میراث‌فرهنگی کردستان در دور باطل وعده‌ها؛ از موزه سکه تا بازارچه‌هایی که هنوز نیامده‌اند

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، میراث‌فرهنگی در کردستان سال‌هاست میان «ظرفیت‌های کم‌نظیر» و «عملکرد حداقلی» معلق مانده است؛ استانی با صدها بنای تاریخی، تنوع فرهنگی غنی و صنایع‌دستی زنده که سهم آن از گردشگری کشور، همچنان ناچیز باقی مانده است.

تقریباً هیچ نشست رسمی در حوزه میراث‌فرهنگی استان بدون تکرار کلیدواژه‌هایی مانند «احیا»، «بازآفرینی»، «بازارچه دائمی»، «موزه تخصصی» و «تبدیل کردستان به قطب گردشگری» به پایان نمی‌رسد؛ اما پرسش اصلی این است که این مفاهیم، چه زمانی از سطح گفتار عبور می‌کنند؟

نشست اخیر مسئولان میراث‌فرهنگی در سنندج نیز از این قاعده مستثنا نبود؛ نشستی پر از وعده‌های بزرگ، بدون ارائه جدول زمان‌بندی، منابع مالی مشخص و گزارش شفاف از وضعیت وعده‌های پیشین که خبرنگار تسنیم به تحلیل آن پرداخته است:

در این نشست، مدیرکل میراث‌فرهنگی کردستان از برنامه‌هایی همچون احیای بناهای تاریخی، راه‌اندازی بازارچه‌های دائمی صنایع‌دستی، ایجاد موزه سکه و تبدیل استان به مقصد گردشگری فرهنگی سخن گفت؛ برنامه‌هایی که اغلب آن‌ها دست‌کم در یک دهه گذشته بارها مطرح شده‌اند.

راه‌اندازی موزه سکه، یکی از جدیدترین وعده‌هاست؛ طرحی که در صورت تحقق می‌تواند ارزش علمی و گردشگری داشته باشد، اما تجربه استان نشان می‌دهد که بسیاری از موزه‌ها و فضاهای فرهنگی پیش از آن که به بهره‌برداری واقعی برسند، در مرحله «اعلام خبر» متوقف شده‌اند. هنوز مشخص نیست این موزه با چه بودجه‌ای، در چه مکانی و با چه زمان‌بندی‌ای راه‌اندازی خواهد شد.

بازارچه‌های دائمی صنایع‌دستی نیز از دیگر محورهای تکرارشونده این نشست بود. در حالی از ایجاد بازارچه‌های جدید سخن گفته می‌شود که بسیاری از بازارچه‌های موقت یا نیمه‌دائم موجود، با مشکل نبود مشتری، ضعف بازاریابی، نبود گردشگر پایدار و قطع ارتباط با بازارهای ملی و بین‌المللی مواجه‌اند. پرسش جدی این است که آیا صرف «ایجاد فضا» بدون حل زنجیره فروش، می‌تواند به رونق صنایع‌دستی منجر شود؟

از سوی دیگر، آمار ثبت ملی آثار صنایع‌دستی و دریافت مهر اصالت، اگرچه در ظاهر امیدوارکننده است، اما در عمل تأثیر مستقیمی بر معیشت هنرمندان نداشته است. بسیاری از صنعتگران کردستانی همچنان با مشکل فروش، نبود بیمه، نبود حمایت پایدار و حذف واسطه‌های سودجو دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ مسائلی که در نشست‌های رسمی کمتر به آن‌ها پرداخته می‌شود.

در حوزه احیای بناهای تاریخی نیز وضعیت چندان متفاوت نیست. بناهایی که یا سال‌هاست در انتظار مرمت مانده‌اند، یا پس از مرمت، بدون کاربری مشخص رها شده‌اند. تجربه‌های ناموفق واگذاری، نبود سرمایه‌گذار واقعی، بروکراسی پیچیده و اختلاف میان دستگاه‌ها، از جمله چالش‌هایی است که همچنان بی‌پاسخ مانده است.

وعده‌های تکراری میراث‌فرهنگی کردستان

راه‌اندازی بازارچه‌های دائمی صنایع‌دستی: تقریباً در تمام سال‌های گذشته از ایجاد بازارچه‌های دائمی در سنندج و برخی شهرهای استان خبر داده شده، اما بخش عمده این بازارچه‌ها یا هرگز به بهره‌برداری کامل نرسیده‌اند یا به فضاهایی کم‌مشتری و کم‌اثر تبدیل شده‌اند.

احیای بناهای تاریخی و بازگرداندن آن‌ها به چرخه اقتصادی: از عمارت‌ها و خانه‌های تاریخی گرفته تا کاروانسراها، بارها وعده مرمت و واگذاری داده شده، اما بسیاری از بناهای مرمت‌شده همچنان بدون کاربری مشخص رها شده‌اند و برخی پروژه‌ها در همان مرحله مرمت متوقف مانده‌اند.

