«شهید مجتبی استکی»؛ نماینده‌ای از نسل خدمت در سال‌های نخست انقلاب

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، اول دی‌ماه، برای مردم چهارمحال و بختیاری یادآور شهادت یکی از چهره‌های اثرگذار سال‌های نخست انقلاب در استان است. شهید مجتبی استکی، نماینده مردم شهرکرد و حومه در دوره اول مجلس شورای اسلامی، که در اول دی‌ماه 1360 در مشهد مقدس ترور شد و به شهادت رسید؛ شهادتی که نام او را در شمار شهدای ترور و حافظه تاریخی این دیار ثبت کرد.

این سالروز، یادآور روزهایی است که امنیت و ثبات امروز، هنوز شکل نگرفته بود و بسیاری از مسئولان کشور، هم‌زمان با سامان‌دهی امور، در معرض تهدید مستقیم قرار داشتند. یاد شهید استکی، یادآور دوره‌ای است که خدمت، با خطر گره خورده بود و مسئولیت، تنها پشت میز معنا نداشت، بلکه در میدان و در میان مردم تعریف می‌شد.

شهید مجتبی استکی به دست عوامل منافقین ترور و به شهادت رسید، ترور، فقط حذف یک فرد نیست؛ حذف یک مسیر است. در واقع، ترور در چنین مقطعی تلاشی برای مختل‌کردن روند اداره امور و ضربه‌زدن به امید و اعتماد عمومی بود.

وقتی یک نماینده یا مسئول اجرایی در اوج مسئولیت هدف ترور قرار می‌گیرد، هم چرخه تصمیم‌گیری آسیب می‌بیند و هم سرمایه اجتماعی که بر پایه حضور او شکل گرفته بود، دچار خدشه می‌شود.

در آن سال‌ها، هر ترور پیامی فراتر از یک عملیات خشونت‌آمیز داشت؛ پیامی برای مردم، برای مدیران و برای آینده. هدف، القای ناامنی و بی‌ثباتی بود؛ این‌که مسیر خدمت ناامن است و تداوم آن هزینه دارد. با این حال، تجربه تاریخی نشان داد که چنین اقداماتی نه‌تنها این مسیر را متوقف نکرد، بلکه اراده عمومی برای ادامه راه را تقویت کرد.

درباره شهید مجتبی استکی، منابع مختلف یک نقطه مشترک دارند. او به‌دلیل فعالیت‌های شبانه‌روزی و پذیرش مسئولیت‌های متعدد، در شمار اهداف عوامل منافقین قرار گرفت و سرانجام در مشهد به شهادت رسید. این گزاره، اگرچه کوتاه است، اما معنای بزرگی دارد. در منطق ترور، «فرد کارآمد و پیگیر» تهدید است؛ چون می‌تواند گره باز کند، مردم را پای کار نگه دارد و اعتماد بسازد.

تولد، تحصیل و یک نسل زود بزرگ‌شده

شهید مجتبی استکی اول فروردین 1334 در شهرکرد متولد شد و تا سال 1352 دیپلم گرفت. سپس در انستیتوی تکنولوژی اهواز ادامه تحصیل داد و در اواخر سال 1355 به سربازی رفت.

اما آنچه این زندگی را از «یک مسیر معمولی» جدا می‌کند، نقطه‌ای است که تاریخ کشور به زندگی فردی گره می‌خورد. در جریان انقلاب و با فرمان امام خمینی(ره) درباره ترک پادگان‌ها، از سربازی بازمی‌گردد و فعالیت‌های انقلابی‌اش را در شهرکرد ادامه می‌دهد؛ از جلسات مذهبی و سازماندهی نیروهای انقلابی تا نقش‌آفرینی فعال در فضای مبارزاتی شهر.

این همان ویژگی نسلی است که خیلی زود «پای مسئولیت» قرار گرفت؛ نسلی که فرصت آزمون و خطای طولانی نداشت و در میانه بحران‌ها باید بالغ می‌شد. نسلی که میان تحصیل، مبارزه، مدیریت و خدمت، فاصله‌ای قائل نبود و زندگی‌اش با تحولات بزرگ اجتماعی گره خورده بود.

