چرا رژیم صهیونیستی دنبال تجزیه سوریه است؟
- اخبار رسانه ها
- اخبار خواندنی
- 01 دی 1404 - 13:44
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، جنگ داخلی سوریه طی بیش از یک دهه گذشته، این کشور را به کانون رقابت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرده است؛ اما آنچه در ماههای اخیر رخ داده، نشانه یک تغییر پارادایمی در رفتار رژیم صهیونیستی است. افزایش دامنه حملات، نفوذ در عمق خاک سوریه و هدف قرار دادن حتی نیروهای همسو، حاکی از راهبردی فراتر از تضعیف نظامی دمشق است؛ راهبردی که هدف آن فروپاشی یکپارچگی سیاسی سوریه و ایجاد یک کریدور راهبردی برای نفوذ امنیتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی در قلب منطقه محسوب میشود.
* تغییر پارادایم در درگیریهای سوریه و ظهور یک استراتژی جدید
در دهههای اخیر، غرب آسیا صحنه تحولات شگرف و پیچیدهای بوده است اما هیچ تحولی به اندازه جنگ داخلی سوریه، معادلات ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش تغییرات بنیادین نکرده است. سقوط دولت مرکزی بشار اسد در بخشهای وسیعی از کشور، زمینهای را برای مداخله بازیگران متعدد منطقهای و بینالمللی فراهم کرد. در این میان، رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از مهمترین بازیگران، از همان ابتدا نقش فعالی را ایفا کرده است. حملات این رژیم به سوریه که عمدتاً هوایی انجام میشد، هدف مشخصی را دنبال میکرد: تضعیف زیرساختهای نظامی و امنیتی سوریه و جلوگیری از تقویت محور مقاومت. این حملات، اگرچه خسارات قابل توجهی به ارتش سوریه وارد کرد اما در نگاه کلی، ماهیتی تاکتیکی، واکنشی و محدود داشت.
با این حال، طی ماههای گذشته، رویکرد رژیم صهیونیستی به شکل محسوسی تغییر کرده است. حملات اخیر این رژیم به سوریه و پیشرویهای گسترده آن در عمق خاک این کشور، بویژه در مناطق جنوبی و نزدیک به پایتخت، ماهیت کاملاً متفاوتی به خود گرفته است. این اقدامات تهاجمی جدید، عملاً پرده از یک استراتژی بلندمدت و یک هدف بزرگتر برداشت که فراتر از صرفاً تضعیف توان نظامی سوریه است. تحلیلگران معتقدند این رویکرد جدید، بخشی از یک پروژه بزرگ و رویایی دیرینه به نام «کریدور داوود» است که رژیم صهیونیستی برای تحقق آن، حاضر به بر هم زدن تمامیت ارضی و یکپارچگی سیاسی سوریه است.
این نوشتار به بررسی این تحول استراتژیک، انگیزههای پنهان پشت آن و پیامدهای ژئوپلیتیک کریدور داوود میپردازد. این تحلیل جامع، ضمن تشریح ابعاد مختلف این پروژه، به بررسی منافعی میپردازد که این کریدور برای رژیم صهیونیستی به ارمغان میآورد. همچنین به پیامدهای آن برای بازیگران کلیدی منطقه، بویژه ایران، محور مقاومت، عراق و ترکیه اشاره میکند.
* تغییر استراتژی رژیم صهیونیستی؛ از حملات محدود تا پیشرویهای عمیق
از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011، رژیم صهیونیستی به بهانههای مختلف، بارها زیرساختهای سوریه، بویژه تأسیسات دفاعی، امنیتی و نظامی را در مناطق مختلف این کشور منهدم کرده است. این حملات که اغلب در پاسخ به تحرکات نیروهای محور مقاومت یا برای جلوگیری از انتقال تسلیحات به حزبالله لبنان انجام میشد، عموماً ماهیتی تاکتیکی و با اهداف مشخصی مانند تضعیف پایگاههای نیروهای ایرانی در سوریه یا انبار مهمات ارتش سوریه داشت. با این حال، حملات اخیر ماهیتی تهاجمیتر و استراتژیکتر دارد و نشان میدهد رژیم صهیونیستی دیگر به اهداف محدود اکتفا نمیکند. این حملات به جای هدفگیریهای نقطهای، به دنبال ایجاد یک تغییر میدانی گسترده است.
