کانادا و بازتعریف قدرت نرم در عصر جنگ روایتها
- اخبار بین الملل
- اخبار آمریکا
- 05 دی 1404 - 20:44
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،در سالهای اخیر، کمکهای توسعهای کانادا تنها به پروژههای آموزشی، سلامت یا حقوق بشر محدود نبوده است؛ بخشی مهم از این کمکها به ظرفیتسازی رسانهای و آموزش خبرنگاران در کشورهای در حال توسعه اختصاص یافته است— برنامههایی که ظاهراً با هدف «تقویت رسانههای مستقل» اجرا میشوند، اما در عمل نقش مهمی در شکلدادن به روایتها درباره کانادا، غرب و مسائل ژئوپولیتیک دارند. حال این سوال مطرح است که چگونه کانادا از ظرفیتسازی رسانهای بهعنوان ابزار نفوذ نرم استفاده میکند؟
از «آژانس توسعه بینالمللی» تا «وزارت امور جهانی»؛ توسعه بهمثابه ابزار قدرت نرم
امور جهانی کانادا (Global Affairs Canada) وزارتخانهای است که از سال 2013 و پس از ادغام آژانس توسعه بینالمللی کانادا (CIDA) با وزارت خارجه و تجارت، سیاست خارجی، تجارت بینالمللی و کمکهای توسعهای را یکپارچه اداره میکند. این ادغام با هدف ایجاد انسجام بیشتر میان «دیپلماسی، تجارت و توسعه» صورت گرفت؛ تغییری که به گفته گزارش بودجه فدرال 2013، قرار بود به «افزایش اثربخشی کمکها و ارتباط آن با منافع ملی» منجر شود.
پس از ادغام، وزارت امور جهانی کانادا نقش فعالتری در حوزههایی ایفا کرد که پیشتر صرفاً توسعهای محسوب میشدند—از جمله رسانه، فضای اطلاعاتی و مدیریت روایتها. در ادبیات روابط بینالملل، این نوع مداخله بخشی از قدرت نرم است: نمایش تصویر مطلوب از خود و ایجاد همدلی سیاسی از طریق فرهنگ، آموزش و رسانه .کانادا همانند اتحادیه اروپا، آمریکا، بریتانیا یا ژاپن، بخشی از بودجه کمکهای توسعهای خود را برای شکلدهی به فضای اطلاعاتی کشورهای هدف مصرف میکند؛ رویکردی که به «دیپلماسی دیجیتال»، «دیپلماسی رسانهای» و «ظرفیتسازی اطلاعاتی» معروف شده است.
1. برنامههای کانادا برای ظرفیتسازی رسانهای: ادعاها و واقعیتها
اسناد رسمی وزارت امور جهانی کانادا نشان میدهد که این وزارتخانه سالانه دهها میلیون دلار برای ظرفیت سازی[1] رسانهای در کشورهای درحالتوسعه هزینه میکند. این برنامهها شامل مواردی مانند آموزش خبرنگاران، حمایت از رسانههای مستقل، تقویت سواد رسانهای و مقابله با اطلاعات نادرست، کارگاههای مقابله با نفوذ دیجیتال روسیه و چین و سرمایهگذاری در رسانههای محلی همسو با ارزشهای لیبرالدموکراتیک است.
در چنین ساختاری، کمکهای توسعهای—از پروژههای آموزش خبرنگاری گرفته تا حمایت از رسانههای مستقل—بخشی از ابزار دیپلماسی نرم محسوب میشوند. ادبیات رسمی وزارت امور جهانی کانادا این امر را «تقویت دموکراسی، آزادی بیان و ثبات» مینامد، اما مراکز پژوهشی مستقل مانند Canadian Global Affairs Institute، Ricochet و Policy Options نشان میدهند که این سیاستها آثار ژئوپولیتیک مشخصی نظیر شکلدهی به افکار عمومی کشورهای هدف درباره کانادا و متحدانش نیز دارند.
برخی از این پروژه ها شامل مواردی نظیر پروژههای رسانهای در اوکراین برای مقابله با جنگ اطلاعاتی روسیه، حمایت از خبرنگاران در میانمار برای حفاظت از روایت دموکراتیک، کمک به رسانههای محلی در هائیتی برای بازسازی اعتماد عمومی، دورههای آموزش روزنامهنگاری با محوریت برابری جنسیتی در بنگلادش و غنا میباشد. این پروژهها به صورت رسمی با هدف «تقویت رسانههای آزاد» تعریف شدهاند، اما منتقدان اشاره میکنند که انتخاب کشورها و محتوای آموزشی، اغلب مطابق با اولویتهای سیاست خارجی کانادا است.
