«شُو چله» شبی که کردستان با آن نفس میکشد/روایت آیینها و سنتهای مردم از دیروز تا امروز
- اخبار استانها
- اخبار کردستان
- 30 آذر 1404 - 09:30
به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، هر کدام از اقوام ایرانزمین در شب یلدا آیین رسوم خاص خود را دارند و در استان کردستان نیز همانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد و با همان نام قدیمیش «شُو چله» خوانده میشود.
کردستان از جمله سرزمینهایی است که آیینها در آن صرفاً مراسم نیستند، بلکه بخشی از حافظه جمعی مردم و شیوه زیستن مردماند. در این میان، شب یلدا جایگاهی ویژه دارد؛ شبی که قرنهاست در دل زمستانهای سرد و طولانی، بهانهای برای باهم بودن شده است. حافظهای که بیش از هر زمان دیگری، خود را بازگو میکند. یلدا در این دیار، نه فقط بلندترین شب سال، بلکه بلندترین روایت همدلی و همنشینی است.
در گذشته، «شُو چله» در کردستان تنها یک شب جشن نبود، بلکه آیینی جمعی برای تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی به شمار میرفت. از روزها قبل، تدارک این شب آغاز میشد و در اغلب خانهها غذای اصلی شب چله «دلمه» بود؛ غذایی که پخت آن خود نیازمند همکاری چند نسل از خانواده بود. در کنار دلمه، نان سنگک تازه و دوغ محلی، پذیرایی ساده اما پرمعنای این شب را شکل میداد؛ رسمی که به سنتی دیرینه در بسیاری از مناطق کردستان تبدیل شده است.
در جغرافیایی کوهستانی که شبهای سرد، طولانی و گاه طاقتفرسا بوده، یلدا معنایی فراتر از جشن داشته است. «شُو چله» فرصتی بوده برای تقسیم گرما، شنیدن صداها، روایت خاطرهها و حفظ پیوند نسلها؛ شبی که تاریکیاش با جمع کوتاه میشده است. همه از پیر و جوان تا عروس و داماد، دختر و پسر، در خانه بزرگتر فامیل جمع میشدند؛ خانهای که در آن کرسی یا اجاق، مرکز گرما و گفتوگو بود. پس از صرف شام، نوبت به برنامههای شب چله میرسید؛ بازیهای قدیمی و محلی همچون «گوروابازی»، خندههای جمعی و شنیدن قصهها، خاطرهها و سرگذشت بزرگترها که تا نیمههای شب ادامه داشت.
پیش از آن که یلدا به یک رویداد رسانهای تبدیل شود، در کردستان زیسته شده است، در خانههای ساده کنار کرسیها، با سفرههایی کمزرقوبرق، اما سرشار از معنا. آیینی که بدون تجمل، اما با مشارکت همه اعضای خانواده برگزار میشد. ریشه آیین شب یلدا به هزارههای سوم و چهارم پیش از میلاد بازمیگردد و در فرهنگ کردی نیز این شب جایگاه ویژهای دارد. بسیاری از خانوادهها همانند نوروز، در شب «شُو چله» لباس نو کردی به تن میکنند، سفرهها را با دقت آراسته و با روشن کردن عود، فضای خانه را آمیخته با عطر و معنویت میسازند.
امروز اگر چه شکل برگزاری یلدا تغییر کرده، اما روح آن هنوز در بسیاری از خانههای کردستان جاری است؛ روحی که ریشه در روایت، احترام به بزرگترها و ارزش «کنار هم بودن» دارد.
در گذشته، یلدا در کردستان با سادگی و مشارکت جمعی معنا پیدا میکرد. خانوادهها در خانه بزرگتر فامیل جمع میشدند؛ جایی که کرسی، محور شب بود و همه دور آن حلقه میزدند. میوهها اندک اما مشترک بود؛ هندوانهای که از تابستان نگه داشته شده، اناری که با زحمت به زمستان رسیده و خشکبار سادهای که نماد برکت محسوب میشد.
از جمله رسمهای قدیمی و کمتر شناختهشده کردستان، آمادهسازی «کالهک ترش» یا خربزه ترش است. کردستانیها ماهها پیش از فرارسیدن «شُو چله»، خربزه را در ترشی میانداختند تا در شب یلدا، پس از صرف شام، آن را بهعنوان یکی از خوراکیهای خاص این شب میل کنند؛ رسمی که نشان از برنامهریزی، صبوری و اهمیت این آیین در زندگی مردم داشت.
میوهها در «شُو چله» تنها خوراکی نبودند، بلکه نماد بهشمار میرفتند. خربزه ترش، هندوانه، انگور، انار، سیب و دیگر میوههای فصل، نشانه تندرستی، فراوانی، برکت و شادی بودند و سفره یلدا بدون آنها کامل نمیشد. خانوادهها معمولاً تا دیروقت بیدار میماندند تا «بلندترین شب سال» را با گفتوگو و همنشینی به کوتاهترین شب تبدیل کنند.
یکی دیگر از آیینهای مهم «شُو چله» در کردستان، رسم «خنچهبردن» برای عروسهای در دوران نامزدی است. طبق این سنت، خانواده داماد در شب چله با سینیها و سبدهای تزئینشده به خانه عروس میروند. خنچه شب چله معمولاً شامل پالتو یا لباس زمستانی، کفش، دسته گل، شیرینی، آجیل و شکلات، دلمه، حلوا، سبدی از میوههای رنگارنگ، قواره پارچه و گاه طلا است. این هدایا با پارچههای قرمز و کوزههای سفالی تزئین میشود و نمادی از احترام، مهر و پیوند دو خانواده بهشمار میرود.
«شُو چله» در مناطق مختلف کردستان
سنندج؛ یلدای قصه و جمعهای بزرگ
در سنندج، «شُو چله» همواره با جمعهای بزرگ خانوادگی معنا پیدا کرده است. رسم بر این بوده که همه اعضای فامیل، از پیر و جوان تا عروس و داماد، در خانه بزرگتر خانواده گرد هم بیایند. دلمه، نان سنگک تازه و دوغ محلی، پای ثابت سفره شب چله بود. پس از شام، قصهگویی، نقل خاطرات و بازیهای قدیمی مانند «گوروابازی» فضای خانه را تا نیمههای شب زنده نگه میداشت. پوشیدن لباس نو کردی و روشنکردن عود نیز در بسیاری از خانهها رایج بود.
اورامانات؛ یلدای آیینی و طبیعتمحور
در اورامانات، «شُو چله» رنگی آیینیتر دارد. زمستانهای سخت و زندگی کوهستانی باعث شده یلدا شبی برای شکرگزاری، دعا و همدلی باشد. خانوادهها در خانههای سنگی جمع میشدند و خوراکیهای محلی همچون دلمه، نان تنوری و لبنیات بومی مصرف میکردند. روایتهای اسطورهای، داستانهای کهن و دعا برای برکت و سلامت، بخش جدانشدنی این شب بود. بیدارماندن تا دیرگاه، نشانه استقبال از روشنایی تلقی میشد.
بانه؛ یلدای مهماننواز و پررفتوآمد
در بانه، «شُو چله» با دیدوبازدیدهای گسترده و مهماننوازی شناخته میشود. خانهها در این شب کمتر خلوت میماندند و گفتوگوهای طولانی خانوادگی جریان داشت. دلمه، میوههای زمستانی و خشکبار محلی، بخش اصلی پذیرایی را تشکیل میداد و شب چله به فرصتی برای مرور خاطرات و تجربههای زندگی تبدیل میشد.
سقز؛ یلدای روایت و بازی
در سقز، شب چله بیشتر با قصهگویی و بازیهای جمعی همچون «گورا بازی» (جوراب بازی) همراه بوده است. کودکان پای روایتهای پدربزرگها و مادربزرگها مینشستند؛ قصههایی از زمستانهای سخت، زندگی معیشتی و روزگار قدیم. بازیهای محلی، خندههای جمعی و سفرهای آراسته با میوههای نمادین، فضای یلدای سقزیها را شکل میداد.
مریوان؛ یلدای آرام و خانوادگی
در مریوان، نزدیکی به طبیعت و زریوار، حالوهوای «شُو چله» را آرامتر کرده است. خانوادهها شب یلدا را با تأکید بر صمیمیت خانوادگی برگزار میکردند. دلمه، ماهی، میوههای فصلی و خوراکیهای محلی در سفرهها دیده میشد و شب با گفتوگو، خاطرهگویی و ماندن کنار یکدیگر سپری میشد.
آیینهای مشترک؛ از «کالهک ترش» تا خنچه شب چله
یکی از رسمهای قدیمی کردستان، آمادهسازی «کالهک ترش» یا خربزه ترش است. خانوادهها ماهها پیش از یلدا خربزه را در ترشی میانداختند تا در شب چله، پس از صرف شام، آن را میل کنند. این رسم نمادی از صبوری و اهمیت آیین یلدا در زندگی مردم بود.
میوهها در «شُو چله» فقط خوراکی نبودند؛ نماد تندرستی، برکت و فراوانی محسوب میشدند. هندوانه، انار، انگور، سیب و دیگر میوهها با دقت انتخاب و چیده میشدند و خانوادهها معمولاً تا دیروقت بیدار میماندند.
در تمامی مناطق کردستان، رسم «خنچهبردن» برای عروسهای دوران نامزدی جایگاه ویژهای دارد. خانواده داماد با سبدها و سینیهای تزئینشده شامل لباس زمستانی، شیرینی، آجیل، دلمه، حلوا، میوههای رنگارنگ، پارچه و گاه طلا به خانه عروس میروند؛ رسمی که نماد احترام، مهر و پیوند دو خانواده است.
یلدای کردی، پیش از آنکه ثبت شود، زیسته شده است؛ در خاطره کسانی که شبهای بلند زمستان را با قصه و صبوری پشت سر گذاشتهاند. پیران این سرزمین، حافظان شفاهی آیینی هستند که سینهبهسینه منتقل شده است.
برای شناخت یلدای امروز، باید به روایت کسانی گوش سپرد که یلدای دیروز را زیستهاند؛ همانها که حافظان خاموش این میراث ناملموساند. «عزیزه خانم» 84 ساله از روستایی در اطراف سنندج، با لبخند میگوید: آن وقتها یلدا خریدن نداشت، با هم بودن داشت. هر چه بود، روی یک سفره میآمد. دلها سیر میشد، نه شکمها.
قصهگویی بخش جدانشدنی یلدا بود. پیرترها داستانهای کهن، افسانههای محلی، روایتهای عاشقانه و حکایتهای اخلاقی را نقل میکردند؛ قصههایی که هم سرگرمکننده بود و هم آموزنده.
«ماموستا عبدالله» 78 ساله از بانه میگوید: شب یلدا شب گوش دادن بود. بچهها یاد میگرفتند، بزرگترها روایت میکردند. اینطور فرهنگ میماند.
«دایه زلیخا» 86 ساله از روستاهای اطراف سنندج میگوید: شُو چله خریدنی نبود؛ هر چه داشتیم با هم میخوردیم. دلها گرم بود، حتی اگر خانه سرد بود.
«ماموستا عثمان» 81 ساله از اورامانات، یلدا را شبی برای امید میداند و میگوید: آن شب تا دیر وقت بیدار میماندیم. باور داشتیم اگر شب را بگذرانیم، روشنی خودش میآید.
در سقز، «کاک رحمان» 79 ساله با حسرتی آرام روایت میکند: بچهها پای قصه بزرگ میشدند. یلدا شب شنیدن بود، نه دیدن. و در مریوان، «ننه خدیجه» 84 ساله هنوز هم سفره یلدا را ساده میچیند: یلدا اگر ساده باشد، قشنگتر است. شلوغی دل را سرد میکند.
این روایتهای کوتاه، نشان میدهد «شُو چله» فقط یک آیین تقویمی نیست؛ بخشی از حافظه زنده مردم کردستان است که هنوز هم میتواند روایت شود، اگر گوش شنوایی باشد.
«شُو چله» در فرهنگ مردم کردستان، آیینی است که بیش از هر چیز بر باهمبودن، شنیدن و دیدن یکدیگر تأکید دارد؛ شبی که گرمایش نه از آتش، بلکه از حضور آدمهاست و هنوز هم در خاطره جمعی این سرزمین زنده مانده است.
«شُو چله» در کردستان، تنها یک شب نیست؛ آیینهای از فرهنگ مشارکتی، احترام به نسلها و معنا دادن به سادهترین لحظات زندگی است. آیینی که در گذشته با امکانات اندک اما محتوایی غنی برگزار میشد و امروز نیز، با وجود تغییر شکلها، همچنان قابلیت زندهماندن دارد.
آنچه یلدای کردی را ماندگار کرده، نه تنوع خوراکیها، بلکه روایتها، قصهها و همنشینیهاست. اگر این روایتها شنیده و منتقل شوند، «شُو چله» همچنان میتواند پلی میان دیروز و امروز باشد؛ شبی که کردستان با آن، تاریکی را کوتاه میکند.
انتهای پیام/481/