ترجمه «چهل نامه کوتاه به همسرم» به زبان پرتغالی
- اخبار فرهنگی
- اخبار ادبیات و نشر
- 15 آذر 1404 - 15:01
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «چهل نامه کوتاه به همسرم»، نوشته نادر ابراهیمی بهتازگی با ترجمه خاطره کیانینژاد توسط انتشارات اینتلکچوال به زبان پرتغالی منتشر شده است.
این اثر مربوط به زمانی است که ابراهیمی بین سالهای 1363 به 65 تمرین خطاطی را با قلم و مرکب شروع کرده و چون مرتب بهیاد همسرش بود، تصمیم گرفت تمرینهای خطاطی خود را به نامههایی کوتاه به همسرش اختصاص دهد، به این ترتیب برای تمرین خط نستعلیق به نوشتن سرمشقهای استادش و برای تمرین خط شکسته، به نوشتن نامههای خود به همسرش پرداخت. سال 1366 هم به این نتیجه رسید که این نوشتهها، شاید فقط نامههای او به همسرش نباشند؛ بلکه میتوانند نامههای همسرانی دیگر به همسرانشان باشد، در نتیجه مجموعه نامهها را تنظیم و تدوین و در قالب کتاب منتشر کرد.
«چهل نامه کوتاه به همسرم» گاه نثری شاعرانه دارد، اما در خلال آن اشارات و نکتههایی دارد که حتی برای زندگی زوجهای امروز نیز کاربردی و قابل تأمل است. ابراهیمی در این اثر چگونه حرف زدن با بانوی خانه را به مردان میآموزد و مخاطب، از ورای کلمات با زندگی زوجی آشنا میشود که با وجود فراز و فرودهای بسیار در زندگی، با وجود تحمل ناملایمات روزگار، همچنان همراه و یکدلاند.
این کتاب در سالهای گذشته همواره یکی از آثار پرمخاطب ابراهیمی بوده است، در بخشهایی از آن میخوانیم:
عزیز من!
مدّتی است میخواهم از تو خواهشکنم بپذیری که بعضِ شبهای مهتابی، علیرغمِ جمیع مشکلات و مشقّات، قدری پیاده راه برویم؛ دوشبهدوشِ هم. شبگردی، بیشک، بخشهای فرسودهٔ روح را نوسازی میکند و تن را برای تحمّل دشواریها، پُرتوان.
از این گذشته، بههنگامِ گزمهرفتنهای شبانه، ما فرصتِ حرفزدن دربارهٔ بسیاری چیزها را پیدا خواهیمکرد.
نترس بانوی من! هیچکس از ما نخواهدپرسید که با هم چهنسبتی داریم و چرا تنگاتنگِ هم، در خلوت، زیر نورِ بَدر، قدممیزنیم، هیچکس نخواهد پرسید؛ و تنها کسانی خواهندگفت: «این کارها برازندهٔ جوانان است» که روحشان پیر شده باشد؛ و چیزی غمانگیزتر از پیریِ روح وجودندارد، از مرگْ هم صدبار بدتراست. راستی، طلب فروشگاه محلّه را تمام و کمال دادم، حالا میتوانی با خاطر آسوده از جلوی فروشگاهْ رَد شوی، هیچ نگاهی دیگر نگاهِ سرزنشبارِ طلبکاری نخواهدبود، مطمئن باش!...
نامههای این کتاب بهترتیب عبارتاند از: «نامه 1: راست میگویم. من هرگز یک قدم جلوتر از آنجا را که هستم، ندیدهام»، «نامه 2: بانوی بزرگوار من! عطرآگین باد و بماناد فضای امروز خانهمان»، «نامه 3: بانو، بانوی بخشنده بینیاز من! این قناعت تو، دل مرا عجب میشکند»، «نامه 4: همقدم همیشگی من! مطمئن باش هرگز پیش نخواهد آمد»، «نامه 5: عزیز من! شب عمیق است؛ اما روز از آن هم عمیقتر است»، «نامه 6: همراه همدل من! در زندگی، لحظههای سختی وجود دارد»، «نامه 7: عزیز من! مدتی است میخواهم از تو خواهش کنم بپذیری»، «نامه 8: عزیز من! بیپروا به تو میگویم که دوستداشتنی خالصانه...»، «نامه 9: عزیز من! روزگاری است که حتی جوانهای عاشق نیز...»، «نامه 10: عزیز من! دیروز، بهدلیلی چهبسا برحق، از من رنجیده بودی»، «نامه 11: بانوی بالامنزلت ما! به یاری اراده و ایمانی همچون کوه»، «نامه 12: بانوی بزرگوار من! چرا قضاوتهای دیگران در باب رفتار، کردار...»، «نامه 13: عزیز من! زندگی مشترک را نمیتوان یکبار به خطر انداخت»، «نامه 14: عزیز من! باور کن که هیچ چیز بهقدر صدای خنده آرام و...»، «نامه 15: بانوی من! دیروز عصر که دیدم رنجیده و برافروخته درباره...»، «نامه 16: همگام من در این سفر پرخاطره پرمخاطره!»، «نامه 17: عزیز من! گهگاه، در لحظههای پریشانحالی، میاندیشم که...»، «نامه 18: بانوی ارجمند من! دیروز، شنیدم که در تأیید سخن دوستی...»، «نامه 19: بانوی بزرگوار من! بهراستی که چه درماندهاند آنها که چشم تنگشان...»، «نامه 20: عزیز من! فردا، یک بار دیگر، سالروز ازدواج ماست»، «نامه 21: عزیز من! خوشبختی، نامهای نیست که...»، «نامه 22: عزیز من! گاهی که از روند روزگار، زیر لب، شکایت میکنی...»، «نامه 23: عزیز من! زندگی، بدون روزهای بد نمیشود»، «نامه 24: عزیز من، همیشه عزیز من!»، «نامه 25: عزیز من! امروز که روز تولد توست...»، «نامه 26: عزیز من! چندی پیش برایت نوشتم که چه خوب است...»، «نامه 27: بانو! همسفر همیشه بیدار دلسوزی چون تو داشتن، موهبتی است»، «نامه 28: بانوی بسیار بزرگوار من! عجب سالهایی را میگذرانیم»، «نامه 29: عزیز من! از اینکه میبینی با اینهمه مسئله برای سخت و جانگزا...»، «نامه 30: عیب گرفتن آسان است بانو، عیب گرفتن آسان است»، «نامه 31: عزیز من! از اینکه این روزها، گهگاه، و چهبسا غالباً به خشم میآیی...»، «نامه 32: بانوی من! واقعه دیروز، برخلاف پیشبینی هر دومان...»، «نامه 33: عزیز من! بیا کمی پیاده راه برویم!»، «نامه 34: همسفر! در این راه طولانی ـ که ما بیخبریم و چون باد میگذرد»، «نامه 35: بانوی من! در طول سالیان دراز زندگی مشترک، من به این باور...»، «نامه 36: یادبان روزهای خوب! آیا آن گلدان کوچک سفال لعابخورده آبی...»، «نامه 37: ای عزیز! انسان، آهسته آهسته عقبنشینی میکند»، «نامه 38: بانو! خوشبختی را در چنان هالهای از رمز و راز فرو نبریم که خود...»، «نامه 39: عزیز من! امروز، باز به دام گذشتهها افتادم» و «چهلمین نامه: بانوی من یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست ـ یک روز عاقبت».
نسخه فارسی این کتاب چندی پیش توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ شصتم رسید، نسخه پرتغالی آن هم با 136 صفحه قطع رقعی اروپایی منتشر شده است.
انتهای پیام/+