گویش اردستانی؛ میراثی کهن از زبان‌های ایرانی میانه

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردستان، زبان رسمی مردم اردستان، فارسی رایج امروزی است؛ زبانی مشترک که همه اقشار جامعه، به‌ویژه افراد باسواد، با آن آشنا هستند و در ارتباطات روزمره، اداری و نوشتاری از آن استفاده می‌کنند و با این حال، در کنار زبان فارسی، زبان دیگری نیز در این منطقه وجود دارد که به آن زبان محلی، بومی یا در اصطلاح عام «لهجه» گفته می‌شود.

زبان محلی مردم اردستان برگرفته از زبان‌های کهن همچون «زردتشتی» و «پهلوی اشکانی» است که در عرف با عنوان «سکنه‌گبری» شناخته می‌شود؛ زمان دقیق پیدایش و رواج این زبان مشخص نیست، اما مسلم است که واژگان آن در طول زمان و تحت تأثیر عوامل مختلف دچار تغییر شده و بسیاری از واژه‌های امروزی از نظر لفظ و معنا با گذشته تفاوت یافته‌اند.

به نظر می‌رسد لهجه قدیم اردستان از سده یازدهم هجری و با انتخاب اصفهان به‌عنوان پایتخت صفویان، به‌تدریج تحت نفوذ زبان فارسی قرار گرفته و تغییراتی در آن ایجاد شده است؛ در زبان‌شناسی، اصطلاح «گویش» معادل لهجه به‌کار می‌رود و به زبان‌هایی اطلاق می‌شود که کمتر توسعه‌یافته‌اند و از دیرباز در روستاها و شهرهای کهن سرزمین‌های باستانی باقی مانده‌اند.

گویش اردستانی، گویشی قدیمی و مستقل است که تفاوت‌های قابل توجهی در طرز تلفظ و لحن میان شهر و روستا دارد و برای نمونه، زبان ساکنان برخی روستاهای برزاوند به‌دلیل همجواری با نایین، به گویش مردم آن منطقه نزدیک‌تر است و همچنین اختلاف لهجه میان روستاهای دهستان اولیا و محله‌های شهر اردستان اندک بوده و بیشتر در لحن واژه‌ها دیده می‌شود، چراکه واژگان مشترک فراوانی میان آن‌ها وجود دارد.

این گویش تاکنون به‌صورت علمی و جامع مورد تحقیق قرار نگرفته و قواعد دستوری آن به‌صورت سینه‌به‌سینه، از کودکی و بدون آموزش رسمی، از طریق خانواده و اطرافیان منتقل شده است و  از گذشته‌های دور، تصنیف‌ها، ترانه‌ها، کنایات، اشارات و ضرب‌المثل‌های بسیاری به زبان محلی اردستان در میان مردم رواج داشته که اغلب سرایندگان و تاریخ دقیق آن‌ها مشخص نیست و این آثار فرهنگی بیشتر در جشن‌ها، عروسی‌ها و شب‌نشینی‌های جمعی خوانده و بازگو می‌شده و همچنان نیز ادامه دارد.

زبان مردم زواره پیش از اسلام و پیش از هجرت سادات طباطبایی، بی‌تردید زبان پهلوی یا گبری بوده است؛ زبانی که هنوز هم در میان برخی از طبقات و عوام شناخته می‌شود و حتی «مرشدی زواره» که در دوره صفویه می‌زیسته، رباعی‌ای به این زبان سروده که در آن به اوضاع عمومی و فرهنگی اردستان اشاره شده است و با این حال، در دو تا سه قرن اخیر، زبان رایج مردم همان فارسی معمول بوده است.

از نظر جغرافیای زبانی، گویش‌های حاشیه مرکز ایران از گلپایگان آغاز شده و در شرق به نواحی اردستان می‌رسد و زبان محلی اردستان یکی از گویش‌های بازمانده از زبان‌های اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، سکایی، پارسیک و سغدی است که امروزه بیشتر در پیرامون کویر مرکزی ایران رواج دارد و به آن‌ها «گویش‌های میانی ایران» گفته می‌شود و این گویش بیش از همه از زبان پهلوی تأثیر پذیرفته و برخی پژوهشگران آن را با عنوان «فهلویات» یا «زبان مرکزی ایران» معرفی کرده‌اند.

در کنار این گویش‌ها، زبان فارسی و به‌ویژه «زبان دری» از قرن سوم هجری قمری تاکنون زبان رسمی، اداری و ادبی ایران بوده و نقش مهمی در ارتباط و وحدت میان مناطق مختلف کشور ایفا کرده است و مورخان اسلامی نیز زبان دری را یکی از زبان‌های رایج ایرانی در دوره ساسانی دانسته‌اند.

یادداشت از مهدی مشتاقی، کارشناس مسائل تاریخی

انتهای پیام/802