نامستندی که پاسخ خیلی از سوال‌ها را نداد

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در سال‌های اخیر، بخشی از چهره‌های مشهور سینما و تلویزیون تلاش کرده‌اند تصویری عدالت‌خواه، مردمی و معترض از خود بسازند؛ تصویری که در آن، بازیگری نه یک شغل، بلکه «موضع سیاسی» است. مستند تازه‌ای که پگاه آهنگرانی با محوریت ترانه علیدوستی ساخته، دقیقاً در همین مسیر حرکت می‌کند؛ روایتی یک‌طرفه، همدلانه و کم‌هزینه از چهره‌ای که حالا در جایگاه قهرمان ایستاده است!

اما مشکل دقیقاً از جایی شروع می‌شود که پای پول، دستمزد و مسئولیت اجتماعی به میان می‌آید؛ اصطلاحاً قهرمان‌سازی بی‌هزینه.

پگاه آهنگرانی به‌عنوان مستندساز، به‌وضوح در جایگاه پرسشگر منتقد قرار نمی‌گیرد. مستند، نه میدان تضارب آراست و نه جایی برای سؤال‌های سخت و ناخوشایند. تناقض‌ها حذف می‌شوند و تصویر نهایی، چهره‌ای «پاک»، «مظلوم» و «هم‌سو با مردم» از ترانه علیدوستی می‌سازد. اما آیا واقعاً این تصویر با واقعیت بیرونی همخوان است؟

اگر ترانه علیدوستی خود را  مدافع حقوق زنان می‌داند، چرا در بزنگاه‌هایی که زنان ایرانی قربانی خشونت‌های عینی شده‌اند سکوت اختیار کرده است؟ یا  نسبت به کشتار زنان و کودکان کشور در جنگ 12 روزه توسط اسرائیل واکنشی از خودش نشان نمی‌دهد؟ این سؤال حتی در مستند هم جایی ندارد؛ چون هدف، پرسش نیست، تطهیر است.

اما مهم‌ترین نقطه تناقض، نه در شعارها، بلکه در پرونده مالی سریال «شهرزاد» است. پس از بازداشت محمد امامی، تهیه‌کننده این سریال، مشخص شد بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های گزاف تولید «شهرزاد» از صندوق ذخیره فرهنگیان تأمین شده؛ صندوقی که سرمایه‌اش حق‌الناس است و متعلق به معلمان و خانواده‌هایشان.

در آن مقطع، مطالبه عمومی کاملاً روشن بود: اگر این پول‌ها ناحق بوده، آیا بازیگران نباید دست‌کم پاسخگو باشند؟

اما پاسخ چه بود؟ «ما دستمزد خودمان را گرفتیم.»

همین. بی‌هیچ احساس مسئولیتی، بی‌هیچ بازگرداندنی، بی‌هیچ حتی همدلی نمادین با فرهنگیانی که سرمایه‌شان به باد رفت.

حتی پس از بازداشت هادی رضوی، یکی دیگر از تهیه‌کنندگان پروژه، باز هم همین پاسخ تکرار شد؛ گویی عدالت‌خواهی، درست تا جایی اعتبار دارد که به حساب بانکی شخصی لطمه نزند.

کسی که پرچم «کنار مردم ایران بودن» را بالا می‌برد، باید در بزنگاه‌های واقعی هم کنار مردم بایستد. حداقل انتظار این بود که یکی از این بازیگران سرشناس بگوید: «در این پرونده، برای احقاق حق فرهنگیان، بخشی از دستمزدم را بازمی‌گردانم.»

نه‌تنها چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه حتی امروز هم این مطالبه به حاشیه رانده می‌شود؛ چون یادآوری‌اش، تصویر قهرمانانه ساخته‌شده را مخدوش می‌کند.

این رفتار، محدود به یک پروژه هم نیست. نمونه دیگر، ماجرای پانته‌آ بهرام در سریال «دلدادگان» است؛ جایی که به دلیل اختلاف مالی، حاضر به ادامه حضور در پروژه‌ای نشد که با هزینه بیت‌المال ساخته می‌شد و مخاطبانش مردم بودند. (چون نام او و برخی دیگر این‌گونه مطرح می‌شود به خاطر مردم، به بازیگری‌شان ادامه ندادند.)

اینجا هم باز همان سؤال تکرار می‌شود: احترام به مردم دقیقاً کجای این تصمیم‌هاست؟

واقعیت این است که حرف بسیاری از سلبریتی‌ها دیگر وزن سابق را ندارد. عدالت‌خواهی بدون هزینه، شبیه ژست است نه موضع.

تا زمانی که «کنار مردم بودن» فقط در مصاحبه‌ها، مستندها و شبکه‌های اجتماعی باقی بماند و در لحظه حساب‌وکتاب مالی ناپدید شود، طبیعی است که اعتماد عمومی هم رنگ ببازد.

قهرمان واقعی، کسی است که وقتی پای منافع شخصی‌اش وسط می‌آید، باز هم کنار مردم بایستد؛ نه فقط وقتی دوربین روشن است.

انتهای پیام/