهاجمات همة‌جانبه تمدن مادی غرب ایستادگی کند و آن را به‌زانو در بیاورد. رهبر انقلاب هرساله به مناسبت هفته بسیج این ذهنیت را در جامعه ایران تبیین و تقویت می‌کنند تا مستضعفان عالم با دیدن چنین الگویی در ایران مقاوم و مقتدر، ضمن احساس پشت‌گرمی ، بدانند که می‌توانند در برابر «قلدرهای زورگوی جهانی و چاقوکش‌های بین‌المللی» مقاومت و ایستادگی کنند.

انتهای پیام/