باید انصاف سیاسی به یک فرهنگ تبدیل شود/هر رئیس جمهوری می آید دولت قبل و مراجع رسمی را زیر سؤال می‌برد

باید انصاف سیاسی به یک فرهنگ تبدیل شود/هر رئیس جمهوری می آید دولت قبل و مراجع رسمی را زیر سؤال می‌برد

"باید انصاف سیاسی به یک فرهنگ تبدیل شود. نباید در انداختن تقصیرها به گردن دیگران از انصاف خارج شویم."

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیدمرتضی نبوی می گوید: آقای روحانی از ابتدا در همان مناظره از تعابیری مثل سرهنگ استفاده کردند و بعد هم این مسیر را ادامه دادند که، این‌ها واکنش ایجاد می‌کند. خب؛ آن مبارزات انتخاباتی بود؛ انتظار این بود که پس از استقرار در کرسی ریاست جمهوری شرایط موقعیت را مراعات کنند، که متأسفانه، بر عکس، هر روز تندتر شدند. این صحیح نیست که همه رئیس‌جمهورهای ما پس از انقلاب مورد جفای دیگران یا بعدی‌ها قرار بگیرند. هواداران آقای خاتمی، آقای هاشمی را عالی‌جناب سرخپوش نامیدند، آقای خاتمی هم به همین سرنوشت مبتلا شد و همان‌ها که به آقای هاشمی تاختند از ایشان هم عبور کردند، آقای احمدی‌نژاد هم همین‌طور، و با این روال، عن‌قریب نوبت خود آقای روحانی خواهد بود. یک کاری نکنیم که هر کسی که می‌آید، دولت قبل و آمارهای رسمی‌اش را انکار کند. باید یک معیاری را بپذیریم. در رقابت‌های ورزشی به داور احترام می‌گزارند، ولی نمی‌شود در رقابت‌های سیاسی، مراجع رسمی را به استهزا بگیریم.

مقدمه: سید مرتضی نبوی در 6 آذر 1326 در محله مسجد محمدیه قزوین، در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشوده است. وی پس از دریافت دیپلم در سال 1345 وارد دانشکده فنی تهران شد و پس از پنج سال موفق به دریافت مدرک فوق لیسانس از آن دانشگاه شد. نبوی در اواخر مهر 1352 دستگیر و دو سال را در زندان قصر و اوین گذراند و سپس آزاد شد. وی در سالهای آخر عمر رژیم پهلوی به جمع مردم مبارز پیوست و به فعالیتهای سیاسی پرداخت و در سازمان دهی جریانات مختلف سیاسی علیه رژیم، پخش اعلامیه و سازماندهی تظاهرات ایفای نقش کرد. نبوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد و در همان ایام مسئول تأسیس دفتر حزب در قزوین شد. وی سپس به عضویت سپاه درآمد و در کنار محسن رضایی به فعالیت پرداخت. وی در 1360 از سپاه به وزارت پست و تلگراف و تلفن انتقال یافت و با سمت معاون اداری مالی در شرکت مخابرات مشغول به کار شد و سپس در کابینه محمدجواد باهنر وزیر آن وزارتخانه شد و در کابینه بعدی در سمت خود باقی ماند. نبوی خاطره وزیر شدن خود را این چنین نقل کرده و می‌گوید: «علت رفتن بنده به دولت، آشنایی آقای رجایی با بنده بود. در اوایل انقلاب بنده عضو سپاه بودم و با آقای محسن رضایی کار می‌کردم. روزی رضایی به من گفت «آقای رجایی مایلند شما به وزارت پست و تلگراف بروید و به آقای دکتر قندی که در آن زمان وزیر بودند، کمک کنید». در آنجا معاون دکتر قندی شدم، تا اینکه در حادثه 7 تیر ایشان به شهادت رسیدند و بعد از آن شهید رجایی از ما خواستند که به کمک افرادی دیگر این وزارتخانه را اداره کنیم. بعد از اینکه آقای رجایی رئیس‌جمهور شدند آقای باهنر به نخست‌وزیری رسیدند و در ‌‌نهایت بنده یکی از کاندیداهای وزارت شدم.» در دولت موسوی نیز نبوی سمت وزارت را بر عهده داشت. با این حال همکاری با موسوی چندان برای نبوی  دلچسب نبود و همین امر هم موجب شد تا وی عطای وزارت را به لقایش ببخشد و به همراه جمعی دیگر از وزرا استعفا دهد. وی نماینده مردم تهران در دوره‌های چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی بود و از اواخر دوره پنجم به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد و هنوز با آن مجمع همکاری دارد. در سوابق وی مدیر مسئولی روزنامه رسالت، قائم‌مقامی دبیر کل و مسئول واحد سیاسی جامعه اسلامی مهندسین  به چشم می‌خورد. نبوی در مهر 1383 موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته علوم سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز شد.  وی در حال گذران مراحل نهایی پایان نامه دکترای علوم سیاسی است. سید مرتضی نبوی هم اکنون مسئولیت مدیر عاملی مرکز پژوهشی مطالعات راهبردی توسعه را نیز بر عهده دارد. با وی در زمینه فعالیت های زودرس انتخاباتی به گفت و گو نشسته ایم که در ذیل از نظر خوانندگان عزیز می‌گذرد:

