سریعالقلم با این یاوهگویی خود را از اعتبار انداخت
- اخبار رسانه ها
- اخبار خواندنی
- 17 آذر 1404 - 10:51
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، روزنامه کارگزارانی سازندگی که به تازگی برای حمایت از سریعالقلم، او را تیتر و عکس تمامصفحه اول هم کرد، در یادداشتی با عنوان «خطای معیار طبقاتی» نوشت: سخنان آقای دکتر سریعالقلم در مورد اقشار محروم و نقش آنها در مدیریت اقتصاد و سیاست طی روزهای اخیر مورد بحث بوده است.
برخی در این فاصله کوشیدند تا برای دفاع از ایشان، اصل سخنان ایشان را نادیده گرفته و بر اهمیت نقش «طبقه متوسط» متمرکز شوند و از «گروههای نخبه و برخوردار از دانش تجربه جهانی چشم و دلسیر، انضباط فکری و توانایی» سخن بگویند.
منتقدان متهم به «حملات سیاسی مغرضانه و سازمانیافته علیه یک نظر علمی» و بیتوجهی «به نیاز به نخبگانی کارآمد، شایسته، وطندوست، مسئولیتپذیر، مستقل، باتجربه جهانی و آشنا با عقلانیت و حکمرانی مدرن» شدهاند. اما سخنان آقای دکتر سریعالقلم که موجب اعتراض شد، غیر از اینها بود. سخن ایشان با اینکه «فرد در کودکی آیا اتاق خاص خود را داشته یا نداشته» شروع میشود.
اگر این معیار باشد، در گام اول اقلاً 70درصد مردم ایران از چرخه مدیریتی حذف میشوند. بعد ایشان میگویند: «کسی میتواند وارد سیاست و اقتصاد شود که حداقل از طبقه متوسط باشد». این سخنی است بهغایت نادرست و ضدعلمی. آنجا هم که میگویند «بعضی وقتها سیاهها و اینها هم درخواست میکردند و از طبقات پایین بودند»، سخنی است که اگر در آمریکا گفته شود بهعنوان سخنی نژادپرستانه مورد اعتراض قرار میگیرد. با توجه به آن عبارت «حداقل از طبقه متوسط» میتوان معنی عبارت «هر کسی را نباید اجازه داد که وزیر شود»، فهمید. ایشان همچنین «شناخت دنیا» را به این یا آن «قشر اجتماعی» ربط میدهند که گزارهای نادرست است.
لُبکلام ایشان در این فایل صوتی بدون تردید این است که کسانیکه محرومیت و فقر مادی داشتهاند به درد سیاست و اقتصاد نمیخورند. کسانی که این «لُبکلام» را مسکوت گذاشته و در دفاع از این سخنان از مهمبودن طبقه متوسط صحبت کردهاند، در واقع مغلطه کردهاند. ایشان میگوید «کسانی که محرومیت کشیدهاند، لیاقت قرار گرفتن در پستهای مدیریتی را ندارند». این سخن نوعی نظام کاستی فاقد تحرک اجتماعی را تداعی میکند که حتماً ضدعلمی است.
روزنامه شرق هم در مقالهای مینویسد: بهتازگی یکی از استادان مباحث توسعه، این دیدگاه را مطرح کرده است که تنها طبقه متوسط توانایی و انضباط لازم برای حکمرانی مؤثر را دارد و ورود طبقات فرودست به ساختار قدرت میتواند به «سوءاستفاده»، «جبران محرومیت» یا «تخریب سازوکارهای حکمرانی» بینجامد. این فرضیه از نظر تاریخی، تجربی و نظری قابل دفاع نیست. واقعیت این است که خاستگاه طبقاتی نه تضمینکننده شایستگی است و نه پیشبینیکننده فساد.
سایت جماران هم با اشاره به واکنشهای اعتراضی علیه تحلیل اشرافی سریعالقلم نوشت: اظهارات این استاد دانشگاه و مشاور سابق حسن روحانی مبنی بر اینکه «فقرا نباید در سیاست و اقتصاد وارد شوند، زیرا فاقد ظرفیتهای ذهنی لازم هستند» و «در آینده ایران نباید اجازه دهیم از این طبقات وزیر شوند»، موجی گسترده از واکنشها را برانگیخت.
بیشترین واکنشها حول محور طبقاتی شکل گرفت. واژگانی چون «فاشیستی»، «نژادپرستانه»، «الیتیستی» و «ضد عدالت اجتماعی» به سرعت به برچسبهای غالب بدل شدند. این ادبیات نشان میدهد که بخشی از افکار عمومی سخنان او را نه یک لغزش فردی، بلکه بازتاب یک نگاه ساختاری و تحقیرآمیز به طبقات پایین جامعه تلقی کرده است.
یادآوری سخنان سال 92 او («لبوفروش و راننده تاکسی چرا درباره مذاکرات ژنو نظر میدهند؟») نشان داد که از منظر منتقدان، نگاه تحقیرآمیز او به طبقات پایین، یک الگوی پایدار است. همین تداوم باعث شد سخنان اخیر بهعنوان بخشی از یک خط فکری نخبهگرایانه تثبیت شود. مقایسه او با محسن رنانی و ماجرای «کورتکس نازک ایرانیها» نیز به شکلگیری یک «میم» جدید انجامید؛ هر دو بهعنوان نمونههای نخبهگرایی نژادپرستانه معرفی شدند.
موج واکنشها بزرگترین بحران اعتبار عمومی سریعالقلم در دو دهه اخیر را رقم زد. حتی پایگاه سنتی او اصلاحطلبان، روشنفکران و تکنوکراتها با شدیدترین لحن به نقد پرداختند. موافقان واقعی تقریباً غایب بودند و بقیه دفاعها ضعیف بود. او در کمتر از 48ساعت و در سقوطی سریع و بیسابقه، از «استاد توسعه» به «نماد فاشیسم طبقاتی» بدل شد.
جریانشناسی کاربران نشان میدهد که واکنشها نهتنها گسترده، بلکه از نظر ترکیب سیاسی نیز متنوع بوده است. بیشترین خشم از درون پایگاه اصلاحطلبان و غربگرایان برآمد؛ همان حلقهای که طی دو دهه گذشته پشتوانه اصلی اعتبار او محسوب میشد.
منبع: کیهان
انتهای پیام/