پیامدهای سیاسی قرارداد گازی مصر و اسرائیل؛ خطای محاسباتی بزرگ قاهره
- اخبار بین الملل
- اخبار آسیای غربی
- 01 دی 1404 - 14:37
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، قرارداد گازی که اخیراً میان مصر و رژیم صهیونیستی منعقد شده و با خشم و واکنش تند بسیاری از مردم و احزاب مصری همراه بود، طی روزهای اخیر به عنوان یکی از مناقشه برانگیزترین تحولات در عرصه انرژی منطقه مورد بحث قرار گرفته که شامل صادرات حدود 130 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از میدان لویاتان در آبهای تحت اشغال رژیم اشغالگر به مصر تا سال 2040 بوده و ارزش آن بالغ بر 35 میلیارد دلار است.
بزرگترین قراردادی گازی رژیم صهیونیستی که با مصر منعقد شد
در این میان، برخی قرارداد مذکور را صرفاً یک توافق اقتصادی مبتنی بر عرضه و تقاضا میدانند، اما بسیاری معتقدند که این قرارداد را نمیتوان از ملاحظات پیچیده سیاسی در عرصه منطقهای و بین المللی جدا دانست.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر روز چهارشنبه از تصویب توافق گاز طبیعی با مصر خبر داده و آن را بزرگترین توافق گازی این رژیم در طول تاریخ توصیف کرد.
اما در بحبوحه ادعاهای رسمی مصر مبنی بر ماهیت صرفاً تجاری این توافق و ارزیابیهای کارشناسانی که بر درهمتنیدگی جداییناپذیر اقتصاد و سیاست تاکید دارند، سوالات اساسی در مورد دستاوردهای هر دو طرف و اینکه چه کسی بیشترین سود را از این توافق خواهد برد، مطرح میشود.
در حالی که این توافق با واکنشهای گسترده منطقهای همراه بود و خشم بسیاری از مردم مصر را هم برانگیخت، ضیاء رشوان، رئیس سرویس اطلاعات دولتی مصر، در تلاش برای کنترل این اوضاع، مدعی شد که توافق گازی با اسرائیل در چارچوب معاملات اقتصادی تابع قوانین بازار و سازوکارهای سرمایهگذاری بینالمللی قرار میگیرد و هیچ ابعاد یا پیامدهای سیاسی ندارد.
این مقام مصری در یک بیانیه رسمی اظهار داشت: طرفین این توافقنامه، شرکتهای کاملاً تجاری، از جمله شرکت آمریکایی شورون، به همراه شرکتهای مصری متخصص در دریافت، حمل و نقل و تجارت گاز هستند، بدون هیچ گونه مداخله مستقیم دولت در انعقاد این قراردادها.
او این توافقنامه را در راستای منافع استراتژیک مصر، یعنی تقویت جایگاه آن به عنوان تنها قطب منطقهای تجارت گاز در خاورمیانه، بر اساس زیرساختهای پیشرفته و کارخانههای مایعسازی که قادر به تأمین نیازهای بازارهای منطقهای و بینالمللی هستند، دانست.
اما ناظران امور تاکید میکنند که در میان جاهطلبی مصر برای تبدیل شدن به یک قطب انرژی منطقهای و چالشهای سیاسی مرتبط با منبع این گاز، توافق واردات از فلسطین اشغالی همچنان یک پرونده باز با تمام احتمالات است.
کارشناسان و متخصصان در امور منطقه معتقدند که معاملهای با این وسعت و زمانبندی را نمیتوان به عنوان یک اقدام اقتصادی صرف در نظر گرفت؛ زیرا مدیترانه شرقی هرگز صرفاً یک عرصه انرژی نبوده است، بلکه یک منطقه درگیری سیاسی و امنیتی تمامعیار بوده است که در آن منابع طبیعی به عنوان ابزار نفوذ استفاده میشوند.
پیامدهای سیاسی توافق گازی مصر و اسرائیل
از این منظر، ملاحظات سیاسی مربوط به قرارداد گازی مصر و رژیم صهیونیستی بیشتر از ملاحظات اقتصادی آن است؛ به ویژه اینکه در بحبوحه تحولات حساس غزه منعقد شده است. این بدان معناست که اسرائیل میتواند از چنین قراردادی به عنوان یک دستاورد استراتژیک برای شکستن انزوای خود بعد از جنایات نسل کشی علیه نوار غزه استفاده کند.
معتز أحمدین، نماینده دائم سابق مصر در سازمان ملل متحد، معتقد است که جدایی کامل بین اقتصاد و سیاست غیرواقعی است.
این دیپلمات مصری در گفتگو با شبکه الجزیره اظهار داشت: قرارداد گازی میان مصر و اسرائیل که مقامات مصری سعی دارند آن را یک توافق کاملاً اقتصادی توصیف کنند، نمیتواند عاری از ملاحظات سیاسی روشن باشد.