2. روایتسازی و تصویرسازی: جهتدهی نامحسوس یا کمک واقعی؟
وزارت امور جهانی کانادا در گزارش سالانه خود (2022–2023) تأکید میکند که یکی از اهداف کمکهای رسانهای «مقابله با روایتهای نادرست بازیگران بد» است. این عبارت معمولاً در متن رقابت ژئوپولیتیک با کشورهایی مانند روسیه و چین استفاده میشود.
بر اساس انستیتو وزارت امور جهانی کانادا [2]CGAI و گزارشهای رسانهای، ظرفیتسازی رسانهای وزارت امور جهانی شامل این موارد است:
- آموزش مفاهیمی مانند حقوق بشر لیبرال، آزادی فردی، دموکراسی پارلمانی، تنوع و حقوق اقلیتها؛ اصولی که با سیاست خارجی کانادا همسو است.
- کارگاههایی درباره «مقابله با به اصطلاح اطلاعات نادرست روسیه و چین»، که عملاً خبرنگاران را در جهت روایتهای غربی از مسائل ژئوپولیتیک آموزش میدهد.
- حمایت از رسانههایی که از لیبرالدموکراسی، برابری جنسی دفاع میکنند.
- همکاری با NED، USAID، BBC Media Action و DW Akademie برای پروژههای مشترک رسانهای.
منتقدان معتقدند که بخشی از این برنامهها با هدف «کنترل نرم فضای اطلاعاتی» طراحی شدهاند تا تصویر مثبتتری از کانادا و غرب ایجاد کنند؛ روایتهای انتقادی نسبت به سیاست خارجی غرب کماثر شود؛ و در نهایت نخبگان رسانهای جوان کشورهای هدف به «شبکههای فکری همسو» متصل شوند.
3. اثرگذاری بر ادراک عمومی: چرا کانادا سرمایهگذاری میکند؟
اما سوال اینجاست چرا یک کشور مانند کانادا باید میلیون ها دلار در اوکراین برای پروژههای رسانهای هزینه کند؟ یا اساسا آموزش روزنامه نگاری در کشوری نظیر غنا چه اهمیتی دارد که دولت کانادا حاضر شده برای آن هزینه بپردازد؟
کانادا بطور رسمی دلایلی نظیر تقویت رسانههای آزاد، افزایش شفافیت مقابله با اطلاعات نادرست و توسعه مهارتهای روزنامهنگاری را برای سرمایه گذاریهای خود در کشورهای مختلف مطرح میکند. اما منتقدان اعتقاد دیگری دارند و به مواردی نظیر افزایش نفوذ نرم کانادا، رقابت ژئوپولیتیک با روسیه و چین، حفظ تصویر «قدرت اخلاقی» کانادا، ایجاد شبکهای از خبرنگاران و رسانههای همسو و کنترل اینکه روایتهای مرتبط با حقوق بشر، سیاست خارجی و کمکهای توسعهای چگونه بازتاب داده شود، اشاره میکنند. در حقیقت حمایت رسانهای نه فقط یک پروژه توسعهای، بلکه ابزار شکلدهی به فضای اطلاعاتی و افکار عمومی است.
در مجموع می توان گفت ظرفیتسازی رسانهای یکی از ابزارهای کلیدی کانادا در چارچوب قدرت نرم و سیاست خارجی است. وزارت امور جهانی این کشور نیز با ترکیب کمکهای توسعهای و دیپلماسی رسانهای، تلاش میکند فضای اطلاعاتی کشورهای هدف را تقویت کند، اما در عین حال روایتهایی را که با منافع غرب سازگار است پررنگتر سازد.
اگرچه این برنامهها میتوانند به حرفهایتر شدن رسانهها و تقویت آزادی بیان کمک کنند، اما منتقدان معتقدند که این رویکرد نوعی «دیپلماسی روایتی» است که بهطور نامحسوس بر ادراک عمومی تأثیر میگذارد.
پانوشت:
[1] capacity building
[2] Canadian Global Affairs Institute
انتهای پیام/