روایت پزشک فلسطینی از رنج فراموش شده زنانی که هر روز میمیرند
- اخبار بین الملل
- اخبار آسیای غربی
- 02 دی 1404 - 11:39
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در حالی که جنایات نسل کشی رژیم صهیونیستی در همه ابعاد علیه مردم غزه با پوشش یک آتش بس نمایشی و شکننده همچنان ادامه دارد و جهانیان تحت تاثیر فریبکاریهای رسانهای آمریکا و اسرائیل، در حال فراموش کردن مصیبت بزرگ فلسطینیان در غزه هستند، زنان در این باریکه در کنار سایر اقشار آسیب پذیر، یکی از بزرگترین قربانیان به شمار میروند و حتی اگر از بمبارانها نجات یابند، هر روز به اشکال مختلف به شکل تدریجی میمیرند.
خانم لیزا حسونه، نویسنده و پزشک فلسطینی در نوار غزه در این زمینه مقاله کوتاهی برای پرداختن به درد و رنج زنان غزه تهیه کرده که شرح آن به شکل زیر است:
مرگ زنانگی در غزه
به عنوان یک دندانپزشک، من به دیدن درد در چهرهها عادت داشتم، اما جنگ باعث شد چیزی عمیقتر از رنج جسمی را ببینم: خرد شدن درونی زنان، تبدیل مادران از انسانهای کامل به یک وظیفه واحد: محافظت از فرزندان و همه چیز به هر قیمتی.
مادران در غزه دیگر همسر، کارگر، کارمند، دوست یا زنانی با بلندپروازی و رویا نیستند. همه اینها به یکباره از آنها گرفته شد و وجودشان به یک سوال واحد که روز و شب آنها را آزار میدهد، تقلیل یافت: چگونه فرزندانم را زنده نگه دارم؟
زنان در غزه از یک زندگی عادی، با خانه، لوازم خانگی، ماشین لباسشویی، آشپزخانه و لباسهای مناسب، به زندگیای رسیدهاند که در آن همه جزئیات محاسبه میشود: آب کمیاب، غذای ناچیز و سوختی که به سختی برای پختن یک وعده غذایی کافی است.
زنان غزه در 30 سالگی موهای سفید را به وفور در سرشان میبینند، چشمانشان گود افتاده، صورتشان از شدت خستگی تیره و سیاه شده و چین و چروکها زودتر از موعد در صورتشان ظاهر شده است.
من مادرانی را دیدم که لباسهای سنگین زمستانی، لباسهای آغشته به دود و خاکستر، را در سرمای شدید، بدون برق یا آب کافی، با دست میشستند و هیچ شکایتی نداشتند؛ البته نه به این خاطر که قوی و محکم هستند، بلکه به این دلیل که چاره دیگری ندارند.
زنانی که قبلاً لباسهایشان را مانند همه زنهای دنیا با دقت انتخاب میکردند، امروز دائماً یک لباس به تن دارند و ظرافت آنها در میان لباسهای پاره و سوخته و آغشته به دود پنهان شده است؛ زنانی که ساعتهای طولانی نزدیک آتش میایستند تا غذای ناچیزی برای فرزندانشان تهیه کنند.
حتی دیگر زنانگی هم در اولویت زنان غزه نیست و آنها نمیتوانند به پوست، مو و ظاهر خود رسیدگی کنند و حتی نمیتوانند نگاهی در آینه به خودشان بیندازند؛ نه به این دلیل که نمیخواهند، بلکه به این دلیل که احساس میکنند در میان این همه مصیبت و رنج اصلاً اجازه چنین کاری را ندارند.
رنج فراموش شده زنان غزه که هر روز میمیرند
در غزه دیگر وقت و مکانی برای کوتاه کردن یا رنگ کردن موهای زنان نمانده و هیچکس از آنها نمیپرسد که حالت چطور است. در غزه زنان 30 ساله خیلی زود تبدیل به زنان 60 ساله شدهاند. زنان در اینجا دیگر هیچ گونه حریم خصوصی ندارند و مجبورند در چادرهای کوچک در کنار همسایگان و اقوام خود زندگی کنند.
حتی ازدواج هم دیگر برای زنان در غزه معنایی ندارد؛ البته نه به این خاطر که عشق در وجود آنها مرده یا احساسشان را از دست دادهاند، بلکه به این دلیل که در اینجا دیگر جایی برای زن بودن یا مادر بودن نیست.
امروز زنان غزه نه تنها یک قربانی، بلکه شاهدان زنده یک نسل کشی تدریجی هستند؛ نسل کشیای که با آمار یا تصاویر ویرانیها منعکس نمیشود، بلکه شما نشانههای آن را در چهرههایی میبینید که زودتر از موعد پیر شدهاند.
من به عنوان یک پزشک، زنان بارداری را دیدهام که نه تنها از درد جسمی، بلکه از فروپاشی کامل شکایت دارند. یکی از این زنان که تازه فرزندش را به دنیا آورده بود، بعد از شنیدن صدای بمباران او را بیدار کرد تا در صورت وقوع بدترین اتفاق، توانسته باشد برای آخرین بار چشمان فرزندش را ببیند.
من مادری را دیدم که نام فرزندانش را روی تکه کاغذی نوشته بود و آنها را در جیبهای لباسهایشان گذاشت تا اگر آواره شدند، نام و نشانی داشته باشند.
یک شب زنی در ماههای آخر بارداری خود در میان بمباران شدید، وارد کلینیک من شد. جاده منتهی به بیمارستان بسته شده بود و او از ترس میلرزید و ترس او از دردش بیشتر بود. من کنارش نشستم و سعی کردم به او آرامش بدهم و ساعتها در کنارش ماندم؛ نه فقط به عنوان یک پزشک، بلکه به عنوان یک انسان. در نهایت توانستم او و فرزندش را نجات دهم اما صراحتاً دیدم که این زن در یک شب دهها سال پیرتر شد.
این جنگ فقط خانهها را ویران نمیکند و کودکان و جوانان را نمیکشد؛ بلکه احساسات درونی ما را میکُشد و عشق به خود، رویاهایمان، بلندپروازیهایمان و حس داشتن آینده را از بین میبرد.
در اینجا زندگی کاملاً متوقف شده و مردم در زندان خاطرات ماندهاند. زنان غزه امروز فقط یک قربانی نیستند، بلکه شاهد زنده یک نسل کشی تدریجی هستند که نشانههای آن را در چهرههایی که زودتر از موعد پیر شدهاند و در قلبهایی که نیاز به زمان طولانی برای ترمیم دارند، میبینید.
انتهای پیام/