به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محسن شایانفر تهیهکننده سینما و تلویزیون ایران است. از مهمترین آثار او میتوان به سریال ملکوت، خستهدلان و هست و نیست اشاره کرد. شایانفر کار حرفهایاش را از سینما آغاز کرد و سال 1375 در فیلم بالاتر از خطر به کارگردانی سعید عالمزاده به عنوان تهیهکننده فعالیت داشته است. گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیاش مانند سریال ملکوت، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای محسن شایانفر محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون فریبرز عربنیا، حسن جوهرچی، سیداحمد نجفی و حسین معلومی را تجربه کرد.
محسن شایانفر در سال 1389 دوره پرتلاشی را در عرصه سینما و تلویزیون گذراند و در تولید آثار مهمی حضور داشته است. او در این سال در 2 سریال مهم تلویزیون حضور داشت و خود را به جامعه هنرمندان معرفی کرد. آثار مهم محسن شایانفر در این سال، فعالیت در سریال ملکوت به کارگردانی محمدرضا آهنج و فعالیت در سریال مقصد به عنوان تهیهکننده محسوب میشود.
با اینکه شایانفر را بیشتر به عنوان تهیهکننده میشناسیم، اما در حرفههای دیگر نیز فعال بوده است. محسن شایانفر علاوهبر تهیه کننده بهعنوان بازیگر و مجری طرح نیز در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است. مهمترین آثار او در حرفهی بازیگر، فیلم پیشنهاد 50 میلیونی، فیلم عشق کافی نیست، فیلم شاهرگ، سریال دزدان مادربزرگ، فیلم مقاومت، فیلم سامان و سریال طالب است. مهمترین آثار او در حرفه مجری طرح، سریال خستهدلان، فیلم مسیر عشق (مسافر کربلا)، سریال مسافر و فیلم راز شب بارانی است.
محسن شایانفر را باید بیشتر تهیهکننده تلویزیون بدانیم چرا که 60 درصد آثار وی تلویزیونی و 40 درصد آثارش سینمایی است. در واقع محسن شایانفر از مجموع 10 اثری که در کارنامه دارد، در 6 اثر در تلویزیون با نامهای سریال هست و نیست، سریال ملکوت، سریال مقصد، سریال خستهدلان، سریال سایه تنهایی و سریال مسافر نامهای و در 4 اثر در سینما با نامهای فیلم شب برهنه، فیلم مانی و ندا، فیلم شاهرگ و فیلم بالاتر از خطر فعالیت داشته است.
خبرهایی به گوش میرسد قرار است فصل دوم سریال "ملکوت" ساخته شود و البته سریال 50 قسمتی دیگری که منتظر تصویب مانده و همچنین "سکه شانس من" که در نمایشخانگی تولید شود؛ به همین منظور با محسن شایانفر صحبت کردیم تا او به عنوان تهیهکننده درباره کم و کیفِ تولید این آثار صحبت کند. مشروح این گفتوگو که گلایههای این تهیهکننده را از اتفاقات "حکایتهای کمال" به دنبال داشت را در ادامه بخوانید:
مدیران تلویزیون میگفتند فصل دوم "ملکوت" را بساز!
محسن شایانفر درباره ساخت فصل دوم "ملکوت" به خبرنگار تسنیم گفت: میدانید که احمدرضا معتمدی نزدیک به یک دهه قبل، کاری به نام "زندگی در شیفت دوم" را مینوشت که در جریانِ بازنویسی، تبدیل به "ملکوت" شد. در زمان خودش خیلی مورد توجه قرار گرفت و بارها مدیران تلویزیون گفتند فاز دوم این سریال را بسازید. وقتی در چند سال اخیر به سریالهای رمضانی نگاه میکنم واقعاً جای موضوعات معنوی و مذهبی خالیاست. ما "ملکوت" را تولید کردیم که به مرگ و قیامت میپرداخت. آن سال در کنار "زایندهرود" حسن فتحی و "جراحت" محمدمهدی عسکرپور یکی از بهترینهای رمضان بودیم.