یکی از بهانههای اخیر برای این حملات، وضعیت دروزیهای ساکن در استان سویدا بود. برای درک این موضوع، ابتدا باید به دروزیها پرداخت. دروزیها یک گروه مذهبی یکتاپرست هستند که ریشههایی در تاریخ اسلام دارند و عمدتاً در سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی ساکنند. استان سویدا در جنوب سوریه، به عنوان پایگاه اصلی این گروه شناخته میشود و دروزیها به دلیل بافت جمعیتی خاص خود و حفظ استقلال نسبی از دولت مرکزی دمشق، همواره یک بازیگر مهم در معادلات محلی بودهاند. رژیم صهیونیستی با استفاده از این بهانه، نفوذ خود را در این منطقه آغاز و حتی اقدام به بمباران مناطق تحت کنترل دولت دستنشانده جولانی که خود به عنوان یک دولت وابسته به صهیونیستها شناخته میشود، کرد.
این اقدام نشان داد هدف رژیم صهیونیستی، حتی با یکپارچگی سوریه تحت پرچم دستنشاندههای خود نیز در تضاد است.
حمله به نیروهای جولانی این پیام را منتقل میکند که رژیم صهیونیستی به دنبال از بین بردن هرگونه قدرت مرکزی در سوریه است و برای رسیدن به اهداف خود، حاضر به قربانی کردن حتی متحدان و مهرههای خود نیز هست.
به عبارت دیگر، رژیم به هر قیمتی به دنبال از بین بردن یکپارچگی سوریه و تبدیل این کشور به مجموعهای از مناطق خودمختار و بیثبات است. این استراتژی جدید، به جای تمرکز بر حفظ امنیت در مرزهای اشغالی، به دنبال ایجاد یک منطقه حائل بزرگ و تحت نفوذ در عمق خاک سوریه است.
* کریدور داوود؛ مگاپروژهای برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه
انگیزه اصلی رژیم صهیونیستی برای تمرکز شدید بر سوریه و تلاش برای از بین بردن یکپارچگی سیاسی آن، در یک پروژه عظیم و مهم به نام کریدور داوود نهفته است. این کریدور که سالهاست رویای ژئواستراتژیک صهیونیستها محسوب میشود، یک مسیر حیاتی برای اتصال رژیم به مناطق استراتژیک در شرق و غرب آسیاست. این پروژه تنها یک مسیر ترانزیتی نیست، بلکه یک ابزار قدرتمند برای افزایش نفوذ و تسلط بر منابع و مسیرهای استراتژیک منطقه است که میتواند موازنه قدرت را به طور کامل تغییر دهد.
* نقشه کریدور داوود
این کریدور از بلندیهای جولان که تحت اشغال رژیم صهیونیستی است، آغاز میشود. از اینجا، کریدور به سمت شمال شرقی، از قنیطره و درعا عبور کرده و به سویدا میرسد. در ادامه، مسیر به سمت شرق کشیده شده و از منطقه التنف عبور میکند و سپس به مناطق نفتخیز دیرالزور و حسکه میرسد. از حسکه، کریدور به رژیم صهیونیستی امکان دسترسی مستقیم به کردستان عراق و از آنجا به ترکیه را میدهد. این مسیر نهتنها یک شریان حیاتی برای تجارت و ترانزیت، بلکه یک ابزار قدرتمند برای افزایش نفوذ و تسلط بر منابع و مسیرهای استراتژیک منطقه است. این کریدور به عنوان یک گوِه، میان سوریه و عراق عمل و عملاً جغرافیای سیاسی منطقه را از نو تعریف میکند.
* مزایای راهبردی کریدور داوود برای رژیم صهیونیستی
کریدور داوود چندین مزیت راهبردی مهم برای رژیم صهیونیستی به همراه دارد که توضیح میدهد چرا این رژیم برای تحقق آن تا این حد تلاش میکند.
1- اتصال به کردستان عراق و تهدید ایران
مهمترین فایده این کریدور برای صهیونیستها اتصال رژیم صهیونیستی به کردستان عراق است. این دسترسی به رژیم اجازه میدهد از طریق کردستان عراق، به مرزهای غربی ایران دسترسی پیدا کند. این امر به رژیم امکان میدهد فشارهای امنیتی و اطلاعاتی علیه ایران را افزایش داده و به طور مستقیم، ثبات داخلی و مرزهای غربی ایران را تهدید کند. با ایجاد این کریدور، رژیم میتواند جبهه جدیدی را علیه ایران باز کرده و موازنه قدرت را به نفع خود تغییر دهد. این استراتژی، تهدیدی بسیار جدیتر از حملات هوایی به پایگاههای نظامی در سوریه است، زیرا یک جبهه جدید و دائمی را در نزدیکی مرزهای ایران ایجاد میکند.
