قدرت نرم کانادایی؛ سیاست‌های هویتی در پوشش توسعه

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم،‌ سیاست کمک‌های توسعه‌ای کانادا بخشی از راهبرد قدرت نرم این کشور است. از زمان ادغام آژانس توسعه بین‌المللی کانادا در وزارت امور جهانی، مفاهیمی مانند برابری زن و مرد، تنوع هویتی و حمایت از همجنسگرایان  به محور اصلی پروژه‌های توسعه‌ای این کشور تبدیل شده‌اند. اما شاید مهم ترین سوال این باشد که چرا کانادا بر این رویکرد پافشاری دارد و این سیاست‌ها چه پیامدهای فرهنگی در کشورهای هدف ایجاد می‌کنند؟

ادغام آژانس توسعه بین‌المللی کانادا در وزارت امور جهانی و استفاده از کمک خارجی برای نفوذ نرم

ادغام آژانس توسعه بین‌المللی کانادا (CIDA) در وزارت امور جهانی (GAC) در سال 2013 ساختار کمک‌رسانی کانادا را دگرگون کرد. هدف رسمی این ادغام، افزایش هماهنگی میان سیاست خارجی، تجارت و کمک‌های توسعه‌ای بود. وزارت امور جهانی در حال حاضر  سالانه میلیاردها دلار بودجه توسعه‌ای را در قالب برنامه‌هایی تخصیص می‌دهد که بر مفاهیم هویتی و ارزش‌های اجتماعی لیبرال تأکید دارند. لذا کمک‌رسانی ابزار انتقال ارزش‌های فرهنگیِ منطبق با جهان‌بینی لیبرال-غربی است؛ روندی که در ادبیات روابط بین‌الملل به‌عنوان نفوذ نرم مبتنی بر ارزش‌ها شناخته می‌شود.

سیاست‌های هویتی کانادا در میدان توسعه

محوریت برابری جنسیتی در برنامه‌های توسعه‌ای

از سال 2017، کانادا «سیاست برابری‌محور در کمک‌های بین‌المللی» را تصویب کرد؛ سیاستی که بر اساس آن 95 درصد کمک‌های دوجانبه باید به گسترش موقعیت زنان، دختران و اقلیت‌های جنسیتی اختصاص یابد. برنامه‌های محوری شامل آموزش درباره حقوق باروری و جنسی، حمایت مالی و نهادی از گروه‌های حامی همجنسگرایان، برنامه‌های مقابله با خشونت بر پایه جنسیت و پروژه‌هایی برای تغییر هنجارهای نقش زن و مرد در جوامع سنتی است. اکثر این پروژه‌ها در کشورهای آفریقایی، آسیای جنوبی و جهان عرب اجرا می‌شود؛ جایی که هنجارهای اجتماعی و مذهبی بسیار متفاوت از جامعه لیبرال کانادا است.

 

چرا کانادا روی این موضوعات هزینه می‌کند؟

براساس گزارش‌های پژوهشی و تحلیلی این تأکید گسترده صرفاً انگیزه بشردوستانه ندارد؛ سه منفعت ساختاری برای کانادا تعریف شده است:

الف) ساختن تصویر جهانی مطلوب برای کانادا

کانادا تلاش می‌کند در عرصه بین‌المللی به‌عنوان کشوری پیشرو در حقوق زنان، احترام به تنوع هویتی و حمایت از اقلیت‌های جنسی شناخته شود .اجرای پروژه‌های هویتی در خارج از کشور، اعتبارِ هنجاری کانادا را افزایش داده و آن را در محور ارزش‌های لیبرال قرار می‌دهد.

ب) افزایش نفوذ نرم از راه تربیت نخبگان همسو

کارگاه‌ها، آموزش‌ها و حمایت‌های مالی سبب می‌شود نسل آینده فعالان اجتماعی، سیاست‌گذاران و دانشگاهیان کشورهای هدف با نگاه لیبرال-کانادایی به مسائل اجتماعی آشنا شوند و همین رویکرد را در کشور خود بازتولید کنند.این فرآیند در ادبیات سیاسی به‌عنوان «ساخت نخبگان همسو» شناخته می‌شود.