تسنیم: سطح خشونت رقابت‌های سیاسی بسیار بالا رفته است. طوری که به نظر می‌رسد، نظام سیاسی را با یک مشکل مواجه کرده است، که خود، مانع حل مسائل اجتماعی و اقتصادی می‌شود، به جای آن که حل مسائل را تسهیل کند. چطور می‌توان سطح این رقابت‌ها را به یک مقدار سازنده تقلیل داد و تصحیح کرد؟

▬ مشکل رقابت‌های سیاسی خشونت‌بار، از ابتدای انقلاب، یک مسئله بود. کشورهای اروپایی هم در آغاز شکل‌گیری دموکراسی شاهد رقابت‌های بسیار خشونت‌بار و خونین بودند، و این رقابت‌های خشونت‌بار، تا همین اواخر سده بیستم ادامه داشت، و حتی گاهی مثل وقایع اخیر فرانسه، تا همین الآن هم برخوردهای خشن جهان سومی ادامه دارد.

▬ در کشور ما تا آغاز جنگ، رقابت‌های سیاسی با تند و تیزی بسیار بالایی پیگیری می‌شد، ولی بروز تهدید جنگ در کنار ریاست جمهوری داهیانه آیت الله خامنه‌ای، شرایط نسبتاً با ثباتی را برای کشور رقم زد. ولی در مقطعی، مجدداً رقابت‌ها بالا گرفت، و منجر به صدور تدبیری از امام خمینی (ره) شد که به «منشور برادری» شهرت یافت.

▬ این تدبیر امام، یکی از معماری‌های معجزه گون مرحوم امام ره بود. در این منشور، تلاش شده است تا ضمن تأکید بر اهمیت رقابت سیاسی و تأمین آزادی‌های مدنی، این رقابت‌ها را درون چهارچوب انقلاب اسلامی قرار دهد و تضمین کند که این رقابت‌ها نهایتاً به شکوفایی بیش‌ترمنجر می‌شود و حالت خود تخریبگر پیدا نکند. امام تأکید داشتند که کشور ما در مرحله بازسازی و سازندگی به تفکر و به وحدت و برادری نیاز دارد. از نظر امام، انتقاد بجا و سازنده، باعث رشد جامعه می‌شود، و هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. در این منشور 13 اصل مشترک برای تعریف نیروهای خودی در رقابت‌های سیاسی انقلاب اسلامی تأکید شده است و تصریح شده که اگر فعالان سیاسی به این 13 اصل پایبند باشند، بقیه باید آن‌ها را تحمل کنند و مجال دهند تا خود را به ملت عرضه کنند. به این 13 اصل، دقت کنید:

1. نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند؛
2. دلشان برای کشور و مردم می‌سوزد؛
3. هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند؛
4. می‌خواهند کشورشان مستقل باشد؛
5. می‌خواهند سیطره و شرّ زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند؛
6. می‌خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان، زندگی پاک و سالمی داشته باشند؛
7. می‌خواهند دزدی و ارتشا در دستگاه‌های دولتی و خصوصی نباشد؛
8. می‌خواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد نماید که بازارهای جهان را از آن خود کند؛
9. می‌خواهند اوضاع فرهنگی و علمی ایران به گونه‌ای باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوی مراکز تربیتی و علمی و هنری ایران هجوم آورند؛
10. هر دو می‌خواهند اسلام، قدرت بزرگ جهان گردد؛
11. ولی، هر دو باید کاملاً متوجه باشند که موضع‌گیری‌ها باید به گونه‌ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه‌داری غرب و در رأس آن امریکای جهان خوار و کمونیسم و سوسیالیسم بین‌الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند؛
12. هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذره‌ای از سیاست «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذره‌ای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند؛
13. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچیک از آن دو جریان رحم نمی‌کند.