وی با اشاره به فراهم کردن مقدمات ساخت "ملکوت2" برای رمضان سال آینده، افزود: وقتی خواستیم سال بعد، فصل دوم "ملکوت" را آغاز کنیم رفتارهای سردرگمکننده اداریشان، سبب دلسردیمان شد؛ با وجود اینکه صورتجلسه کردند فصل دوم این سریال ساخته شود با تغییراتی که در سازمان اتفاق افتاد و شرایط اقتصادی که به وجود آمد دیدیم یک طرفه فایده ندارد و اسبابِ ساخت فراهم نشد. اما اخیراً دارم مقدمات ساختِ این سریال را فراهم میکند تا انشاءالله "ملکوت2" برای رمضان سال آینده آماده شود.
سریالهای ماه رمضان قلقلکم داد دوباره سریال رمضانی بسازم
این تهیهکننده خاطرنشان کرد: آثاری که در ماه رمضان سالهای قبل دیدم همیشه قلقلکم داد کاری برای رمضان بسازم. چرا که ساختِ کار برای این ماه مبارک، فضیلتی است که تکرارشدنی نیست. خصوصاً اینکه کسانی که از شبکههای ماهوارهای استفاده میکنند هم در ماه رمضان بیشتر مخاطب تلویزیون ایران میشوند. از این روز، ساخت کارهای ماورایی مثل "ملکوت" میتواند آموزنده باشد و مصمم شدهام به زودی این کار را ارائه بدهم و در صورتِ مساعدت مدیران تلویزیون، کار را با جذابیتهای بیشتری کلید بزنم.
شایانفر درباره حضور بازیگران "ملکوت1" در فصل دوم، تأکید کرد: این فصل قصه جذاب و مجزایی دارد و باز آدمهایی را نشان میدهد که دستشان از دنیا کوتاه است اما گناهانی مرتکب شدهاند که نیاز به جبران دارند. من همیشه دغدغهام بوده که به تصویر بکشم مردم فراموش نکنند حلال و حرام و آخرتی وجود دارد. همانطور که برنامهای به نام "زندگی پس از زندگی" این تلنگر را میزد مخاطب ما نیازمند آموزههای اخلاقی است. از بازیگران فصل قبلی استفاده خواهیم کرد اما حتماً با فرمت و اتفاقات دیگری؛ جالب است بدانید که با آقای شریفینیا صحبت میکردم ایشان برای حضور در فصل دوم این سریال اعلام آمادگی کردند.
وی خاطرنشان کرد: هنوز با کارگردانی صحبت نکردم و میخواهم از نویسندهای استفاده کنم که مرگ را تجربه کرده و انگیزه دارد در این باره بنویسد. البته برای طراحی چارچوب قصهها از طراحی مشاور مذهبی خوبی بهره بردهام. چون جانمایه "ملکوت" هشدار به آدمهایی است که آخرت را فراموش کردهاند. من قصدم تلنگری است که بالأخره باید هرکسی پاسخگوی اعمالش باشد. یادم میآید "ملکوت" در فصل اول این تلنگر را زد که حلال و حرام یادمان نرود؛ سره و ناسره را بشناسیم؛ تا آنقدر در عصر جدید فرو نرویم و همهچیز را فراموش نکنیم، واقعاً خدا را آن بالا درنظر بگیریم و انصاف و وجدان در زندگی را از یاد نبریم.
