وقتی مدعیان حقوق بشر غیب میشوند!
- اخبار سیاسی
- اخبار سیاست ایران
- 25 آذر 1404 - 09:32
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- بعضاً در صحنه سیاست بینالملل، برخی نهادها و سازمانها خود را بهعنوان تنها مرجع جهانشمول برای دفاع از حقوق بشر معرفی میکنند. این مدعیان، با شعارهای پرطمطراق آزادی، دموکراسی و حمایت از ملتها، همواره در پی رصد و نقد عملکرد دولتها، بهویژه در کشورهایی که با سیاستهای غرب همسو نیستند، بودهاند. با این حال، در بزنگاههای تاریخی که منافع سیاسی غرب با حمایتهای انسانی تلاقی پیدا میکند، ماهیت این ادعاها به طرز شگفتآوری تغییر ماهیت میدهد.
بحران اخیر پناهجویان ایرانی در آمریکا، و بهویژه اخراجها و مواجهه خشن دولت ترامپ با آنها، تبدیل به آزمونی سفت و سخت برای سنجش میزان صداقت این مدعیان شده است.
در جریان اغتشاشات سال 1401، رسانهها و سازمانهای حقوق بشری غربی، تصویرسازی گستردهای از حمایت قاطع خود از مردم ایران بهراه انداختند. آنها خود را حامی اصلی آزادیخواهی و پناهگاهی امن برای هر ایرانی تحت ستم جا زدند. اروپا و آمریکا، بهطور پراکنده، برخی از افراد را تحت عنوان «حمایت از معترضان» پذیرفتند، اما اکنون که همان پناهجویان، این بار در خاک آمریکا، با بحران اخراج و رویارویی با سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه (بهخصوص در سایه دولت ترامپ) مواجه شدهاند، صدای آن مدعیان بهطور کامل خاموش شده است.
این سکوت نهتنها معنادار، بلکه افشاگرانه است. نهادهایی که پیشتر با کوچکترین مورد ادعایی نقض حقوق، بیانیههای تند صادر میکردند، اکنون در برابر تحقیر و اخراج بخشی از جامعهای که خود مدعی حمایت از آن بودند، تنها تماشاچی باقی ماندهاند. این افراد، که بخشی از آنها پیشتر مورد حمایت یا لااقل چراغ سبز اروپا بودهاند، اکنون در مرزهای آمریکا با وضعیت دشواری روبرو هستند و هیچ صدای اعتراض یا حتی بیانیهای از سوی آن مراجع حقوق بشری شنیده نمیشود.
تجربه اخیر به ایرانیان داخل و خارج از کشور نشان داد که «حقوق بشر» برای بسیاری از این سازمانهای غربی، یک ابزار سیاست خارجی است، نه یک ارزش ذاتی. حمایت آنها مشروط، انتخابی و صرفاً در راستای تضعیف یا اعمال فشار بر دولتهای خاص است. هنگامی که پناهجوی ایرانی تبدیل به مهرهای در بازیهای سیاسی داخلی آمریکا میشود و منافع ژئوپلیتیک ایجاب میکند که سیاست سختگیرانهای در قبال مهاجران اعمال شود، این مدعیان حقوق بشر به سرعت موضع میگیرند و در سکوتی سنگین فرو میروند.
این تناقض آشکار، اعتبار این نهادها را در چشم ایرانیان بهشدت خدشهدار کرده است. دیگر جایی برای شک نیست؛ حمایتهای گذشته، نه از سر اعتقاد به کرامت انسانی، بلکه بخشی از یک استراتژی بلندمدت برای مشروعیتبخشی به دخالتهای سیاسی بود. اکنون، این سازمانها نهتنها برای پناهجویان ایرانی، بلکه برای افکار عمومی دنیا، بهعنوان نهادهایی فاقد استقلال اخلاقی و بازیچههایی در دست منافع قدرتهای بزرگ اثبات شدهاند. این «غیبت»، قویترین بیانیهای بود که میتوانست صادر شود؛ بیانیهای مبنی بر اولویت منافع بر اصول.
انتهای پیام/