ج) همراستا کردن کشورهای هدف با سیاست خارجی کانادا

وقتی برابری جنسیتی و حمایت از گروه‌های جنسی اقلیت شرط دریافت کمک باشد، کشورهای هدف مجبور می‌شوند قوانین و سیاست‌های اجتماعی خود را مطابق استانداردهای غربی تنظیم کنند. این روند در درازمدت به همسویی ارزشی و سیاسی با کانادا منتهی می‌شود.

 

استحاله فرهنگی و تعارض با ارزش‌های محلی

کانادا در قالب سه محور تلاش می کند تا ضمن حمله به ارزش ها و فرهنگ های حاکم بر جوامع غیرلیبرال آنها را در مسیر ارزش های همسود با لیبرالیسم قرار دهد. این محورها عبارتند از:

1. انتقاد به "تحمیل ارزش‌های لیبرالی در پوشش توسعه"

تحلیلگران و نخبگان کشورهای آفریقایی، آسیایی و جهان اسلام می‌گویند عمده مفاهیمی که کانادا به‌عنوان «برابری زن و مرد» یا «تنوع هویتی» ارائه می‌کند، نسخه لیبرال غربی از این مفاهیم است؛ نه درک بومی یا دینی جوامع هدف. از این زاویه، حمایت گسترده از همجنسگرایان و برنامه‌های مرتبط با جنسیّت سیال، نوعی فشار فرهنگی تلقی می‌شود که تلاش دارد ارزش‌های اجتماعی کانادا را به کشورهایی با ساختارهای سنتی منتقل کند.

2. تعارض آشکار با قوانین و باورهای فرهنگی

در بسیاری از کشورهای دریافت‌کننده کمک، به ویژه جوامع اسلامی روابط همجنس‌گرایانه جرم‌انگاری شده است. نقش‌های جنسیتی بر پایه سنت‌های ریشه‌دار شکل گرفته و هویت جنسی سیال به رسمیت شناخته نمی‌شود.برنامه‌های کانادا اغلب با مخالفت بدنه مذهبی و فرهنگی جوامع مزبور مواجه شده و به‌عنوان بی‌احترامی به فرهنگ محلی تلقی شده‌اند.

3. پیامدهای اجتماعی: دوقطبی‌سازی و مقاومت هویتی

این سیاست‌ها گاهی نتایج معکوس ایجاد کرده‌اند که می‌توان به مواردی نظیر افزایش مقاومت اجتماعی و مذهبی، تقویت جریان‌های ضدغرب و دوگانه‌سازی "ارزش‌های بومی" در برابر "ارزش‌های لیبرال" اشاره کرد. این پدیده که در مطالعات توسعه «اثر بازگشتی» نام دارد، باعث می‌شود برنامه‌های کانادا شکاف‌های اجتماعی را تشدید کند.

 

جمع‌بندی

سیاست هویتی کانادا-از برابری جنسیتی تا حمایت از  همجنسگرایان اکنون بخش اصلی از راهبرد قدرت نرم این کشور است و پس از ادغام آژانس توسعه‌ای در وزارت امور جهانی، به بخشی رسمی از دیپلماسی کانادا تبدیل شده است.

اگرچه این برنامه‌ها در ظاهر با شعار بهبود وضعیت زنان و کاهش تبعیض اقدام به کمک به جوامع هدف می‌کنند، اما این ارزش‌ها در کشورهای دارای ساختارهای فرهنگی و مذهبی، به ویژه با سنت‌های اجتماعی در تعارض قرار می‌گیرند و از نگاه بسیاری، شکل‌گیری نوعی استحاله فرهنگی تحت پوشش کمک توسعه‌ای است. چالش اساسی پیش روی کانادا این است که میان کمک‌رسانی توسعه‌ای و احترام به فرهنگ‌های بومی تعادل ایجاد کند. تعادلی که هنوز به‌طور کامل محقق نشده و همچنان محل بحث و انتقاد است.

انتهای پیام/