▬ جالب وقدری تکان دهنده است که در آن منشور، امام (ره) نحوی اتمام حجت شرعی و تاریخی هم دارند در این جمله: «خداوندا؛ تو شاهد باش من آن چه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حال، خود دانند». اعتقاد من این است که معماری مرحوم امام (ره)، درست تحقق پیدا نکرد و بعد از درگذشت امام دوستان اصلاح‌طلب فعلی، دعواهای خطی و جناحی زمان امام را در همان مجلس سوم به برخوردهای خطرناک با رهبری تبدیل کردند و متأسفانه این مسیر را، تا سال 88 ادامه دادند و به اوج رساندند.

تسنیم: آیا خود اصول‌گرایان به این اصول پایبند بودند؟
▬ در هر دو جناح تخطی از این اصول بود. یکی از نمودهای عدم تحقق منویات امام ره، همین سنت سیئه‌ای بود که چند دوره ریاست جمهوری است که دامن سیاست ایران را گرفته است، و دیگر منحصر به دوستان اصلاح‌طلب نیست. اینکه هر سیاست‌مدار یا رئیس‌جمهور که به قدرت می‌رسد، عادت کرده است که گذشته را تخریب کند، و وانمود کند که در گذشته هیچ کار مثبتی انجام نشده است، یعنی خروج از منشور برادری. این همان چیزی است که امام، به عنوان برخورد خطی نسبت به آن هشدار داده بودند. ایشان در منشور برادری گفته بودند که «انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آن که به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است».

▬ خب؛این چه کاری است که رئیس‌جمهورهای ما، از زمان آقای هاشمی تا حالا انجام می‌دهند، عملکرد دولت قبلی‌شان را سیاه جلوه می‌دهند؟ این به اصل اعتماد مردم به نیروهای سیاسی ضربه می‌زند، و مردم را نسبت به اصل کارآیی انقلاب بدبین می‌کند. البته انتقاد خوب است، ولی باید هدف انتقاد، از میدان به در کردن رقیب نباشد، بلکه باید در همان مسیرهای سیزده گانه قرار بگیرد. متأسفانه این چیزی بود که بسیاری از نیروهای فعال هر دو جناح، حالا چه سیاسی و چه مطبوعاتی به آن پایبند نماندند.

▬ در همان زمان که انتقادات دوستان اصلاح‌طلب،دردوران آقای خاتمی نسبت به آقای هاشمی خیلی تند شده بود، و برخوردهای احزاب هم خیلی خشن شده بود، ما در خانه احزاب، سعی کردیم که برای رقابت احزاب یک چارچوبی درست کنیم. آن زمان آقای موسوی لاری وزیر کشور، نمایندگان احزاب را در وزارت کشور جمع کردند تا اختلافات را به گفت و گو بکشانند. ابتدا نمایندگان احزاب گفتند، ما که با هم دعوایی نداریم، ولی من وقت گرفتم و بگومگوهای آن‌ها را در مطبوعات یادآوری کردم و گفتم چطور شما با هم دعوا ندارید، پس این‌ها چه اتهامات و تعابیر تندی است که علیه هم به کار می‌برید؟ خب در آن جلسات، بحث‌ها جدی شد، و بنده، و آقای شکوری راد، و آقای مبلغ، مأمور شدیم تا منشور برادری احزاب را تهیه کنیم، که نهایتاً اسمش را منشور وفاق گذاشتند. خب؛ جلسات سختی بود. بنده یک طرف و آقای شکوری راد و آقای مبلغ در موضع مشترکی بودند، و گاهی بحث‌ها خیلی سخت می‌شد، ولی خدا کمک کرد و بحث‌ها به نتایج خوبی رسید، و نهایتاً هم، در مجمع عمومی خانه احزاب به تصویب همه رسانده شد.

