دزدان دریای کارائیب، چرا ترامپ به نفت ونزوئلا چنگ انداخته است؟
- اخبار بین الملل
- اخبار آمریکا
- 06 دی 1404 - 09:14
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، فشارهای فزاینده دونالد ترامپ، رئیس جمهور علیه ونزوئلا، که در ظاهر با بهانههایی چون مبارزه با مواد مخدر و «امنیت ملی» توجیه میشود، در لایههای عمیقتر به یک پروژه ژئوپلیتیکی بزرگتر گره خورده است: بازآرایی بازار جهانی انرژی برای کاهش آسیبپذیری غرب در برابر شوکهای نفتی خاورمیانه.
در این چارچوب، تصاحب یا مهار بزرگترین ذخایر نفتی جهان میتواند پیامدهایی فراتر از آمریکای لاتین داشته باشد؛ از تشدید رقابت انرژی گرفته تا تأثیرگذاری مستقیم بر تنشهای ایران و رژیم صهیونیستی و معادلات امنیتی غرب آسیا.
ونزوئلا، نفت و ادعای دزدی!
ونزوئلا بر اساس دادههای اوپک، بزرگترین ذخایر اثباتشده نفتی جهان را در اختیار دارد؛ ذخایری که حتی از عربستان سعودی نیز فراتر میروند. با این حال، سالها تحریم و فشار خارجی، این کشور را از یک بازیگر بزرگ انرژی به اقتصادی فرسوده تبدیل کرده است.
در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، ونزوئلا به یکی از اهداف اصلی سیاست «فشار حداکثری» آمریکا بدل شد. واشنگتن، تحریمهای نفتی و مالی گستردهای را علیه کاراکاس اعمال کرد و آن را با اتهاماتی نظیر دولت حامی مواد مخدر توجیه نمود. اما در میان این فشارها، اظهاراتی از ترامپ منتشر شد که لایه پنهانتری از نگاه او به مسئله ونزوئلا را آشکار میکرد.
در جریان تشدید فشارهای واشنگتن بر کاراکاس، دونالد ترامپ در چند موضعگیری جداگانه اظهاراتی مطرح کرد که توجه تحلیلگران را به بُعد انرژی این منازعه جلب کرد. او در یکی از سخنرانیها و اظهارات عمومی خود، مدعی شد که ونزوئلا نفت آمریکا را "دزدیده" است! ادعایی که بیش از هر چیز بار سیاسی و تبلیغاتی داشت تا هرگونه مبنای حقوقی مشخص.
در موضعی دیگر، و در واکنش به پرسش خبرنگاران درباره توقیف یک نفتکش ونزوئلایی، ترامپ با لحنی بیپرده اعلام کرد که ایالات متحده هنوز درباره سرنوشت نفت توقیفشده تصمیم نگرفته و شاید آن را بفروشد، شاید نگه دارد و حتی ممکن است به ذخایر راهبردی نفت خود اضافه کند. این اظهارات، صرفنظر از جنجال رسانهای، نشان میداد که در بهانه جویی های دور جدید دولت ترامپ علیه نظام مادورو مسئله اصلی فراتر از اختلاف سیاسی یا حقوقی است و در حقیقت نفت، در مرکز این نزاع قرار دارد.
ترامپ چه در سر دارد؟
برای فهم راهبرد ترامپ، باید آن را در چارچوب «امنیت انرژی» آمریکا و غرب تحلیل کرد. ترامپ برخلاف برخی روسایجمهور پیشین آمریکا، حتی در ظاهر هم به دیپلماسی چندجانبه یا قواعد نهادهای بینالمللی چندان پایبند نیست. نگاه او به انرژی، نگاهی تجاری–قدرتمحور است: منابع انرژی باید یا در اختیار آمریکا باشند یا تحت کنترل متحدانش.
