"شب یلدا" میراث مشترک نور و افق گفت‌وگوی فرهنگی

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، آتوسا مومنی مدیرکل مرکز مطالعات منطقه‌ای پاسداری از میراث ناملموس در آسیای غربی و مرکزی (تحت نظارت یونسکو) نوشت: یلدا صرفاً بلندترین شب سال نیست، بلکه یکی از ماندگارترین روایت‌های فرهنگی صبر، امید و انتظار در حافظه تاریخی انسان به‌شمار می‌رود. این آیین که با شناخت تاریکی و ایمان به روشنایی معنا می‌یابد، در سنت‌های فرهنگی ایران و افغانستان جایگاهی ریشه‌دار دارد و به‌عنوان نمادی از ایستادگی در برابر دشواری‌ها شناخته می‌شود.

در این فرهنگ‌ها، یلدا آیینی برای پایداری است؛ آیینی که می‌آموزد انتظار، کنشی آگاهانه و فعال است و روشنایی، نتیجه ایستادگی و استمرار معناست. یلدا نه‌تنها یک رویداد تقویمی، بلکه میراثی زنده و مشترک است که از عمق حافظه فرهنگی مردمانی برآمده که طی قرن‌ها، از طریق شعر، روایت، خوراک و هم‌نشینی، تاریکی را به زبان معنا ترجمه کرده‌اند.

در منطق پرونده ثبت جهانی، یلدا صرفاً یک «جشن» تلقی نمی‌شود، بلکه کنشی اجتماعی و بین‌نسلی است. آیینی که در آن دانش زیستن، از نسل‌های پیشین به نسل‌های جدید منتقل می‌شود و خانواده به‌عنوان نخستین و پایدارترین نهاد پاسداری از فرهنگ ایفای نقش می‌کند. تداوم این آیین بیش از آنکه وابسته به مناسک رسمی باشد، در جمع‌های صمیمی خانوادگی شکل می‌گیرد؛ جایی که روایت‌ها منتقل، پیوندها بازسازی و معنا به‌صورت زیسته تجربه می‌شود.

اهمیت ثبت جهانی آیین یلدا در آن است که این فرایند، فراتر از به‌رسمیت‌شناختن یک سنت کهن، به تقویت پاسداری آگاهانه از میراثی زنده می‌انجامد؛ میراثی که کارکردهای اجتماعی، فرهنگی و انسانی آن همچنان در زندگی روزمره جوامع حامل جاری است. ثبت جهانی یلدا توجه سیاست‌گذاران و نهادهای فرهنگی را به نقش این آیین در تقویت همبستگی خانوادگی، گفت‌وگوی بین‌نسلی، بازتولید امید جمعی و احترام به تنوع فرهنگی جلب می‌کند و زمینه‌ای فراهم می‌سازد تا این میراث نه به‌عنوان عنصری ایستا، بلکه به‌مثابه کنشی پویا و معاصر پاسداری شود.

در همین چارچوب، ثبت جهانی یلدا به‌عنوان میراث فرهنگی ناملموس مشترک، امکان تبادل تجربه‌ها، توسعه همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و شکل‌گیری رویکردهای مشارکتی را تقویت می‌کند؛ رویکردهایی که میراث فرهنگی ناملموس را به ابزاری مؤثر برای صلح، تفاهم متقابل و توسعه انسانی پایدار تبدیل می‌سازند.

در افقی گسترده‌تر، تمایل کشورهایی چون تاجیکستان و ارمنستان برای پیوستن به پرونده یلدای ایرانی، نشانه‌ای معنادار از پویایی و فراگیری این آیین است. این استقبال نشان می‌دهد که یلدا ظرفیتی فراتر از مرزهای جغرافیایی دارد و می‌تواند به بستری مؤثر برای همگرایی فرهنگی منطقه‌ای تبدیل شود. چنین رویکردی، مسیر دیپلماسی فرهنگی را تقویت می‌کند؛ دیپلماسی‌ای که نه صرفاً از مجرای گفت‌وگوهای رسمی، بلکه از دل آیین‌های مشترک، حافظه‌های هم‌ریشه و روایت‌های انسانی شکل می‌گیرد.

در چارچوب کنوانسیون 2003 یونسکو برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس، ثبت جهانی آیین یلدا به‌عنوان عنصری مشترک، نمونه‌ای روشن از ظرفیت میراث زنده برای تقویت گفت‌وگوی بین‌فرهنگی و همگرایی منطقه‌ای است. تمایل اعلام‌شده برخی کشورهای هم‌ریشه برای پیوستن به این پرونده، بیانگر قابلیت این عنصر برای گسترش همکاری‌های چندملیتی بر پایه مشارکت جوامع حامل، احترام متقابل و انتقال بین‌نسلی دانش‌ها و آیین‌هاست؛ فرایندی که می‌تواند به ایجاد شبکه‌های پایدار همکاری، تقویت دیپلماسی فرهنگی و ارتقای صلح و تفاهم میان ملت‌ها بینجامد.

در این خوانش، یلدا نه صرفاً شبِ بلند سال، بلکه افقی روشن برای گفت‌وگو و پیوند فرهنگی است؛ میراثی که یادآور می‌شود فرهنگ، پیش از سیاست، و معنا، پیش از مرز، زبان مشترک انسان‌ها بوده است. یلدا همچنان شبِ مشترک نور باقی می‌ماند؛ میراثی که حتی در دل تاریکی، مسیر آینده را روشن می‌کند.

انتهای پیام/