جشنواره تئاتر کودک میزبان روایتی از خودباوری/ کودکان معلول در کانون توجه یک نمایش

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، تالار فجر در سه سانس میزبان نمایش دختر کفش عروسکی بود نمایشی که با تکیه بر روایتی نمادین و پرکشش، تلاش کرده پیام‌های مهمی چون پذیرش خود، کشف توانایی‌های درونی، و قدرت کار گروهی و همدلی را به مخاطبان خود انتقال دهد.

این گزارش، نگاهی دارد به این نمایش، محتوای آن و گفت‌وگو با دست‌اندرکارانش تا از اهداف و تأثیرات چنین آثاری در فضای فرهنگی امروز پرده بردارد. "آنالی" دختری با پاهای بزرگ نقش اصلی این داستان را ایفا کرد. این نمایش، با حضور دو دوست کوچک او در خانه‌اش شروع شد. دوستانش برای تولد آنالی آمده بودند تا اورا به طور ناگهانی خوشحال شدند.

آنالی وارد خانه شد و با دیدن کادوها و کیک ذوق زده بود، اما صدای اطرافیانی می‌آمد که از پشت در او و پاهای بزرگش را مسخره می‌کردند. ناگهان تالار در تاریکی فرو رفت. از میان تاریکی‌ها مردی با موهای آبی، به نام مجید، با ظاهری عجیب خود را در میان خانه آنالی یافت. کلاه او بیش از دیگر کلاه ها وزن داشت و خانه‌ای بر روی کلاهش بود و چتری همرنگ موهایش داشت که آنالی را می‌توانست از زمین جدا کند.

آنالی و دوستانش اورا نمی‌شناختند و سعی در کشف او داشتند، اما مجید آنالی را به یک سفر دعوت کرد و آنجا را ترک کرد. دوستان آنالی اورا ترغیب به سفر کردند و او در نهایت پذیرفت. آنالی با چمدانی کوچک پا در این مسیر سخت و طاقت فرسا نهاد و در میان راه، مسیر را گم کرد. دیر وقت بود، هتلی را اطراف خود دید و به سوی آن کشیده شد. وقتی وارد شد، انسان هایی را دید که به اشیا تبدیل شده‌اند.

انسانی بلندگوی این هتل بود، انسانی دیگر نورانی بود و آباژور این هتل بود، فرد دیگری نقش "تابلوی جیغ" را داشت و ناگهان فردی که به چمدان تبدیل شده بود، به سمت او آمد و چمدانش را با زور از او ستاند. مهمان بعدی هتل، لارا، دختری با گوش‌های بسیار بزرگ بود. او از صدای راه رفتن مورچه‌ها آزرده بود و وسواس داشت. از سمت دیگری، استیو، پسری شکمو با چشم‌های بزرگ سراسیمه وارد شد و پس از آن، جیمز، با دست‌های بسیار بزرگ از راه رسید.

مهمانان هتل همدیگر را نمی‌شناختند اما یک ویژگی در آنان مشترک بود، وجود عضوی خارج از اندازه عادی در بدن. آن‌ها سعی کردند با وجود این تفاوت‌ها یکدیگر را دوست بدارند. در ادامه، صاحب هتل، مجید، از راه رسید. مهمانان نمی‌دانستند این دورهمی از پیش توسط مجید طراحی شده است. مجید فردی است عجیب‌تر از همه با قدرت‌های ماورایی ‌که هرساله افرادی که یک ویژگی عجیب دارند را گردهم جمع می‌کند. 

مجید در این مهمانی مسابقه‌ای برگزار می‌کند و اگر در آن پیروز شوند، آن عضو عجیب به حالت عادی برمی‌گردد و اگر نتوانند پیروز مسابقه باشند، باید به اشیا هتل تبدیل شوند. مسابقه سخت طراحی شده است و پس از ورود به مسابقه هیچکس نمی‌تواند از شرکت در آن انصراف دهد و هرکس تمایل به شرکت نداشت باید تا صبح نشده هتل را ترک می‌کرد.

همه مهمانان، تا نیمه شب از سختی‌ها و رنجی که بخاطر آن عضو عجیب داشتند، برای یکدیگر گفتند و سر بر دستان بیش از اندازه بزرگ جیمی به خواب رفتند. صبح فرا رسید و آغاز مسابقه رقم خورد. مسابقه در سه مرحله طراحی شده بود و در اولین مرحله، سه توپ کوچک در منزل پنهان شده بود و شرکت‌کنندگان باید آن‌را میافتند.

