نظریه‌ی سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای در بیانیه‌ی گام دوم + فایل تک‌نگاشت

به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم،  جعفر حسن‌خانی جانشین مرکز مطالعات راهبردی تسنیم در جدیدترین تک‌نگاشت خود با عنوان «نظریه‌ی سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای در بیانیه‌ی گام دوم» می‌کوشد نشان دهد که چگونه بیانیه‌ی گام دوم، فراتر از یک متن شعاری، قابلیت صورت‌بندی به‌عنوان مانیفست سیاسی رهبر انقلاب برای بقا و پیشرفت جمهوری اسلامی را دارد.

فایل PDF تک‌نگاشت «نظریه‌ی سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای در بیانیه‌ی گام دوم»

حسن‌خانی در این مقاله که فایل متن کامل آن از پیوند بالا قابل مطالعه و دریافت است آورده است: بیانیه‌ی گام دوم انقلاب، که در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، منتشر شد، یک پیام یادبود یا گزارش کار نبود. این متن را می‌توان به مثابه‌ی جلوه‌هایی از یک نظریه‌ی سیاسی منسجم خواند که اگر چه شامل همه ابعاد نظریه سیاسی رهبر معظم انقلاب نمی‌شود اما می‌تواند تصویر روشنی از آن را ارائه دهد.

 متن پیش‌رو با تاملی نظری بر بیانیه گام دوم با الهام از چارچوب تحلیلی توماس اسپریگنز، دردها و بی‌نظمی‌های سیاست ایران را تشخیص می‌دهد، ریشه‌های درونی و بیرونی آن را واکاوی می‌کند، الگویی از نظم مطلوب بر پایه‌ی «نظریه‌ی نظام انقلابی» ترسیم می‌سازد و در نهایت، رژیم درمانی خود را در یک برنامه‌ی هفت بُعدی  در قالب  هفت توصیه و فرمان که می‌تواند زمینه‌ساز تحقق نظریه سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای در گام دوم انقلاب اسلامی با محوریت نسل جوان شود، ارائه می‌کند. این مقاله می‌کوشد نشان دهد که چگونه بیانیه‌ی گام دوم، فراتر از یک متن شعاری، قابلیت صورت‌بندی به‌عنوان مانیفست سیاسی رهبر انقلاب برای بقا و پیشرفت جمهوری اسلامی را دارد.

یافته‌های اساسی این تک‌نگاشت عبارتند از:

  1. بیانیه گام دوم به‌مثابه نظریه‌ی سیاسی، نه پیام مناسباتی

بیانیه‌ی گام دوم، از سطح یک متن مناسبتی فراتر می‌رود و واجد همه‌ی مؤلفه‌های یک نظریه‌ی سیاسی است: تشخیص مسأله، تبیین علل، ترسیم نظم مطلوب و تجویز راه‌حل. از این رو می‌توان آن را مانیفست فشرده‌ی نظریه‌ی سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای دانست.

  1. بی‌نظمی؛ ترکیبی از دردهای بیرونی و درونی

بیانیه، وضعیت کنونی جمهوری اسلامی را نه با یک بحران ساده، بلکه با مجموعه‌ای از دردهای چندوجهی توضیح می‌دهد: محاصره‌ی اقتصادی، جنگ شناختی و تهاجم فرهنگی از بیرون و ناکارآمدی مدیریتی، فاصله از عدالت، فرسایش هویت انقلابی و شکاف نسلی در درون.

  1.  استکبار بیرونی و غفلت درونی به مثابه ریشه دردها

در سطح بیرونی، ریشه‌ی بحران در ماهیت استکبارستیز و دین‌محور انقلاب دیده می‌شود؛ در سطح درونی، ضعف مدیریت، استفاده‌نشدن از ظرفیت‌ها، غفلت از آرمان‌ها، وسوسه‌های نفسانی و میراث انحطاط پهلوی و قاجار به‌عنوان علل ساختاری و انسانی شناسایی می‌شوند.

  1. نظریه‌ی نظام انقلابی برای تمدن نوین اسلامی به مانند الگوی مطلوب

نظم مطلوب، در قالب «نظریه‌ی نظام انقلابی» صورت‌بندی می‌شود؛ نظمی که در آن جوشش انقلابی و نظم سیاسی، معنویت و عقلانیت، جمهوریت و اسلامیت و استقلال و پیشرفت مادی در یک ترکیب پویا به سمت تمدن نوین اسلامی جهت‌گیری می‌کنند.

  1. نظام انقلابی به‌عنوان سنتز پویایی و پایبندی به اصول

در این نظریه، نظام انقلابی همچون موجودی زنده و خوداصلاح‌گر معرفی می‌شود که در برابر پدیده‌های نو انعطاف‌پذیر است، اما در عین حال نسبت به اصول هویتی خود تجدیدنظرپذیر و منفعل نمی‌شود؛ همین سنتز، آن را از رکود و تحجر مصون می‌دارد.

  1. نسل جوان، امید و مدیریت جهادی به مانند رژیم درمان

راه گذار از وضع موجود به نظم مطلوب، بر سه محور می‌چرخد: سپردن میدان به نسل جوان، نهادینه‌سازی امید به‌عنوان جهاد شناختی در برابر جنگ روانی دشمن و اتخاذ مدیریت جهادی مبتنی بر فرهنگ «ما می‌توانیم» در حل مسائل اقتصاد، عدالت، معنویت و سیاست.

  1. هفت فرمان آشکار و هفت فرمان ضمنی برای بقا و پیشرفت

بیانیه، در سطح آشکار، هفت فرمان صریح (علم، معنویت، اقتصاد مقاومتی، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال، عزت ملی، سبک زندگی اسلامی) و در سطح ضمنی، هفت خصلت راهبردی (آرمان‌گرایی واقع‌بینانه، مردم‌باوری، اعتماد به نفس ملی با عمق‌بخشی به فرهنگ «ما می‌توانیم»، پیوند معنویت و پیشرفت، محرومیت‌زدایی، فسادستیزی ساختاری و خوداصلاحی درون‌زا) را به‌عنوان نسخه‌ی درمان و تضمین تداوم «نظام انقلابی» پیشنهاد می‌کند.

انتهای پیام/