2- قطع محور مقاومت
کریدور داوود به طور مستقیم محور مقاومت را قطع میکند. این محور که از ایران، عراق، سوریه و لبنان عبور میکند، شریان حیاتی برای تأمین لجستیکی، نظامی و مالی گروههای مقاومت در منطقه است. با تسلط بر این مسیر در جنوب و شرق سوریه، رژیم صهیونیستی میتواند این خطوط ارتباطی را مسدود کرده و از انتقال تسلیحات و منابع به حزبالله و سایر گروههای مقاومت جلوگیری کند.
این اقدام به طور جدی توان عملیاتی و استراتژیک محور مقاومت را تضعیف کرده و امنیت رژیم صهیونیستی را در مرزهای شمالی افزایش میدهد. این پروژه، عملاً یک ضربه مهلک به انسجام و قدرت عملیاتی این محور است.
3- ایجاد فشار و ناامنی در عراق
این کریدور به رژیم صهیونیستی اجازه میدهد فشار و ناامنی را در عراق افزایش دهد. با دسترسی مستقیم به مناطق مرزی عراق، رژیم میتواند گروههای مقاومت عراقی را تهدید کرده و به تضعیف دولت مرکزی این کشور بپردازد. این بیثباتی در عراق به طور مستقیم به منافع رژیم صهیونیستی خدمت و آن را به یک بازیگر مهم در معادلات امنیتی عراق تبدیل میکند. این اقدام به طور غیرمستقیم به افزایش نفوذ رژیم در تصمیمگیریهای سیاسی و امنیتی عراق منجر خواهد شد.
4- از بین بردن یکپارچگی سیاسی سوریه
هدف اصلی و آشکار پروژه کریدور داوود، از بین بردن یکپارچگی سیاسی سوریه است. برای اینکه رژیم صهیونیستی بتواند این کریدور را تحت کنترل خود درآورد، لازم است مناطق مهمی مانند جولان، قنیطره، درعا و سویدا از کنترل دولت مرکزی سوریه خارج شود.
این پروژه به طور ذاتی با ایده یک سوریه واحد و مستقل در تضاد است و به تضعیف هرگونه قدرت مرکزی در دمشق منجر میشود. این اقدام به رژیم صهیونیستی اجازه میدهد با دولتهای کوچک و ضعیفتر در مرزهای خود روبهرو شود که تهدید کمتری را متوجه امنیت آن میکنند.
5- تهدید ترکیه و ضربه به پروژههای گازی
کریدور داوود همچنین تهدید جدی برای ترکیه و منافع اقتصادی آن محسوب میشود. با تسلط بر این مسیر، رژیم صهیونیستی میتواند بر روابط ترکیه با سوریه و عراق تأثیر بگذارد و آن را قطع کند.
علاوه بر این، این پروژه به طور مستقیم با مگاپروژههای گازی ترکیه و قطر که قرار بود از مسیر سوریه عبور کنند، در تضاد است و میتواند آن را مختل کند. این اقدام به منافع اقتصادی ترکیه ضربه زده و نفوذ ژئوپلیتیک رژیم صهیونیستی را افزایش میدهد. این کریدور عملاً ترکیه را در برابر یک بازیگر قدرتمند منطقهای قرار میدهد که توانایی مهار بلندپروازیهای اقتصادی و سیاسی آن را دارد.
6- دسترسی به مناطق نفتی سوریه
کریدور داوود امکان دسترسی رژیم صهیونیستی به مناطق نفتخیز سوریه در دیرالزور و حسکه را نیز فراهم میکند. این مناطق در حال حاضر عمدتاً تحت کنترل نیروهای کرد SDF قرار دارند. رژیم با ایجاد بیثباتی در سوریه و تضعیف هرگونه قدرت مرکزی، به دنبال نفوذ تدریجی و کسب کنترل غیرمستقیم بر این منابع است. این دسترسی به منابع نفتی، به رژیم صهیونیستی یک منبع استراتژیک انرژی و یک ابزار فشار اقتصادی جدید در منطقه میدهد که میتواند از آن برای تقویت موقعیت خود استفاده کند. این امر به رژیم امکان میدهد در معاملات انرژی منطقه نقش کلیدی ایفا کند.
* تحلیل دقیقتر پیامدهای ژئوپلیتیک کریدور داوود
در صورت تحقق، کریدور داوود تأثیرات عمیقی بر کل منطقه خواهد گذاشت که فراتر از منافع مستقیم رژیم صهیونیستی است. این پروژه میتواند به یک کاتالیزور برای بیثباتیهای بیشتر در منطقه تبدیل شود. برای مثال، نفوذ بیشتر رژیم صهیونیستی در کردستان عراق میتواند روابط بین دولت مرکزی بغداد و اقلیم کردستان را پرتنشتر کرده و به درگیریهای داخلی دامن بزند. همچنین قطع شریان لجستیکی محور مقاومت میتواند به تغییر استراتژیهای این محور و افزایش تنشها در مناطق دیگری مانند لبنان منجر شود.
