نفوذ بدون پرچم؛ کانادا چگونه سیاست خارجی خود را نامرئی پیش میبرد؟
- اخبار بین الملل
- اخبار آمریکا
- 28 آذر 1404 - 11:52
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در جهانی که نفوذ قدرتها اغلب با پایگاه نظامی، تهدید مستقیم و نمایش قدرت سخت شناخته میشود، اما مسیر دیگری نیز وجود دارد؛ مسیری کمسر و صدا، کمهزینه و غیرتقابلی که نه بر اجبار، بلکه بر شبکهسازی اجتماعی، نهادسازی و انتقال ارزشها استوار است.
از نفوذ سخت تا نفوذ نرم
قدرتها برای اثرگذاری بر دیگر کشورها، بهطور سنتی از ابزارهای متنوعی استفاده کردهاند: از قدرت نظامی و اشغال مستقیم گرفته تا تحریم اقتصادی، فشار دیپلماتیک، جنگ نیابتی و در سالهای اخیر، نفوذ نرم و فرهنگی. ایالات متحده، روسیه و چین هر یک ترکیبی از این ابزارها را بهکار گرفتهاند؛ اما تجربه دهههای اخیر نشان داده است که نفوذ پرهزینه و تقابلی، اغلب با مقاومت اجتماعی، بیثباتی سیاسی و واکنش منفی افکار عمومی همراه میشود. در این میان، کانادا بهعنوان یک قدرت متوسط، الگوی نفوذ تدریجی، شبکهای و غیرقابل رؤیت را دنبال کرده است؛ الگویی که نه بر حضور نظامی گسترده استوار است، نه بر تهدید مستقیم دولتها، بلکه بر نفوذ تدریجی، شبکهای و غیرقابل رؤیت تمرکز دارد.
الگوی کانادایی نفوذ: کمسر و صدا، غیرتقابلی، کمهزینه
برخلاف بسیاری از قدرتهای بزرگ، کانادا: پایگاه نظامی فراسرزمینی گسترده ندارد، بهندرت وارد تقابل مستقیم نظامی میشود و کمتر بهعنوان بازیگری مداخلهگر یا جنگطلب شناخته میشود .در عوض، سیاست خارجی این کشور – بهویژه پس از ادغام آژانس توسعه بینالمللی کانادا (CIDA) در وزارت امور جهانی (GAC) -بر استفاده از ابزارهایی متمرکز شده است که کمتر دیده میشوند اما اثر بلندمدتتری دارند. این نفوذ، بیشتر از آنکه در سطح دولتها عمل کند، در لایههای اجتماعی، فرهنگی و نهادی کشورهای هدف ریشه میدواند.
ابزارهای نفوذ نامرئی کانادا
1. سازمانهای مردمنهاد[1]
وزارت امور جهانی بخش قابلتوجهی از بودجه توسعهای خود را به حمایت از سازمانهای مردمنهاد محلی و بینالمللی اختصاص میدهد. این سازمانهای مردم نهاد در حوزههایی مانند:حقوق بشر، برابری جنسیتی، حکمرانی خوب، شفافیت اقتصادی، توانمندسازی جامعه مدرن فعالیت میکنند. مزیت اصلی سازمانهای مردم نهاد برای کانادا، فاصله ظاهری آنها از دولت است؛ آنها بهعنوان بازیگران مستقل و مردمی عمل میکنند، اما در عمل حامل ارزشها و چارچوبهای فکری مورد حمایت سیاست خارجی کانادا هستند.
2. رسانهها و آموزش
حمایت از رسانههای محلی، پروژههای روزنامهنگاری، آموزش خبرنگاران و برنامههای سواد رسانهای، یکی دیگر از ابزارهای کلیدی نفوذ است. این برنامهها به شکل غیرمستقیم بر چارچوببندی مسائل اجتماعی، اولویتبندی مطالبات عمومی و شکلدهی به گفتمان سیاسی تأثیر میگذارند. در کنار آن، بورسیههای تحصیلی، برنامههای تبادل علمی و آموزش نخبگان، نسلهایی را تربیت میکند که با زبان و ارزشهای لیبرال-غربی خو گرفتهاند.
3. انتقال ارزشها بهجای تحمیل سیاست
در این الگو، کانادا کمتر مستقیماً از دولتها میخواهد سیاست خاصی را اجرا کنند؛ بلکه با نهادسازی اجتماعی، زمینه پذیرش آن سیاستها را در بلندمدت فراهم میکند. ارزشهایی مانند برابری جنسیتی، تنوع هویتی، مشارکت مدنی و حکمرانی مشارکتی، بهتدریج به «هنجار» تبدیل میشوند.
چرا این نوع نفوذ برای کانادا جذاب است؟
1. پرهیز از تصویر جنگطلب
کانادا با این رویکرد، خود را بهعنوان کشوری به ظاهر صلحطلب و بشردوست معرفی میکند. این تصویر، سرمایهای نمادین در عرصه بینالمللی است که اعتبار دیپلماتیک کانادا را افزایش میدهد و بدین شکل همراهی های پشت پرده اطلاعاتی و نظامی این کشور با آمریکا و کشورهای غربی را پوشش میدهد.
2. کاهش هزینههای مالی و انسانی
نفوذ نرم بهمراتب ارزانتر از عملیات نظامی یا تحریمهای گسترده است. نه تلفات انسانی دارد، نه هزینههای سیاسی سنگین در داخل کشور ایجاد میکند، و نه با اعتراضات گسترده افکار عمومی داخلی – مانند مخالفت با جنگ – روبهرو میشود.
3. مقاومت کمتر در کشورهای هدف
از آنجا که این نفوذ با پرچم، سرباز یا تهدید همراه نیست، اغلب با مقاومت شدید دولتها، جوامع محلی و تحریک احساسات میهن دوستی مواجه نمیشود. بسیاری از برنامهها حتی بهعنوان کمک توسعهای یا حمایت انسانی پذیرفته میشوند.
4. ماندگاری و اثر بلندمدت
نفوذی که از مسیر آموزش، نهادسازی و تغییر تدریجی هنجارها شکل میگیرد، معمولاً ماندگارتر از نفوذ نظامی است. تغییر ارزشها و الگوهای فکری، حتی با تغییر دولتها نیز باقی میماند.
5. منافع اقتصادی غیرمستقیم
همسویی نهادی و هنجاری کشورهای هدف با ارزشهای لیبرال، در بلندمدت مسیر را برای تجارت، سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی با کانادا هموارتر میکند.
در مجموع الگوی نفوذ کانادا نه بر نمایش قدرت، بلکه بر نامرئی بودن آن استوار است؛ نفوذی که از مسیر جامعه مدنی، رسانه، آموزش و ارزشها عمل میکند و کمتر بهعنوان مداخله خارجی دیده میشود. در جهانی که اشکال سنتی سلطه با مقاومت فزاینده مواجه شدهاند، تجربه کانادا نشان میدهد که قدرت الزاماً با صدا و پرچم همراه نیست. نفوذی که دیده نمیشود، لزوماً ضعیفتر نیست؛ بلکه در بسیاری موارد حتی ماندگارتر است.
پانوشت:
[1] NGO
انتهای پیام/