در این چارچوب، ونزوئلا یک فرصت استراتژیک محسوب میشود. اگر شرکتهای آمریکایی بتوانند به ذخایر عظیم نفتی این کشور دسترسی پیدا کنند، چند هدف همزمان محقق میشود:
- افزایش عرضه بالقوه نفت در بازار جهانی
- کاهش نقش بازیگران رقیب مانند روسیه، چین و حتی ایران
- ایجاد یک «ضربهگیر انرژی» در برابر شوکهای احتمالی غرب آسیا
برخی تحلیلگران انرژی معتقدند که آمریکا، حتی با وجود تولید بالای نفت شیل، همچنان نسبت به بیثباتی خاورمیانه حساس است. هر درگیری گسترده در خلیج فارس میتواند قیمت نفت را بهطور انفجاری افزایش دهد؛ موضوعی که مستقیماً اقتصاد آمریکا و اروپا را تحت فشار قرار میدهد.
پیامدهای بحران ونزوئلا بر غرب آسیا و تنش ایران–رژیم صهیونیستی
در این نقطه، اتصال ونزوئلا به معادلات غرب آسیا معنا پیدا میکند. ایران بارها هشدار داده است که در صورت آسیبدیدن زیرساختهای انرژیاش در یک درگیری منطقهای، دامنه جنگ میتواند به دیگر کشورهای منطقه کشیده شود. این تهدید، صرفاً یک ابزار نظامی نیست، بلکه نوعی «بازدارندگی انرژی» محسوب میشود.منطق این بازدارندگی روشن است: اگر تأسیسات نفت و گاز کشورهای منطقه آسیب ببینند، قیمت انرژی جهش خواهد کرد و این جهش، پیش از همه به اقتصادهای اروپایی و آمریکایی ضربه میزند. به همین دلیل، امنیت انرژی خاورمیانه یکی از خطوط قرمز غرب به شمار میرود.
از نگاه برخی کارشناسان ژئوپلیتیک، این همان نقطهای است که سیاست ونزوئلا بهطور غیرمستقیم به تنشهای ایران و اسرائیل گره میخورد.
منابع انرژی ونزوئلا به عنوان ابزار قدرت آمریکا در عرصه جهانی
تحلیلگران اقتصاد سیاسی بارها تأکید کردهاند که انرژی در قرن بیستویکم نه فقط یک کالا، بلکه یک ابزار قدرت است. در حقیقت کشورها تلاش میکنند زنجیرههای تأمین انرژی را به گونهای بازطراحی کنند که در برابر شوکهای ژئوپلیتیکی مصونتر باشند. در این چارچوب، ونزوئلا میتواند نقش یک ذخیره استراتژیک غیررسمی را برای آمریکا ایفا کند.
از سوی دیگر، برخی پژوهشگران آمریکای لاتین هشدار میدهند که چنین سیاستی میتواند به بیثباتی بیشتر منجر شود؛ زیرا تبدیل یک کشور بحرانزده به میدان رقابت انرژی، احتمال درگیریهای داخلی و منطقهای را افزایش میدهد.
در مجموع به نظر میرسد فشارهای ترامپ بر ونزوئلا را برخلاف ادعاهای پرطمطراق وی نمیتوان صرفاً به اختلافات سیاسی یا مبارزه با مواد مخدر تقلیل داد. این فشارها بخشی از یک راهبرد گستردهتر برای بازآرایی بازار جهانی انرژی و کاهش آسیبپذیری غرب در برابر بحرانهای انرژی در نقاط مختلف دنیا از جمله غرب آسیا است.
در این معادله، ونزوئلا تنها یک کشور آمریکای لاتین نیست؛ بلکه یک قطعه کلیدی در شطرنج انرژی جهانی است که حتی میتواند بر توازن قوا در غرب آسیا، بر بازدارندگی انرژی ایران و حتی بر محاسبات رژیم صهیونیستی و متحدانش تأثیر بگذارد. به بیان دیگر، نزاع بر سر نفت ونزوئلا، نزاعی محلی نیست؛ بلکه پژواک آن میتواند از کاراکاس تا خلیج فارس شنیده شود.
انتهای پیام/