وی تاکید کرد: موافقت اسرائیل برای نهایی کردن این توافق، در پاسخ به فشارهای آمریکا «با هدف دستیابی به منافع شخصی برای دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و خانوادهاش، با توجه به سهام قابل توجه آنها در شرکت شورون، سرمایهگذار اصلی خارجی در میدان گازی لویاتان که از آن گاز استخراج میشود» صورت گرفته است.
سفیر سابق مصر در سازمان ملل اظهار داشت: این توافق همچنین در راستای تلاشهای واشنگتن برای خروج اسرائیل از انزوای بینالمللی و ادغام آن در منطقه است و این را به عنوان یکی از دستاوردهای ترامپ تبلیغ میکند.
اسرائیل بیشترین سودبرنده اقتصادی و سیاسی
در حوزه اقتصادی، احمدین توضیح داد که بیشترین سود نصیب اسرائیل و شرکت آمریکایی میشود، زیرا تضمین میشود که سرمایهگذاریهای خود را در میدان گازی لویاتان، با بازاریابی بلندمدت تولید بدون بار اضافی، توسعه دهند.
وی افزود: این در حالی است که مصر به عنوان خریدار، با توجه به عدم وجود ضمانتهای واقعی در برابر خطرات آینده، بیشترین فشار نوسانات بازار بینالمللی را متحمل میشود.
از نظر سیاسی هم، این دیپلمات مصری معتقد است که قرارداد گازی میان قاهره و اسرائیل نشان دهنده نزدیکی بین مصر و ایالات متحده، به ویژه با دولت ترامپ است، اما سود سیاسی کمی برای مصر در رابطهاش با اسرائیل به همراه دارد. این در حالی است که ذینفع سیاسی اصلی اسرائیل بوده و از این معامله به عنوان ابزاری برای ادغام در منطقه و خروج از انزوا ستفاده میکند.
وی تصریح کرد: نتانیاهو این معامله را به عنوان بخشی از سابقه دستاوردهای خود در طول مبارزات انتخاباتی آینده به کار خواهد گرفت. به طور کلی اسرائیل از این قرارداد برای به حداکثر رساندن دستاوردهای خود قبل از هرگونه تغییر احتمالی در موضع مصر استفاده کرده است.
معتز احمدین اضافه کرد که تصمیم مصر برای انعقاد این قرارداد، از نظر اقتصادی در چارچوب رابطهاش با اسرائیل و از نظر سیاسی در چارچوب رابطهاش با ایالات متحده محاسبه شده است. با این حال، با توجه به نوسانات مورد انتظار در بازار جهانی گاز و مبالغ هنگفتی که مصر متعهد به پرداخت آن شده است، که حتی با احتساب 15 سال، سالانه از دو میلیارد دلار فراتر میرود، محاسبات اقتصادی قاهره ممکن است دقیق نباشد.
از طرف دیگر دکتر حسام عرفات، و استاد متخصص در حوزه نفت و معدن به نوبه خود اعلام کرد که معامله گازی مصر و اسرائیل دو بُعد در هم تنیده دارد: سیاسی و اقتصادی. اگر این معامله صرفاً اقتصادی است، چرا اسرائیل آن را در ماه آگوست گذشته متوقف کرد، با وجود اینکه توافق و یادداشتهای تفاهم ماهها قبل نهایی شده بود؟
وی اظهار داشت: تاخیر اسرائیل در انعقاد این قرارداد، در واقع ابزاری برای اعمال فشار سیاسی بر مصر، در پس زمینه تحولات مسئله فلسطین و اجلاس شرم الشیخ برای آتش بس غزه بود. همچنین فشار شرکا و ایالات متحده چیزی بود که این معامله را پس از ماهها توقف، دوباره به جریان انداخت.
این اقتصاددان عرب زبان تاکید کرد که از نظر اقتصادی هم اسرائیل بزرگترین ذینفع این معامله محسوب میشود؛ زیرا اسرائیل با توجه به وابستگیاش به خطوط لوله و فقدان زیرساختهای مایعسازی، برخلاف قاهره که دو کارخانه مایعسازی آماده دارد، گزینههای کمی برای صادرات گاز خود به غیر از مصر و اردن دارد.
محمد حجازی، دستیار سابق وزیر امور خارجه مصر هم در این زمینه در گفتگو با وب سایت قطری العربی الجدید اظهار داشت: اعلام این معامله از سوی اسرائیل در واقع در قالب پیامی به بازارها و متحدان و مخالفان این رژیم است؛ با این مضمون که اسرائیل میتواند تحت شروط سیاسی روشن در منطقه ادغام شود.
حجازی تاکید کرد: در حالی که اسرائیل به دنبال استفاده از ابزارهای اقتصادی و انرژی برای تثبیت یک واقعیت جدید منطقهای است، مصر معتقد است که اقتصاد نه میتواند مقدم بر سیاست باشد و نه میتواند جایگزین آن شود.
وی افزود: اما تجربه منطقهای نشان میدهد که سرمایهگذاریهای استراتژیک بزرگ، به ویژه در بخش انرژی، در محیطهایی که خشونت و امنیت و عدم قطعیت قانونی بر آنها حاکم است، شکوفا نمیشوند. بنابراین هرگونه تلاشی برای جداسازی سیاست از اقتصاد به ویژه در عرصه منطقه بیهوده است.