▬ کاش به آن متن عمل می‌شد. ما در آن متن، به همان نکات امام در منشور برادری تأکید کردیم؛ التزام به اسلامیت نظام و ولایت امر، التزام به جمهوریت نظام، استقلال و تمامیت ارضی کشور، پذیرش رأی اکثریت و التزام عملی به نتیجه انتخابات، عدم اتکا به حمایت کشورها و عوامل خارجی، خودداری از ایجاد تبلیغ یا تقویت و تشدید شکاف‌های اجتماعی، پرهیز از تبدیل رقابت‌های سیاسی به ستیزه‌جویی و منازعات و مناقشات ملی و مذهبی، عدم حمایت از حرکت‌های غیر قانونی و محکوم کردن آن‌ها بویژه در امر انتخابات، و التزام به رعایت ادب و احترام نسبت به رقبا و به کار گیری ادبیات منطقی و استدلالی در مباحثات، مذاکرات و نقدها. خب؛ ببینید که اگر به این منشور که همه احزاب پای آن را امضا کردند در سال هشتاد و هشت عمل می‌شد، جلوی چه خسارت‌هایی به کشور گرفته می‌شد؟ متأسفانه نه به آن منشور برادری عمل شد، و نه به این منشور وفاق.

تسنیم: حالا که ظاهراً برادری و وفاق، در عمل قابل تحقق نیست، بهتر نیست که این رقابت‌های تند، قدری دیرتر شروع شوند و کشور را از یک سال مانده به انتخابات، این طور درگیر تنش نکنند؟
▬ اهمیت انتخابات ریاست جمهوری ایجاب می‌کند که لااقل از یک سال قبل، رقابت‌های منطقی برای ارائه اطلاعات مناسب به رأی دهندگان برای انتخاب درست شکل بگیرد. این که شاید برخی بگویند که این رقابت‌ها زود است، و کشور را دچار التهاب می‌کند، یا کارها را تعطیل می‌کند، و ...، به اشکال در شکل رقابت‌ها بر می‌گردد. در واقع، شکل رقابت‌های ما صحیح نیست، و باید تمرکز کرد و این را درست کرد.

▬ مردم از رقابت‌های سیاسی استقبال می‌کنند، و گر نه در انتخابات اخیر مجلس، این‌طور به فهرست‌ها رأی یکپارچه نمی‌دادند. من فکر می‌کنم که آراء فهرستی در انتخابات مجلس گذشته نشان می‌دهد که مردم از جناح‌های سیاسی انتظار تولید «فرآورده سیاسی» دارند. «فرآورده سیاسی»، همان سیاست‌ها و راه حل‌ها، و همچنین معرفی مجریان سیاست‌ها هستند که برای حل مشکلات مردم تولید شده باشند. وظیفه نیروهای فعال در سیاست، به جای این اتلاف انرژی‌ها، تولید «فرآورده سیاسی» مثل نسخه‌های کارشناسی و کارآمد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی برای حل مشکلات و مسائل است. به نظرم به جای این نحو بگو مگوها، ضمن تعهد به ارزش‌های برادری و وفاق انقلابی، باید رقابت‌های سیاسی را به سمت رقابت در تولید «فرآورده سیاسی» سوق بدهیم.

▬ باید فرهنگ‌سازی کنیم، و این کار را آن قدر ادامه دهیم تا رقابت‌های سیاسی سازنده، به لحاظ فرهنگی جا بیفتد و از درون نیروهای فعال بجوشد. هیچ راه دیگری وجود ندارد، البته نمی‌خواهیم نقش قوانین جامع و شفاف، و نهادهای کارآمد را نادیده بگیریم. همه ما باید به رقابت سالم و درون چهارچوب اصول قانون اساسی عادت کنیم. بالاخره الآن در بسیاری از نظام‌های مردم‌سالار دنیا جا افتاده که اگر کسی قصد خروج از اصول قانون اساسی دارد، راهش رقابت‌های سیاسی متعارف نیست. خب؛ چنین افرادی در همه جای دنیا شورش می‌کنند، کودتا می‌کنند، یا کاری شبیه این‌ها که تکلیف مردم و نظام حاکم هم با آن‌ها معلوم است. ولی وقتی کسی می‌آید درون چهارچوب‌های تعریف شده‌ای مانند انتخابات، یا رقابت‌های حزبی و مطبوعاتی شرکت می‌کند، نمی‌تواند اصول قانونی را نادیده بگیرد. بالاخره ما یک سری اصول لایتغیر در قانون اساسی داریم، که در کنار آن منشور برادری و منشور وفاق، چهارچوب‌های رقابت سیاسی متعارف را تشکیل می‌دهند.

