یادداشت| غافلگیری کلمات

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فاطمه بیرانوند که پیش‌تر با سروده‌های خود در جشنواره‌های ادبی حضور چشمگیری داشته، با انتشار «سوگنامه باد» نخستین دفتر مستقل خود را به مخاطبان شعر معاصر عرضه کرده است. امین فقیری، پژوهشگر و نمایشنامه‌نویس، در یادداشتی به معرفی این اثر پرداخت و نوشت:

می‌شود شعری بلند نوشت 

و نامش را مادر گذاشت!

اصلاً نوری که به کاشی‌های شاه عبدالعظیم می‌تابد 

مادر من است.

 به احترام مادر کل کتاب به مادر تقدیم شده است و این شعر که بر پیشانی کتاب است نمونه‌ای از احساسات پاک و دلبستگی مثال‌زدنی به مادر است.

 شاعر شعرهایش را در دو دفتر تدارک دیده است. نام دفتر اول «اندوه تاریک» و نام دفتر دوم «دفتر اندوه» است. معلوم است که شاعر قصد ندارد اندوه را فراموش کند وگرنه صفتی این‌چنینی برای اندوه تدارک نمی‌دید. و باد، بادی همه گیر و توفنده که بر سرتااسر دفتر شعر می‌وزد.

 تکه‌ای از من / زخم بادها و انقلاب‌ها را بخیه می‌زند/ تکه‌ای از من / شعری عاشقانه است /تکه‌های/ دیگرم/ را /از دهان تفنگ‌ها بیرون بکشید / جنگ تمام می‌شود. (پاره‌ای از شعر 3)

 اکثر اشعار دفتر هذیان مانند و معناگریز است. دنیایی که در شعرها ساخته شده است سمبول‌هایی  است از عوامل طبیعی که به آن شکل انسانی داده شده است.

باد/ که هر شب گوشت و استخوان این شعر را می‌جود /و قد می‌کشد تا آینده/تا بلندترین دیوار جهان( پاره‌ای از شعر 5)

حالا می‌توانی/ به فصل‌های نیامده فکر کنی /که نام کلاغ ها را می‌دانند/و به باد/که سنگ‌ها و کلمات زیای را/ در این شعرجابه‌جا می‌کند / من گودالی را که در قلبم کنده‌ام / با حروف نام تو /و شاخه‌های شکسته پر می‌کنم (پاره‌ای از شعر 7)

باید خودم را دفن می‌کردم /در گودالی که در قلبم کنده‌ای /و دنبال باد بدوم در خیابان / بدوم در شعر/بدوم  در گذشته/

دنبال کلمه‌ای بگردم/ که دهان کوچکی داشت /و چیزهای بزرگی می‌گفت. (پاره‌ای از شعر 9)