تحلیل و پیشنهاداتی برای بهینهسازی فرآیندهای مدیریت بحرانهای هیدرولوژیکی در ایران
- اخبار استانها
- اخبار فارس
- 06 دی 1404 - 15:13
به گزارش خبرگزاری تسینم از شیراز، محمدحسین فلاحدخت، دکترای مدیریت آب و کارشناس آبهای زیرزمینی در یادداشت اختصاصی که در اختیار تسنیم قرار داد، به تحلیل و پیشنهاداتی برای بهینهسازی فرآیندهای مدیریت بحرانهای هیدرولوژیکی در ایران پرداخت که متن این یادداشت بدین شرح است:
در این سالها، باران دیگر برای ما نشانهی زندگی و طراوت نیست؛ انگار آنقدر نیامده، آنقدر خشکسالی دیدهایم، که وقتی بالاخره چند قطره میبارد، همه هراسان میشویم مدارس را میبندیم، خبر هشدار «سیل قریبالوقوع» میدهیم، و حتی برای امنیت ظاهری، درختان اطراف رودخانهها را میبُریم تا مبادا "سیل آنها را بشوید"!
در کشور ما باران به جای آنکه مایه آرامش باشد، شده علامتِ خطر. نه به خاطر خود باران، بلکه به خاطر نحوهی واکنش مسئولان و رسانهها به آن؛ همه چیز چنان برجسته میشود که گویی با یک فاجعه طبیعی بیمانند روبهرو هستیم در حالیکه اغلب فقط یک باران عادیست، درست شبیه همانهایی که روزگاری زمین را زنده میکردند. رفتار دوگانه: از یک سو، گزارشهای پرطمطراق "آمادگی کامل" در همه شهرها منتشر میشود، اما از سوی دیگر، همانها با یک بارندگی سبک، اعلام تعطیلی مدارس میکنند، و رسانهها فریاد میزنند: "احتمال وقوع سیل خطرناک!"؛ این تضاد نشان میدهد شاید هدف هشدارها بیشتر نمایش کنترل است تا کنترل واقعی.
با اغراق در هشدار، شاید سعی میشود ضعف مدیریتی زیرساختها پنهان گردد. می توان گفت افزایش آگاهی عمومی نسبت به خطرات سیل و مدیریت بحران، یک دستاورد ارزشمند اجتماعی است. با این حال، با توجه به شرایط اقلیمی کشور و کاهش نسبی بارندگیهای مؤثر در سالهای اخیر، شیوهی فعلی اعلام هشدارها نیازمند بازنگری است تا تأثیرات روانی و اجتماعی ناخواسته به حداقل برسد.
این تحلیل به بررسی پیامدهای این سطح از هشدارهای پیوسته بر جامعه و پیشنهاداتی برای تنظیم دقیقتر فرآیند اطلاعرسانی میپردازد. شکاف میان هشدار و واقعیت در شرایط کمآبی:
1. تعدیل شدت هشدارها با توجه به شرایط اقلیمی به دلیل کمبود نسبی بارشهای بزرگ در بازههای زمانی طولانی، ذهنیت جامعه نسبت به هرگونه بارش دچار حساسیت مضاعف شده است. در این شرایط، تکرار هشدارهای با سطح فوریت بالا (قرمز) برای بارشهای متوسط، میتواند پیامدهای زیر را به همراه داشته باشد:
• کاهش اعتماد عمومی: تکرار هشدارهای اغراقآمیز که با وقوع سیل مهیب همراه نمیشوند، در درازمدت، از میزان توجه مردم به اطلاعیههای رسمی میکاهد.
• واکنشهای اجتماعی ناهمسو با نیاز واقعی: بروز واکنشهای احتیاطی افراطی در سطح جامعه، مانند درخواستهای تعطیلی مراکز آموزشی یا انجام مداخلات محلی (مانند قطع درختان در حاشیه مسیلها) که هرچند با نیت پیشگیری انجام میشود، اما میتواند هزینههای اجتماعی و زیستمحیطی به همراه داشته باشد.
2. اهمیت مدیریت زیرساخت به جای مدیریت اطلاعات بروز این نگرانیها نشان میدهد که فرآیندهای پیشگیرانه در سطح زیرساختهای شهری و روستایی نیازمند تقویت هستند. در غیاب آمادگی صددرصدی زیرساختها (مانند سیستمهای زهکشی شهری کارآمد)، تنظیم دقیق متغیرهای هشدار اهمیت دوچندان مییابد.
هدف باید جابجایی تمرکز از اعلام خطر فراگیر به سمت اقدامات عملیاتی منطقهای باشد. راهکارهای پیشنهادی برای بهینهسازی فرآیند اطلاعرسانی برای حفظ اعتبار سیستم مدیریت بحران و کاهش اضطراب اجتماعی، پیشنهاد میشود:
1. ایجاد مقیاسبندی دقیقتر هشدار: استفاده از یک سیستم طبقهبندی چند مرحلهای (به عنوان مثال، زرد، نارنجی، قرمز) که هر سطح آن به طور شفاف با نوع مداخله مورد نیاز (توصیه به احتیاط، آمادگی منطقهای، یا تعطیلی گسترده) مطابقت داشته باشد.
2. اطلاعرسانی بر مبنای ریسک محلی: به جای صدور هشدارهای سراسری و عمومی، تمرکز بر ارزیابی دقیق ظرفیت تحمل آب در هر منطقه خاص و اطلاعرسانی هدفمند به جوامع در معرض خطر مستقیم.
3. تأکید بر آموزش و درک طبیعت: انجام کمپینهایی که هدف آن بازگرداندن درک صحیح از ماهیت بارندگی در مناطق مختلف باشد؛ آموزش مردم برای درک تفاوت میان یک بارش خوب و یک خطر واقعی.
اعتماد از طریق دقت ایجاد یک سیستم مدیریت بحران اثربخش، نیازمند ایجاد توازن دقیق بین اطلاعرسانی کافی برای جلوگیری از تلفات و جلوگیری از ایجاد اضطراب غیرضروری در جامعه است. با پالایش فرآیندهای اطلاعرسانی و سرمایهگذاری در زیرساختها، میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که هشدارهای رسمی همواره مورد اعتماد و مؤثر باقی بمانند و باران بار دیگر به عنوان مظهر حیات، نه تهدید، دیده شود.
انتهای پیام/424