ساخت پلههای آجری برای تلویزیون؛ "سکه شانسِ من" برای نمایشخانگی
شایانفر درباره سریال "پلههای آجری" و کاری در نمایشخانگی توضیح داد: طرح اولیه سریال 50 قسمتی "پلههای آجری" را تحویل یکی از شبکههای تلویزیونی دادهام و منتظر تصویبش هستم. ملودرام طنزگونهای که اگر مشکلی پیش نیاید و هماهنگیها خوب پیش برود، کارگردانیاش را سعید سلطانی برعهده بگیرد. همچنین "سکه شانس من" که قرار بود برای سینما ساخته شود و تا پروانه ساخت هم پیش رفت، در قالب سریالی به نمایشخانگی خواهد رفت. صحبتهای مقدماتی را با آرش معیریان به عنوان کارگردان پیش بردهام و امیدوارم با روشن شدن تکلیف سرمایهگذار نهایی، بتوانیم این سریال که محور جوانمردی و رفتارهای رابینهودی سه جوانِ قصه ما را دنبال میکند، در یکی از پلتفرمها با بازیگران شاخص و سلبریتی جلوی دوربین برود.
او در جریان گپ و گفت با خبرنگار تسنیم همچنین به اتفاقات سریال "حکایتهای کمال" اشاره کرد که قرار است با تهیهکننده جدید فصل دومش را جلوی دوربین ببرد. شایانفر تأکید کرد: من 40 سال است در رسانهملی و سینما فعالیت میکنم و شاهد فراز و فرودهایی در نوع مدیریت بودهام. "خستهدلان" مصداق بارزی است که مخاطب را به یاد احادیث میاندازد. من تهیهکننده "دزدان مادربزرگم" نباید تلویزیون با من اینگونه برخورد میکرد هنوز درگیر تسویه حسابِ تلاشگران "حکایتهای کمال" باشم. سریالی که شهرکی به عنوان سرمایه برای تلویزیون به جا گذاشت.
گلایههای تهیهکننده قدیمی تلویزیون از رفتارِ حکایتهای کمال
شایانفر خاطرنشان کرد: اخیراً آقای محمد میرکیانی صحبتی کردند؛ ایشان نویسنده کتاباند و بسیار برایشان ارزش قائلم، اما کتابهای بیشماریاند که تبدیل به فیلم نشده است. توجه داشته باشند عنصری که در تبدیل قصههای یک کتاب به فیلم مؤثر است، دقیقاً تهیهکننده و سازنده آن فیلم است. به نظرم اتفاق خوبی بود که در ابتدای راه این کار متوقف شد تا به داد کار برسیم. قصههای 30 دقیقهای که 4 نویسنده بزرگوار زحمتِ نگارش آن را میکشیدند و تماماً کودکانه بود و ما برای اینکه مخاطبان بیشتری داشته باشد شکلِ قصهها را بزرگانهتر و فراگیرتر کردیم تا بیشتر مورد توجه مخاطبین قرار بگیرد. احساس میکنم آقای میرکیانی خیلی تحت تأثیر عنوان "حکایتهای کمال" قرار گرفتهاند؛ سکانسهای 16 صفحهای که محکوم به پلاتو بود و هیچ جاذبهای نداشت و اگر رویهاش تغییر نمیکرد باید رادیویی اجرا میشد.
وی در پایان افزود: اگر برای بهبود و قویتر شدن وجوه بصری کار و دکور، کاری نمیکردیم و آن سکانسهای ملالآورِ رادیویی، پیش میرفت هیچ کارکردی پیدا نمیکرد. اخیراً شنیدم آقای میرکیانی همهچیز را محصول نوشته خود میبینند باید خدمتشان عرض کنم که بزرگترین رمانها در کتابخانهها خاک میخورند اینکه به تصویر کشیده میشود درایت سازندگان است که باعث موفقیت و وثوق مخاطب میشود. امیدوارم رهنمودها و رویکردهای خوبِ فصل اول را در دستور کار تولید فصل دوم قرار بدهند و از آن رهنمودها بهره ببرند. البته ناگفته نماند که نباید همکاری و همدلی قدرتالله صلح میرزایی را به عنوان کارگردان فراموش کنیم و ظرفیت بالایِ آقای میرکیانی که ناظرکیفی کار هم بودند و لطفشان شامل حال ما بود و تأثیر اجرایی بدنه کار که با دستِ خالی، چنین کاری را با دکورها و فضای بصری جذابی پیش بردند را نادیده بگیریم.
انتهای پیام/