تسنیم: بالاخره دقیقاً باید چه کار کنیم که رقابت‌های سیاسی سر جای خودش قرار بگیرد و مثل سایر فعالیت‌های ملت، به رشد کشور کمک کند، نه این که مدام جلوی حرکت رو به پیش ملت را بگیرد؟
▬ هیچ راهی جز کار فرهنگی و جا انداختن ارزش‌های رقابت سیاسی سالم و ارزش‌های مردم‌سالاری دینی نداریم. خیلی با زور و جبر و قانون و قاعده درست نمی‌شود. باید از درون فعالان سیاسی بجوشد و خود احزاب و گروه‌ها و مطبوعات و هنرمندان و ادیبان و دانشمندان و ... پیش قدم بشوند. ببینید؛ چقدر رقابت‌های ورزشی در شکوفایی و بهبود رکوردهای ورزشی کمک می‌کند؟ خب این به این خاطر است که هر سال یا چهار سال یک بار عده‌ای دور هم جمع می‌شوند و بدون جر زنی، در چهارچوب قواعد مشخص، با داور معین به رقابت‌ها تن می‌دهند و آن قدر فرهنگ رقابت جا افتاده که اگر داوری نادرست هم بود، رأی داور را می‌پذیرند و حتی به او تندی و اهانت نمی‌کنند و سعی می‌کنند اعتراض خود را از مبادی مشخص و معین پیگیری کنند. ما هیچ راهی نداریم، جز این که مسیرهای رقابت سالم را باز نگه داریم و آن را به یک فرهنگ تبدیل کنیم تا انصاف سیاسی از درون فعالان در این حیطه بجوشد.

▬ الآن،فرهنگ رقابت سیاسی ما درست نیست. غیر منصفانه است. من خیلی اصرار دارم که در این مصاحبه این را بگویم و بر آن تأکید کنم. این روند درستی نیست که هر کسی می‌آید، اقدامات قبلی‌ها و دیگران را سیاه جلوه می‌دهد. نباید این‌طور قاعده بشود که رؤسای جمهور ما حوزه عملکرد خود را خوب و نیک جلوه بدهند و دوران رئیس‌جمهور قبل یا حوزه عملکرد شهردار را مدام لکه دار و سیاه کنند. نباید این طور بشود که هر کس رئیس‌جمهور می‌شود، اطمینان داشته باشد که رئیس‌جمهور بعد، او را بی‌حیثیت می‌کند، مگر این که شانس بیاورد و شهید بشود.

▬ باید انصاف سیاسی به یک فرهنگ تبدیل شود. نباید در انداختن تقصیرها به گردن دیگران از انصاف خارج شویم. اما اگر انصاف را رعایت کردیم، عملکرد قبلی‌ها را نقد کردیم، و نقاط قوتشان را هم متذکر شدیم، آن وقت می‌توانیم انتظار داشته باشیم، در مورد ما هم انصاف را رعایت کنند.

▬ خصوصاًمناصبی مانند ریاست جمهوری، طوری است که باید حرمت و حریم داشته باشند، و در درجه اول خود احراز کنندگان این سمت باید حرمت آن را حفظ کنند. نباید رئیس‌جمهور وارد شکلی از «بگو مگو» و «خودتی خودتی» شود که واکنش طبیعی به آن، بی‌حرمتی به خودش باشد. اگر رئیس‌جمهور، از یک جایگاه معتدل و پذیرفتن مسؤولیت بزرگ‌تر بودن، که وظیفه دارد حقوق مخالفان خود را هم حفظ کند، برخورد خشن با مخالفان انجام دهد، خب، هر عملی عکس‌العمل دارد؛ وقتی ایشان، مخالفان دولت را بی‌سواد و دزد و دلواپس و ... خطاب کنند، طبیعی است که این عمل عکس‌العمل‌هایی به دنبال خواهد داشت.
▬ آقای روحانی از ابتدا در همان مناظره از تعابیری مثل سرهنگ استفاده کردند و بعد هم این مسیر را ادامه دادند که، این‌ها واکنش ایجاد می‌کند. خب؛ آن مبارزات انتخاباتی بود؛ انتظار این بود که پس از استقرار در کرسی ریاست جمهوری شرایط موقعیت را مراعات کنند، که متأسفانه، بر عکس، هر روز تندتر شدند.

▬ این صحیح نیست که همه رئیس‌جمهورهای ما پس از انقلاب مورد جفای دیگران یا بعدی‌ها قرار بگیرند. هواداران آقای خاتمی، آقای هاشمی را عالی‌جناب سرخپوش نامیدند، آقای خاتمی هم به همین سرنوشت مبتلا شد و همان‌ها که به آقای هاشمی تاختند از ایشان هم عبور کردند، آقای احمدی‌نژاد هم همین‌طور، و با این روال، عن‌قریب نوبت خود آقای روحانی خواهد بود. یک کاری نکنیم که هر کسی که می‌آید، دولت قبل و آمارهای رسمی‌اش را انکار کند. باید یک معیاری را بپذیریم. در رقابت‌های ورزشی به داور احترام می‌گزارند، ولی نمی‌شود در رقابت‌های سیاسی، مراجع رسمی را به استهزاء بگیریم.