از سوی دیگر، این پروژه یک تهدید وجودی برای ایده یکپارچگی ملی در سوریه است. با ایجاد این کریدور، نهتنها دولت مرکزی دمشق قدرت خود را بر بخشهای بزرگی از خاک خود از دست میدهد، بلکه این کشور به مناطق نفوذ مختلفی تقسیم خواهد شد که هر کدام تحت کنترل یک بازیگر منطقهای یا بینالمللی قرار دارند. این تقسیمبندی عملاً به جنگ داخلی سوریه یک بعد جدید و دائمی میبخشد.
علاوه بر این، برای ترکیه، این کریدور به معنای از دست دادن نفوذ سیاسی و اقتصادی در منطقه است. با توجه به جاهطلبیهای ترکیه برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای و یک هاب انرژی، ایجاد یک کریدور رقیب که توسط رژیم صهیونیستی کنترل میشود، میتواند به منافع بلندمدت این کشور ضربه بزند و آن را از معادلات کلیدی منطقه حذف کند.
* چالشها و موانع جاهطلبیهای رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی با وجود جاهطلبیهایش در منطقه، برای اجرای طرحهایی مانند «کریدور داوود» با موانع جدی روبهرو است. این موانع شامل عوامل منطقهای و بینالمللی متعددی است که میتواند اجرای این پروژهها را با شکست روبهرو کند. مهمترین این موانع موانع عبارتند از:
حضور قدرتهای منطقهای: نفوذ قدرتهایی مانند ایران و روسیه در سوریه یکی از بزرگترین موانع است. این کشورها با عمق اثر خود میتوانند فضای مانور را برای رژیم صهیونیستی بشدت محدود کنند.
مقاومت داخلی و محلی: نیروهای مقاومت اسلامی و گروههای محلی در سوریه، همانگونه که رهبر انقلاب از آنها به عنوان «جوانان غیور سوری» یاد کردهاند، مانع اصلی در برابر توسعهطلبیهای رژیم صهیونیستی هستند. این گروهها با الگوبرداری از حزبالله لبنان میتوانند هزینههای هرگونه اقدام نظامی یا سیاسی را برای رژیم صهیونیستی چنان بالا ببرند که این طرحها پیش از آغاز، متوقف شوند.
پیچیدگیهای روابط بینالمللی: روابط رژیم صهیونیستی با متحدانش، از جمله آمریکا و ترکیه نیز میتواند چالشی جدی ایجاد کند. هرگونه اقدام خودسرانه در منطقه میتواند روابط با این کشورها را تحت تأثیر قرار داده و حمایتهای بینالمللی را کاهش دهد.
* پیامدهای تلاش برای توسعهطلبی
هرگونه اقدام برای کنترل مناطق نفتخیز سوریه و برقراری ارتباط با کردستان عراق میتواند واکنشهای شدید منطقهای و بینالمللی را به دنبال داشته باشد. چنین اقداماتی نهتنها باعث انزوای سیاسی میشود، بلکه ممکن است هزینههای نظامی سنگینی را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کند و طرحهای بلندپروازانه آن را بینتیجه بگذارد.
* کریدور داوود؛ یک استراتژی مخرب جدید آمریکایی - صهیونیستی
تحلیل دقیق وقایع اخیر در سوریه نشان میدهد اقدامات رژیم صهیونیستی، فراتر از حملات تاکتیکی و محدود است. این حملات و پیشرویها بخشی از یک استراتژی بلندمدت و جاهطلبانه برای تحقق کریدور داوود است. این مگاپروژه، با هدف از بین بردن یکپارچگی سیاسی سوریه، قطع محور مقاومت، تهدید ایران و ترکیه و دسترسی به منابع انرژی، یک تحول ژئوپلیتیک اساسی را در منطقه رقم خواهد زد.
تحقق این کریدور نهتنها آینده سوریه را به طور غیرقابل بازگشتی تغییر خواهد داد، بلکه موازنه قدرت را در غرب آسیا به نفع رژیم صهیونیستی تغییر میدهد. این تحولات، ضرورت یک رویکرد جامع و یکپارچه از سوی کشورهای محور مقاومت و متحدان منطقهای را برای مقابله با این تهدید استراتژیک آشکار میکند. این پروژه نهتنها امنیت ملی سوریه، بلکه ثبات کل منطقه را به خطر میاندازد و میتواند به یک منبع دائمی تنش و بیثباتی در آینده تبدیل شود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/