آن‌ها سراسر هتل را گشتند و بالاخره با همفکری هم توانستند دو توپ‌ را در فردی که به چمدان تبدیل شده بود، پیدا کنند. آخرین توپ را مجید در کلاهی پنهان کرد و با یک انتخاب باید آن‌را به دست می‌آوردند. این بخش، حاصل اعتماد جیمی به استیو بود. استیو، با چشمان بزرگش خوب نمی‌دید و پیشنهادی متفاوت از جیمی داشت، اما او رفاقت را ارج نهاد و به استیو اعتماد کرد.همفکری آنان نیمی از این مرحله را پیمود، و اعتماد نیم دیگری را.

در مرحله دوم، می‌بایست یک توپ در سبدی که در جای بلندی قرار داشت و متحرک بود، پرتاب می‌شد، اما فقط سه شانس وجود داشت. دو ضربه اول را بدون تفکر، از دست دادند اما در ضربه سوم، آن‌ها با همفکری هم، از ویژگی‌های یکدیگر استفاده کردند و توانستند این مرحله را با کارگروهی به پیروزی برسانند.

مقدمات آماده آخرین مرحله بود، که ناگهان، "مری" موجودی سیاه و بزرگ با قدرتی عجیب به هتل وارد شد. او می‌خواست تمام جهان را به رنگ سیاه درآورد و همه‌جا را تاریک و ویران کند. به مجید فرصت داد تا صبح هتل را تخلیه کند و مجید نمی‌خواست اجازه دهد او همه جارا ویران کند و جهانی سیاه را بسازد. یک‌بار قبلا مجید از او شکست خورده بود و اینبار نیز نمی‌توانست تنها در مقابل او بایستد. 

ناگهان، آنالی که دختری مهربان و جسور بود نمی‌توانست این موضوع را بپذیرد و می‌خواست در کنار مجید به جنگ با مری برود. بقیه مهمانان به تبعیت از آنالی تصمیم به مبارزه در کنار مجید گرفتند. مجید که حالا دیگر تنها نبود با توجه به ویژگی‌های شخصیتی مهمانان نقشه‌ای طراحی کرد تا سه قدرت مری یعنی پارچه سیاه، عصای او و کلاهش را از او بگیرند.

این مبارزه با توانمندی‌های هر فرد سازگار بود و آن‌ها با همکاری هم توانستند پیروز میدان باشند. حالا آن‌ها می‌خواستند در مرحله سوم مسابقه شرکت کنند اما مجید این پیروزی را بزرگتر از آنطور مراحل دانست و می‌خواست به پاس به این همدلی همه آن هارا به حالت عادی در بیاورد.

به سراغ هر مهمان که رفت، هرکس بهانه‌ای آورد و از این اتفاق فاصله گرفت. آخرین نفر نوبت آنالی بود. او توانست حرفی را بزند که دیگران جسارت بیانش را نداشتند. آن‌ها در جریان این سفر به توانمندی‌های خود آگاه شده بودند. دیگر دوست نداشتند عادی باشند. آن‌ها با همین تفاوت قدرت‌های بیشتری نسبت به بقیه داشتند و انگار این توانمندی‌ها را در جریان این سفر بیش از پیش احساس کردند.

تماشاگران آموختند، همفکری، اعتماد، کارگروهی و حمایت یکدیگر است که می‌تواند انسان‌را در هر مرحله‌ای پیروز گرداند و سخت‌ترین رقابت‌ها با این ارزش‌ها به پیروزی می‌انجامد.

«دختر کفش عروسکی» تلاشی برای بازگرداندن اعتماد به نفس به کودکان

 کارگردان نمایش دختر کفش عروسکی، در گفت و گو با خبرنگار تسنیم در همدان، درباره شکل‌گیری این اثر و روند تولید آن تشریح کرد: ابتدا ایده اولیه این نمایش از یکی از دوستان بود و بعدها با همکاری امیررضا ملک محمودی توانستیم آن را پرورش دهیم و به نقطه‌ای برسانیم که امروز شاهدش هستیم. طرح اولیه بر محوریت کودکان معلول و توانایی‌های ناشناخته آنان شکل گرفت؛ توانایی‌هایی که با پرورش می‌تواند بخشی از وجودشان را آشکار کند و اعتماد به نفسی را که شاید به دلیل معلولیت از دست داده بودند، دوباره به آنان بازگرداند.

