سازگاری با کم‌آبی؛ انتخاب خردمندانه در عصر تغییر اقلیم

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، سید مجید میررکنی در یادداشتی که یک نسخه آن را در اختیار این خبرگزاری قرار داد نوشت: این بارندگی‌ها نشانه بازگشت به الگوهای گذشته نیستند؛ بلکه، بخشی از رفتار جدید اقلیم جهانی‌ هستند؛ اقلیمی که به‌واسطه فعالیت‌های ناسازگار انسان، به‌ویژه در یک قرن اخیر، وارد مرحله‌ای تازه و ناپایدار شده است. در چنین شرایطی، پرسش اصلی دیگر این نیست که «آیا دوباره سال‌های پُرباران بازمی‌گردند؟» بلکه این است که «چگونه باید با واقعیت کم‌آبی زندگی کنیم؟»

تغییر اقلیم مفهومی انتزاعی یا مربوط به آینده‌ای دور نیست؛ واقعیتی ملموس است که اثرات آن را امروز در زندگی روزمره، کشاورزی، منابع آب و حتی الگوهای مهاجرتی می‌بینیم. افزایش دمای متوسط زمین، کاهش بارش‌های پیوسته و منظم، و جایگزینی آن با بارش‌های کوتاه‌مدت اما شدید و سیلابی، از نشانه‌های واضح این دگرگونی‌اند. این الگوها به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک مانند ایران، شدت بیشتری دارند و آینده منابع آب را بیش از پیش شکننده می‌کنند.

یکی از بزرگ‌ترین خطاهای راهبردی در مواجهه با کم‌آبی، امید بستن به تکرار شرایط گذشته است. تصور بازگشت به دهه‌هایی که بارش‌ها قابل پیش‌بینی‌تر و منابع آب فراوان‌تر بودند، بیش از آنکه مبتنی بر علم باشد، ریشه در نوستالژی دارد. علم اقلیم‌شناسی به‌روشنی نشان می‌دهد که سامانه اقلیمی زمین وارد فاز جدیدی شده که در آن، نوسان و افراط جای تعادل را گرفته است. در چنین وضعیتی، پایداری نه با مقاومت در برابر طبیعت، بلکه با سازگاری هوشمندانه با آن حاصل می‌شود.

«سازگاری با کم‌آبی» به معنای تسلیم شدن یا کاهش سطح رفاه نیست؛ بلکه تغییری آگاهانه در شیوه استفاده از منابع است. این رویکرد، ما را از نگاه مصرف‌محور به نگاه مدیریت‌محور هدایت می‌کند. آب دیگر منبعی نامحدود و همیشه در دسترس نیست؛ سرمایه‌ای حیاتی است که هر قطره آن ارزش برنامه‌ریزی، مراقبت و حفاظت دارد.

در بخش کشاورزی، که بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب محسوب می‌شود، سازگاری با کم‌آبی اهمیتی دوچندان دارد. ادامه کشت محصولات پرآب‌بر در مناطقی که دیگر توان تأمین آب پایدار ندارند، به‌معنای فرسایش خاک، افت سفره‌های زیرزمینی و در نهایت، نابودی زمین‌های کشاورزی است. تغییر الگوی کشت، به‌کارگیری روش‌های نوین آبیاری، حفظ رطوبت خاک و استفاده از دانش بومی همراه با فناوری جدید، از مهم‌ترین گام‌های سازگاری در این بخش هستند.

اما سازگاری تنها به کشاورزی محدود نمی‌شود. در زندگی روزمره نیز می‌توان با تغییر رفتار، نقش مؤثری ایفا کرد. مصرف بهینه آب در خانه‌ها، جلوگیری از هدررفت، جمع‌آوری آب باران و افزایش آگاهی عمومی درباره ارزش آب، همگی جزء پازل بزرگ سازگاری با اقلیم جدید محسوب می‌شوند. تجربه کشورهای خشک و نیمه‌خشک جهان نشان می‌دهد که اصلاح الگوهای مصرف، تأثیری ماندگارتر از پروژه‌های پرهزینه و مقطعی دارد.

نکته مهم دیگر، نحوه مواجهه با بارش‌های شدید است. در اقلیم جدید، باران‌ها اغلب زمانی می‌بارند که زمین آمادگی جذب آن‌ها را ندارد. در نتیجه، بخشی از این نعمت به‌جای تغذیه منابع آب، به سیلابی مخرب تبدیل می‌شود. سازگاری با کم‌آبی ایجاب می‌کند که به مدیریت سیلاب نیز توجه ویژه شود؛ از ذخیره‌سازی آب‌های سطحی و تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها گرفته تا احیای پوشش گیاهی و جلوگیری از تخریب حریم رودخانه‌ها.

در این میان، نباید از نقش فرهنگ و آموزش غافل شد. هیچ برنامه‌ای بدون همراهی مردم به موفقیت نمی‌رسد. سازگاری با کم‌آبی پیش از آنکه یک پروژه فنی باشد، یک تغییر نگرش است؛ تغییری که باید از مدرسه، خانواده، رسانه و نهادهای محلی آغاز شود. زمانی که آب در ذهن جامعه به‌منزلۀ «سرمایه زندگی» شناخته شود، تصمیم‌های فردی و جمعی نیز در راستای حفظ آن شکل می‌گیرند.

بارش‌های اخیر می‌توانند یک زنگ بیدارباش باشند؛ نه فقط برای شادی مقطعی، بلکه برای بازنگری در مسیر آینده. اگر این بارندگی‌ها را نشانه بازگشت دوران وفور بدانیم، دوباره در چرخه خطا تکرار خواهیم شد. اما اگر آن‌ها را فرصتی برای یادگیری و آمادگی بدانیم، می‌توانند آغاز فصل تازه‌ای از حکمرانی عاقلانه آب باشند.

در نهایت، باید پذیرفت که طبیعت دیگر مطابق خواست ما عمل نمی‌کند. این ما هستیم که باید رفتار، برنامه‌ریزی و سبک زندگی خود را با شرایط جدید هماهنگ کنیم. سازگاری با کم‌آبی یک انتخاب لوکس یا موقتی نیست؛ ضرورتی بنیادین برای بقای سرزمین، امنیت غذایی و کیفیت زندگی نسل‌های آینده است. آینده از آنِ جوامعی خواهد بود که به‌جای جنگیدن با طبیعت، هنر هم‌زیستی با آن را بیاموزند.

انتهای پیام/424.