انقلاب پیروز شد؛ مسئولیت‌ها شروع شد

یکی از بخش‌های مهم زندگی شهید استکی، حجم و تنوع مسئولیت‌هایی است که در فاصله‌ای کوتاه بر عهده می‌گیرد؛ از نقش‌آفرینی در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی و پذیرش مسئولیت شهرداری هفشجان و سامان‌دهی امور آن، تا فعالیت در دادگاه انقلاب شهرکرد و مشارکت در تحکیم این نهاد در استان و سپس حضور در آموزش‌وپرورش شهرستان فارسان.

در این فهرست، یک نکته کلیدی پنهان است. او فقط «یک چهره سیاسی» نبود؛ ترکیبی بود از نیروی میدانی، اجرایی و اجتماعی. چنین چهره‌هایی در سال‌های نخست انقلاب، نقش مهمی در اداره کشور را ایفا می‌کردند؛ افرادی که هم‌زمان با کمبود ساختارها، بار مسئولیت را به دوش می‌کشیدند.

این جنس از نیروها، در سال‌های اولیه انقلاب کمیاب‌تر و به همان نسبت، برای جریان‌های تروریستی و منافقین حساس‌تر بودند؛ چراکه حذف آن‌ها، خلأیی جدی در مدیریت محلی و اعتماد عمومی ایجاد می‌کرد.

برادر ایشان، شهید رحمان استکی، نماینده مردم شهرکرد و حومه در دوره اول مجلس شورای اسلامی بود که در حادثه هفتم تیر 1360 به شهادت رسید. پس از شهادت برادر، مجتبی استکی نامزد می‌شود و با رأی اکثریت مردم، نماینده شهرکرد و حومه در مجلس می‌شود.

اینجا یک مفهوم مهم شکل می‌گیرد: «ادامه راه». از نگاه جامعه محلی، شهادت یک مسئول پایان مسیر نبود؛ بلکه به مطالبه‌ای برای پر کردن جای خالی با فردی از همان جنس خدمت تبدیل شد؛ مطالبه‌ای که با انتخاب مجتبی استکی، پاسخ گرفت.

شهادت در راه زیارت؛ چرا شهید استکی «هدف» شد؟

شهید مجتبی استکی در دوران محدود مسئولیت خود، برای پیگیری مشکلات مردم و تلاش برای گشودن گره‌های منطقه محروم، حضوری پرکار و میدانی داشت. مسائل را از نزدیک دنبال می‌کرد و وقت خود را بی‌واسطه در اختیار مردم می‌گذاشت؛ رویکردی که او را به چهره‌ای شناخته‌شده و مورد اعتماد بدل کرده بود.

سرانجام، همین سبک خدمت و همین حضور بی‌وقفه در میدان، او را به هدف ترور تبدیل کرد. وی در خیابان خواجه‌ربیع مشهد، همراه با امامقلی جعفرزاده، فرماندار وقت شهرکرد، در یکم دی‌ماه 1360 به شهادت رسید.

با مرور روایت‌های موجود درباره زندگی و شهادت شهید مجتبی استکی، می‌توان به سه مؤلفه روشن رسید که پاسخ می‌دهد چرا او در فهرست اهداف تروریستی قرار گرفت؛ نخست میدان‌داری و حضور مؤثر در عرصه‌های مختلف مسئولیت، دوم پایبندی صریح به خط امام(ره) و خدمت بی‌ادعا و مستمر به مردم، و سوم تبدیل شدن به چهره‌ای اثرگذار و مرجع اعتماد اجتماعی. مجموعه این ویژگی‌ها، از او شخصیتی ساخت که حذفش برای جریان ترور معنا داشت و سرانجام به شهادت به دست عوامل منافقین انجامید.

انتهای پیام/7540