تبدیل کردستان به قطب گردشگری فرهنگی غرب کشور: شعاری که سال‌هاست تکرار می‌شود، اما نبود زیرساخت‌های اقامتی، ضعف معرفی، فقدان تورهای پایدار و نبود برنامه جامع گردشگری، این هدف را در حد ادعا نگه داشته است.

راه‌اندازی موزه‌های تخصصی (از مردم‌شناسی تا سکه): ایده ایجاد موزه‌های تخصصی بارها مطرح شده، اما اغلب بدون تعیین مکان، بودجه و زمان‌بندی مشخص، در سطح خبر باقی مانده است.

حمایت از صنایع‌دستی و رونق بازار فروش: ثبت ملی آثار و اعطای مهر اصالت انجام شده، اما زنجیره حمایت از تولید تا فروش کامل نشده و بسیاری از هنرمندان همچنان از نبود بازار پایدار، بیمه و حمایت واقعی گلایه دارند.

این مشکلات و وعده‌های تکراری متولیان میراث فرهنگی استان در حالی‌ است که فعالان صنایع‌دستی کردستان گلایه داشته و معتقدند؛ «حمایت روی کاغذ است، بازار نیست»

برخی فعالان صنایع‌دستی کردستان در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم، از فاصله جدی میان وعده‌های مطرح‌شده و واقعیت‌های میدانی این حوزه سخن می‌گویند.

یکی از هنرمندان فعال در حوزه نساجی سنتی می‌گوید: سال‌هاست درباره بازارچه دائمی صحبت می‌شود، اما بیشتر فروش ما همچنان فصلی و مناسبتی است. ثبت ملی اثر و گرفتن مهر اصالت خوب است، اما وقتی فروش نباشد، این‌ها در زندگی ما تغییری ایجاد نمی‌کند.

یکی دیگر از صنعتگران حوزه صنایع چوبی با اشاره به مشکل واسطه‌ها می‌افزاید: ما تولیدکننده‌ایم، اما بازار دست دلال‌هاست. نه آموزش بازاریابی داریم، نه امکان حضور واقعی در نمایشگاه‌های ملی و خارجی. بیشتر حمایت‌ها محدود به عکس گرفتن و خبر است.

یک بانوی هنرمند نیز با انتقاد از وضعیت معیشتی فعالان صنایع‌دستی می‌گوید: می‌گویند صنایع‌دستی هویت کردستان است، اما بسیاری از هنرمندان بیمه ندارند و مجبورند برای تأمین هزینه زندگی کار دیگری انجام دهند. اگر بازار واقعی ایجاد نشود، این هنرها کم‌کم از بین می‌روند.

فعالان این حوزه معتقدند تا زمانی که سیاست‌ها از «ایجاد فضا» به سمت «ایجاد بازار»، «حمایت پایدار» و «اتصال به زنجیره فروش» تغییر نکند، صنایع‌دستی کردستان همچنان قربانی وعده‌های تکراری خواهد بود.

از سوی دیگر؛ بررسی‌های خبرنگار تسنیم حاکی از آن است که «نبود برنامه جامع و سند اجرایی گردشگری فرهنگی استان، فقدان بودجه پایدار و شفاف برای پروژه‌های مرمتی، تمرکز بر افتتاح و اعلام طرح، به‌جای بهره‌برداری و نگهداشت، ضعف شدید در بازاریابی گردشگری و صنایع‌دستی، بی‌توجهی به معیشت واقعی هنرمندان و فعالان این حوزه و رهاشدگی بناهای مرمت‌شده بدون کاربری اقتصادی ـ فرهنگی» از چالش‌های مغفول‌مانده میراث‌فرهنگی کردستان است.

میراث‌فرهنگی کردستان بیش از هر چیز، قربانی «وعده‌زدگی مزمن» است؛ وعده‌هایی که هر بار با ادبیاتی تازه مطرح می‌شوند، اما به سرنوشت برنامه‌های قبلی دچار می‌شوند. امروز مطالبه فعالان فرهنگی، هنرمندان و افکار عمومی نه شنیدن طرح‌های جدید، بلکه پاسخ‌گویی درباره طرح‌های قدیمی است: کدام بازارچه واقعاً فعال شد؟ کدام بنای تاریخی به چرخه اقتصاد برگشت؟ کدام هنرمند از این سیاست‌ها منتفع شد؟

تا زمانی که میراث‌فرهنگی از سطح خبرسازی و نشست‌محوری عبور نکند و به سمت عمل، شفافیت و گزارش عملکرد واقعی نرود، کردستان همچنان استانی با ظرفیت‌های بزرگ و دستاوردهای کوچک باقی خواهد ماند.

انتهای پیام/481/