▬ الآن، و طی چند ماه تا انتخابات، این صحنه خوبی نیست، و برای کشور منافعی در بر ندارد. این همه خشونت لفظی، مجالی برای کار تشکیلاتی منظم و تصمیم‌گیری صحیح مردم باقی نمی‌گذارد. دولت، باید نقش بزرگ‌تر خود را درک کند، و سطح خشونت کلام را پایین بیاورد.

▬ من جداً توصیه می‌کنم که کارگزاران نظام، این مناصب را به عنوان طعمه نگاه نکنند، و برای حفظ آن، هر چیزی را نگویند، هر کاری را نکنند. چیزهایی را نگویند که باعث ناامیدی و دلسردی مردم شود. بالاخره این دولت، دولت امید است. این چه کاری است که ما در دیدار مردمی که معلوم است از وضعیت حقوق مدیران مغموم و ناراحت هستند و حق هم دارند ناراحت باشند، اوضاع را سیاه‌تر و سیاه‌تر جلوه می‌دهیم، شاید خودمان سفیدتر به نظر برسیم. این رویه درستی نیست.

▬ این یک اصل جا افتاده است که دولت، باید در موقعیت دولت، گروه‌های ذی‌نفوذ را تعدیل و تنظیم کند، و میان آن‌ها معادله برقرار کند، نه این که خودش یک طرف دعواها قرار بگیرد و فضا را تندتر کند. بالاخره دولت در موقعیت بزرگ‌تر خانواده ایستاده است. بدتر آن است که دولت درگیر حقوق‌های آن‌چنانی و مزایای آن‌چنانی و شائبه رانت دادن به افراد و گروه‌های هم جهت شود، و این گمان را در میان مردم به وجود بیاورد که دولت، به موقعیت خدمت، به عنوان طعمه نگاه می‌کند، البته از این که دولت به نحو مثبتی وارد برخورد با این پدیده مخرب شده جای تقدیر دارد. در کل، این یک قاعده است که کسی که به دولت وارد می‌شود، باید فعالیت اقتصادی خود را کنار بگذارد، طوری که مردم باور کنند که او در جایگاه داوری بی‌طرف است. هر چه دولت، بهتر بتواند این اطمینان را در مردم ایجاد کند، بیشتر از اعتماد مردم بهره‌مند خواهد شد. در حال حاضر، به نظر می‌رسد که بخشی از مردم احساس می‌کنند که دولت، خودش یک طرف دعواها قرار گرفته، و این به اعتماد آن‌ها آسیب می‌زند. آنان مانند دوران شورای شهر اول که آن زمان هم دعوا و مرافعه بی‌حساب بالا گرفته بود، گمان می‌کنند که عالی‌رتبگان سیاسی به جای پرداختن به مسائل آن‌ها، به بگو مگو روی آورده‌اند.

▬ من فکرمی‌کنم که این شرایط آشفته روابط برخی سیاسیون، امکان نفوذ میان آن‌ها را توسط اجانب هم بالا می‌برد. این هم یک جنبه ماجراست. وقتی طرف‌ها به قواعد گفتگو پایبند نباشند و انضباط سیاسی را رعایت نکنند، این امکان برای عوامل نفوذی هم فراهم می‌آید تا این وسط‌ها مداخله کنند، و آتش‌ها را هم بزنند، و شرایط را به شکلی در آورند که طرف‌های خودی دعوا هم نتوانند به خوبی آن را جمع و جور و کنترل کنند. در این شرایط آشفته منطقه، که تمام اطراف ما پر از جنگ و ناآرامی و کودتا و ترور و از این جور رویدادهای بی‌ثبات کننده است، سیاستمداران باید مسؤولانه‌تر با مسائل برخورد کنند.

▬ باید همه، به مرزهای تقوا و قواعد مصرح مبارزات سیاسی، خصوصاً وصایای امام و منشور برادری و توصیه‌های مقام معظم رهبری برگردیم و ضمن حفظ برادری، مسیر رقابت سالم و منصفانه را طی کنیم، تا زمینه انتخاب‌های مردم به خوبی فراهم شود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon