شب چله در دیار لرها/ سنت‌های مردم لرستان در شب یلدا/ چرا "امشو اول قاره"‌ ؟ + فیلم

به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرم‌آباد، مادران سرزمین کهن لرستان حلقه‌وصل سنت‌ها، آیین‌ها، رسوم و آداب زیست‌بوم اقوام لر بوده و هستند؛ چه آنان که با خلوص نیت نواها، لالایی‌ها، متل‌ها، چیستان‌ها و قصه‌های دیو و پری را نسل به نسل به آیندگان منتقل کرده‌اند و چه آنان که رسومات آیینی از جمله شب چله را پاس داشته و به نسل ما منتقل کرده‌اند.

مردم لرستان هم مانند سایر اقوام، رسومات و آیین شب یلدا را به پاس قدردانی از ایزد منان و خالق زمین و به امید فردایی روشن که از پس شبی تاریک و بلند طلوع می‌کند، به‌جا می‌آورند.

مهمان کرسی گرم فرخ خانم قائد رحمتی می‌شویم، مادری از دیار لرستان که شب یلدا را بهانه‌ای برای دوست داشتن و دوست داشته شدن، همدلی و همزبانی، خاطره‌گویی از گذشته و تجدید دیدار با اقوام، دوستان و همسایگانش کرده و ما را مهمان سفره ساده اما رنگارنگش می‌کند.

خانم رحمتی که به گفته خودش هر ساله شب یلدا میزبان دختران، نوه‌ها، همسایه و فامیل است، در این باره می‌گوید: سال‌هاست به سنت گذشته، تدارک شب چله را از چند روز قبل شروع می‌کنم. گندم را در شیر می‌خیسانم تا برای برشته شدن مهیا شود، آرد را الک کرده و مهیای چزنک می‌کنم و ترخینه را برای بار گذاشتن می‌خیسانم. این دورهمی بدون غذاهای سنتی‌مان بی‌معنی است و همین دلخوشی‌های کوچک برایمان سرشار از حلاوت، شیرینی و همدلی است.

وی ادامه می‌دهد: در گذشته، مادرانمان ما را برای چنین رسومات و آیین‌هایی مهیا می‌کردند و به نوعی تربیت می‌شدیم تا بتوانیم علاوه بر آموختن درس زندگی، رسومات‌مان را حفظ کنیم.

خانم قائد رحمتی که میزبان محفل کوچک دوستانه‌اش شده است، در ادامه با اشاره به اینکه شب چله یکی از سنت‌هایی بود که اقوام، فامیل و خانواده را دور هم جمع می‌کرد تا تجدید دیداری کنند، می‌افزاید: زندگی سنتی عشایری و روستایی سرشلوغی‌ها و فعالیت‌های روزمره زیادی داشت که باعث می‌شد مردم کمتر در کنار هم شبی را به مهمانی، خوش‌گذرانی و صحبت بگذرانند و شب چله زمانی بود که فرصتی مهیا می‌شد تا فارغ از کارها و فعالیت‌ها و تلاش روزانه، گرد هم جمع شویم و اوقات‌مان را به فراغت بگذرانیم.

سکینه خانم، مروارید بانو، کربلایی سیما و کربلایی الله بارانی مهمان‌های محفل شب چله این مادر خرم‌آبادی بودند که برایمان از آداب و رسوم گذشتگان در شب چله گفتند.

سکینه خانم معتقد است که امروزه تجملات جای رسومات صاف و ساده گذشته را گرفته است و می‌گوید: بچه که بودیم، پدرمان شب یلدا برایمان قرآن می‌خواند. در کنارش اگر کسی شاهنامه بلد بود، ابیات حماسی شاهنامه را به زبان لری تکلم می‌کرد. نه خبری از چشم و هم‌چشمی بود و نه تجملات امروزی. هر که داشت گوسفندی ذبح می‌کرد و همه آبادی و همسایه‌ها تا جایی که اندازه می‌شد از گوشت آن می‌خوردند.

کربلایی سیما در ادامه اضافه می‌کند: «بچه‌ها دور آتش جمع می‌شدند و به رسم گذشته از آتش می‌پریدند یا پای صحبت بزرگ‌ترها می‌نشستند. مادرها آش ترخینه می‌پختند و در آن سرمای شب چله، بوی پیاز داغ و پونه آش ترخینه دلگرم‌مان می‌کرد.»

آقا الله بارانی به رسم چهل‌سروخوانی در شب چله اشاره می‌کند و می‌گوید: ابیات چلسرو سرشار از مضامین و فضای عاشقانه و دلدادگی است و وقتی شب چله می‌رسید، دست به دست تسبیح بین مهمانان گردانده می‌شد و هر کسی شعری می‌خواند و شب بلند سال را این‌گونه به صبح می‌رساندیم.

مروارید خانم نیز ضمن بیان رسومات و آداب شب چله در میان مردم لر، اشاره می‌کند که رسم کاسمسا یکی از بهترین و مشهورترین رسومات شب چله بوده است. این رسم به این شکل بود که یا از غذای شب چله به همسایه‌ها پیشکش می‌کردیم یا بچه‌ها و نوجوانان با شال‌های بلندی که در دست داشتند به پشت‌بام‌ها می‌آمدند و با شعر «امشو اول قهاره، خیر دحونت بواره، نون و پنیر و شیره، کیخا حونت نمیره» صاحبخانه را فرا می‌خواندند. آن‌گاه صاحبخانه از شیرینی، میوه و آجیل شب یلدایی که برای خود و خانواده‌اش تدارک دیده بود، در شال قرار می‌داد و بچه‌ها را خوشحال می‌کرد.

فلسفه آیین و رسوم شب چله در میان مردم لر سطحی و پیش‌پاافتاده نیست و قدمتی به بلندای تاریخ، فرهنگ و زبان ما دارد. شب چله که در میان مردم ایران به شب یلدا مرسوم است، سرشار از مضامین فلسفی، آیینی و اعتقادی و بر مبنای باورهای باستانی، اساطیری و حتی مذهبی شکل گرفته است.

انتهای پیام/