امیرافسر شیبانی درباره روند تمرینات و انتخاب عوامل گفت: ما یک گروه ثابت هستیم که حدود سه سال است با هم کار می‌کنیم. در طول این مدت چند بازیگر به گروه اضافه شدند اما هسته اصلی ثابت مانده است. این نمایش را دو سال پیش آماده کرده بودیم و اجرای عمومی آن پارسال به نتیجه رسید. امسال نیز با همان گروه و بازیگرانی که در تمرینات حضور داشتند، توانستیم کار را بازتولید کنیم.

وی در خصوص هدف نمایش افزود: میزان تاثیر این نمایش را از بازخوردهایی که در تهران و جشنواره همدان و در اجرای صبح مدارس و در اجرای عمومی دریافت کردیم، متوجه شدیم که توانسته‌ایم به آنچه مدنظرمان بود برسیم. البته برداشت از نمایش برای هر فرد آزاد است و ممکن است ایده‌هایی به ذهن تماشاگران برسد که حتی ما به آن فکر نکرده باشیم.

کارگردان این نمایش، همچنین درباره حضور در جشنواره کودک و نوجوان گفت: خوشحالم که این جشنواره فرصتی برای کارهای کودک از سراسر ایران فراهم کرده تا خود را نشان دهند. این رویداد باعث می‌شود بچه‌ها و عموم مردم با ایده‌های تازه آشنا شوند. به انتخاب هیئت داوران، برخی آثار به جشنواره راه می‌یابند و همین امر موجب می‌شود تماشاگران بیشتری از نقاط مختلف کشور بتوانند این ایده‌ها را ببینند.

پیام نمایش ما کشف توانایی‌های کودکان در دل محدودیت‌هاست

بازیگر نقش «آنالی» در نمایش دختر کفش عروسکی در جشنواره بین‌المللی تئاتر کودکان و نوجوانان در گفت و گو با خبرنگار تسنیم در همدان، از تجربه نخستین حضور خود در این رویداد هنری گفت و تأکید کرد: پیام اصلی نمایش، یادگیری پذیرش خود و کشف توانایی‌ها حتی در دل مشکلات است.

صبا اقرلو، درباره هدف این اثر نمایشی توضیح داد: هدف ما این بود که کودکان بتوانند همان‌طور که هستند خودشان را بپذیرند. حتی اگر مشکلی در وجودشان باشد، باید بیاموزند با وجود همان مشکل توانایی‌هایشان را پیدا کنند و بفهمند هر کسی یک استعداد ویژه دارد که باید از آن استفاده کند. این کلیت پیام داستان ماست.

وی درباره روند آماده‌سازی نمایش برای جشنواره گفت: این کار را سال گذشته یک بار به اجرای عمومی برده بودیم. وقتی جشنواره خبر داد که پذیرفته شده‌ایم، حدود دو هفته تمرین فشرده داشتیم تا دوباره آماده اجرا شویم. این اولین تجربه من در جشنواره بین‌المللی تئاتر کودکان و نوجوانان است و برایم بسیار لذت‌بخش بود. فضای جشنواره صمیمانه و زیباست و من واقعاً خوشحالم که امسال اینجا حضور دارم.

بازیگر تئاتر، همچنین از شرایط برگزاری جشنواره و همکاری مسئولان سالن‌ها ابراز رضایت کرد و افزود: همه چیز بسیار خوب پیش رفته است. مسئولان سالن با وجود اجرای پشت سر هم گروه‌ها، در زمینه نور، موسیقی و هماهنگی‌ها با صبوری کامل به ما کمک کردند. مسئولان جشنواره نیز همین‌طور همراه و پشتیبان بودند. این حمایت‌ها باعث شد اجرای ما بدون مشکل پیش برود.این رویداد نه تنها فرصتی برای اجرای آثار نمایشی است، بلکه بستری برای یادگیری، تجربه و همدلی میان هنرمندان و کودکان فراهم می‌کند. امیدوارم این جشنواره همچنان با همین کیفیت ادامه پیدا کند.

انتهای پیام/