تأملی بر سخنان وزیر علوم درباره آیه «نفی سبیل»

خبرگزاری تسنیم ـ محمد دهقانی شورکی*؛ وزیر محترم علوم در سخنرانی اخیر خود به‌طور خلاصه بر این نکته تأکید کرد که استناد گسترده به آیه «نفی سبیل» را باید با نگاه عقلایی و متناسب با اقتضائات زمان فهم کرد. به باور ایشان، تشخیص مفهوم و مصداق سلطه، امری عرفی و عقلایی است و آنچه در گذشته مصداق سلطه تلقی می‌شده، شاید امروز چنین نباشد؛ چنان‌که به‌عنوان مثال، استخدام مسلمان در یک شرکت خارجی در روزگار کنونی نه سلطه، بلکه فرصتی اجتماعی و شغلی تلقی می‌شود. ایشان نتیجه گرفتند، که تعمیم آیه نفی سبیل به همه تصمیمات امروز، با شرایط جدید جهانی همخوانی ندارد.

در کنار این سخنان، قطع نظر از قضاوت مستقیم فرمایش ایشان که به تفصیل می‌توان بررسی کرد، شایسته‌است تا چند نکته را در نظر گرفت.

نکته اول؛ یک تحول قابل تأمل در فضای فکری جامعه؛ این‌که امروز وزیر علوم جمهوری اسلامی برای تبیین دیدگاه خود، به آیه قرآن و قواعد فقهی استناد می‌کند، خود نشان‌دهنده یک تغییر مهم و مثبت در فضای فکری کشور است. شاید هم‌سالان ایشان در جوانیِ نسل پیشین، گاه نماز و برخی مناسک دینی را نشانه عقب‌ماندگی و تحجر می‌دانستند؛ اما امروز به برکت جمهوری اسلامی و نهادینه‌شدن ارزش‌های دینی حتی برای توجیه رفتارهای اجتماعی، از درون گفتمان دین سخن گفته می‌شود.

این واقعیت، فارغ از پذیرش یا نقد محتوای بیان شده، نشان از آن دارد که دین به متن گفت‌وگوهای رسمی جامعه بازگشته است، و حداقل، این جامعه در جمع نخبگانی باید با ادبیات دینی سخن بگوید تا برای رفتار خود وجاهت بخرد!

نکته دوم؛ عقلانیت، آری؛ اما با معیار اجتهاد؛ سخن در این‌جا بر سر این نیست که آیا قاعده «نفی سبیل» یا الزام در این مصداق خاص، قابل تطبیق است یا نه؛ این خود محل مباحثه‌ی فقهی دقیق است، بلکه مسأله اصلی، شیوه فهم دین است.

در فقه شیعه، عقل جایگاهی رفیع دارد؛ اما همواره در چارچوب ضوابط اجتهادی معنا پیدا می‌کند. آنچه با عنوان «عقلا» یاد می‌شود، اگر بدون اتصال به نصوص، فهم صحیح از مذاق شارع و قواعد استنباطی تفسیر گردد، ناخواسته به همان چیزی نزدیک می‌شود که پیشوایان دین نسبت به آن هشدار داده‌اند: «إنّ دینَ الله لا یُصابُ بالعقولِ الناقصة».

نگرانی دلسوزان دین این است که مبادا در پوشش عقلانیت، فهم دین به عرفی‌سازی و تکیه بر عقل‌های متغیر و بی‌ضابطه فروکاسته شود؛ امری که با روح اجتهاد شیعی سازگار نیست.

نکته سوم؛ چرایی فقه و اصول؛ این بحث‌ها در عین حال، پاسخ روشنی به یک پرسش پرتکرار در میان طلاب عزیز است: «فقه و اصول را برای چه می‌خوانیم؟» پاسخ روشن است؛ برای آن‌که مرز میان عقل اجتهادی و عقل عرفی مخدوش نشود، دین، ابزار توجیه شرایط متغیر نگردد و شریعت با همه عمق خود و الهی‌بودن‌اش حفظ گردد.

فقه و اصول، نه مانع عقلانیت است و نه سد پیشرفت؛ بلکه ضامن فهم درست، متوازن و زمان‌شناس از دین‌ است و از همین رو می‌توان، فقه و اصول را ضامن عدم تحریف شریعت دانست.

*مدیر مؤسسه مددکاری اسلامی بشری

انتهای پیام/