خطای محاسباتی بزرگ مصر؛ خطرات قرارداد گازی با اسرائیل برای قاهره
در همین راستا، ایمن زینالدین، سفیر سابق مصر در اسپانیا، گفت که خطر این توافق نه تنها در محتوای آن، بلکه در زمانبندی و پیامدهای سیاسی آن نیز نهفته است. به طور رسمی، این توافق ممکن است از نظر تجاری برای مصر مفید به نظر برسد، اما از نظر سیاسی و استراتژیک، مسائل عمیقی را مطرح میکند.
وی تاکید کرد: توافقهای بلندمدت در بخشهای حاکمیتی، مانند انرژی، محدود به حوزه اقتصادی نیستند، بلکه به ستونهای کلیدی در ساختار روابط بین کشورها تبدیل میشوند. بنابراین، از نظر تئوری، ورود به توافقی با این وسعت با اسرائیل مستلزم حداقل سطح هماهنگی سیاسی یا حداقل عدم وجود تضاد شدید دیدگاهها است. این در حالی است که مصر به شکل رسمی مخالفت شدید خود را با رفتارهای فعلی اسرائیل در غزه و کرانه باختری نشان داده است.
ایمن زین الدین گفت: اقدامات فعلی اسرائیل در منطقه به ویژه علیه فلسطینیان، مستلزم موضع سختگیرانهتر مصر است، موضعی که با گسترش یک توافق بلندمدت گازی مغایرت دارد. انعقاد چنین قراردادهایی میان کشورهایی که روابط عادی دارند یا واقعاً به دنبال بهبود آن هستند، مناسب است، نه بین دو طرف که یکی از آنها سیاستهای گسترش نظامی و مجازات جمعی علیه مردمی که تحت اشغال زندگی میکنند را دنبال میکند.
این دیپلمات مصری هشدار داد که انعقاد این توافق، یک اهرم فشار استراتژیک به اسرائیل میدهد و آن را تبدیل به یک تاکتیک فشار بالقوه علیه مصر در مواقع پرتنش مانند وضعیت کنونی که در پرونده غزه وجود دارد، میکند؛ به این صورت که اسرائیل هر زمانی که بخواهد میتواند تهدید به قطع عرضه گاز به مصر کرده و از وابستگی مصر به این گاز سوء استفاده سیاسی کند.
به طور کلی، طبق تحلیلهای ناظران در رسانههای مختلف، در سطح سیاسی، این توافق برای اسرائیل دو برابر سود به همراه دارد. کابینه نتانیاهو میتواند این قرارداد را به عنوان مدرکی از موفقیت خود در حفظ روابط قوی منطقهای با وجود جنگ و انتقادات بینالمللی ارائه دهد.
این در حالی است که مصر مجبور میشود یک بار سیاسی غیر مستقیم را به دوش بکشد و توانایی آن برای مانور دیپلماتیک بسیار کاهش مییابد؛ به ویژه در مواجهه با فشار افکار عمومی عربی و اسلامی که هرگونه گسترش همکاری با رژیم صهیونیستی را در شرایطی که جنگ نسل کشی علیه مردم فلسطین همچنان ادامه دارد، به شدت رد میکنند.
در اینجا لازم است به اظهارات الی کوهن، وزیر انرژی رژیم صهیونیستی که دیروز بیان شد اشاره کنیم؛ جایی که او گفت «قرارداد گاز با مصر، چه از نظر امنیتی و چه از نظر اقتصادی، برای اسرائیل یک موهبت است، زیرا منافع ما را تضمین میکند. اگر آنچه در مورد خروج نیروهای مصری از سینا منتشر شده است را بخوانید، من معتقدم که این [قرارداد] از ناکجاآباد نیامده است».
همچنین جنبههای حقوقی و اخلاقی، لایه دیگری از پیچیدگی را به این قرارداد اضافه میکنند. منابع سیاسی منطقه معتقدند که ادامه حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه و نقض شدید قوانین بینالمللی، خطرات حقوقی واقعی را برای هرگونه همکاری استراتژیک با این رژیم به وجود میآورد.
این خطرات صرفاً محدود به گفتمان حقوقی نیستند و بر تصمیمات سرمایهگذاران و موسسات مالی بینالمللی تاثیر میگذارند و محدودیتهایی را بر همکاری با طرفهای متهم به نقض قوانین بینالمللی اعمال میکنند. از این منظر، سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ در یک محیط سیاسی و حقوقی آشفته میتواند به یک بار تبدیل شود، نه یک دارایی استراتژیک.
این بدان معناست که مصر با انجام یک توافق بزرگ با رژیم صهیونیستی در شرایطی که جنایات نسل کشی این رژیم علیه نوار غزه همچنان ادامه دارد، خودش را در معرض محدودیتها و حتی تحریمهای احتمالی از سوی کشورها و موسسات مالی و سرمایهگذاری بینالمللی قرار میدهد.
انتهای پیام/