تئاتر کودک همدان| تئاتری برای کودکان آسیبدیده جنگ 12 روزه/ در «آخرین لالایی» چه میگذرد؟
- اخبار استانها
- اخبار همدان
- 17 آذر 1404 - 09:28
حامد ترابی، نویسنده و کارگردان نمایش آخرین لالایی، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در همدان، اجرای این اثر را یادبودی برای کودکانی عنوان کرد که در سراسر جهان قربانی جنگ و خشونت شدهاند و گفت: این نمایش به کودکان بیگناهی اختصاص دارد که هیچ نقشی در جنگ نداشتند اما آسیب دیدند و بسیاری از آنان جان خود را از دست دادند.
وی تشریح کرد: در این نمایش مجموعهای از عروسکهای دستساز از مناطق مختلف ایران و جهان به کار گرفته شده است. هر عروسک دارای شناسنامهای است که نشاندهنده زادگاه، آیین و فرهنگ آن منطقه است و نمادی از کودکانی است که در جنگهای مختلف کشته شدهاند. این عروسکها حامل داستان و هویت کودکانی هستند که دیگر در میان ما نیستند و هدف ما یادآوری بیگناهی آنها و بازتاب تأثیرات جنگ بر زندگی کودکان است.
کارگردان این نمایش، درباره روند اجرای نمایش افزود: این اثر یک اجراینمایشی تعاملی است؛ تماشاگر با ورود به سالن وارد داستانی میشود که زندگی و آسیبهای کودکان مناطق مختلف جهان را روایت میکند. نمایش بدون دیالوگ و با تعامل مستقیم با مخاطب، فرصتی برای درک و همدلی با کودکان قربانی جنگ فراهم میآورد.
ترابی در پایان ضمن قدردانی از حضور مخاطبان و حاضران، اظهار کرد: هدف اصلی نمایش انتقال پیام صلح و همدلی و توجه به حقوق کودکان در سراسر جهان است.
اجرای نمایشی «کودکان جنگ 12 روزه» تجربهای از رنج و بیگناهی بود
بازیگر تئاتر، امروز در مجتمع فرهنگی و هنری شهید آوینی اجرای ویژهای با محوریت کودکان شهید جنگ 12 روزه را ارائه داد. او در این اجرا به تجربه و احساسات مادران داغدیده و تأثیر مخرب جنگ بر کودکان پرداخت و تلاش کرد با استفاده از عروسکها و فضای تعاملی، مخاطبان را با بخشی از واقعیتهای تلخ جنگ روبهرو کند.
زهرا دلاور در گفت و گو با خبرنگار تسنیم در همدان، گفت: اجرای امروز آنها یک اجراینمایشی بدون دیالوگ و متن از پیش تعیینشده بوده و هیچ سناریوی مشخصی برای ارتباط با مخاطب وجود نداشت. مخاطب نمیدانست که نمایش میبیند و ما نیز نمیدانستیم چه بازخوردی خواهیم گرفت. همین ناشناخته بودن فضا، بخشی از تجربه هنری و احساسی نمایش بود.
وی افزود: در این نمایش، فضایی شبیه به یک نمایشگاه عروسکی ایجاد شد. ناگهان صدای آژیر پخش شد و صحنه بمباران به صورت نمایشی آغاز شد. من نقش مادری را ایفا کردم که فرزند خود را گم کرده و به دنبال او میگردد، در حالی که یک عروسک در آغوش داشت و تلاش میکرد حس از دست رفتن کودک را به مخاطب منتقل کند. از مخاطبان پرسیدم آیا کودکی که دنبال عروسکش باشد را دیدهاند و این پرسش، واکنش احساسی جمعیت را برانگیخت.
این بازیگر تئاتر، همچنین تجربه شخصی خود در مواجهه با عکس یک عروسک خونین از کودکان جنگ 12 روزه در خرابههای تهران که توسط یکی از خبرنگاران به او در حین اجرا نشان داده شد را بخشی از تأثیرگذاری اجرا عنوان کرد: دیدن آن عکس، احساس من را دو برابر کرد و همان حس به مخاطب نیز منتقل شد. فکر میکنم اکثر چشمان حضار خیس بود و این برای ما ارزشمند است. این اجرا تلاشی بود برای نشان دادن اثر فاجعهآمیز جنگ بر کودکان و یادآوری بیگناهی آنان.
انتهای پیام/