به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ علیرضا زاکانی، در همایش علمی و پژوهشی «مکتب حاج قاسم؛ دانشگاه و رسانه» که در سالن همایش دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی برگزار شد، دربارۀ شاخصههای مکتب شهید سلیمانی گفت: یکی از سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب، سخنرانی ایشان دربارۀ عوام و خواص بود. ایشان جامعه را به دو دستۀ حق و باطل تقسیمبندی کردند. گروه اول، خواص جان بر کف نام گرفتند و گروه دیگر مهر باطل بر پیشانیشان خورد. آنها که جانبرکف بودند، سه ویژگی داشتند: فهم درست، بهره بردن از این فهم درست، قدرت و شجاعت قیام.
وی افزود: فاصله بین شهدای کربلا با توابین، بینهایت است. اساسش این است که فهم بجا برای توابین صورت نگرفت و فاصله بین کسی که فهم بجا دارد و قدرت قیام دارد یا ندارد، بینهایت زیاد است. حاج قاسم در وجود خودش این سه ویژگی را با هم جمع کرده بود، لذا امروز حاج قاسم از قابلیت یک الگو و راهبری نسل جوان برخوردار است.
زاکانی ادامه داد: وقتی ناظر بر مدیریت حاج قاسم و مؤلفههای این مدیریت با هم به گفتوگو مینشنیم، اگر بخواهیم ناظر به نتیجه نظر دهیم، حاج قاسم با جنس مدیریت خودش، اثربخشیاش را به خوبی به منصۀ ظهور رساند. ترامپ اذعان کرد 8 هزار میلیارد دلار در منطقه هزینه شد. پامپئو گفت ایران 16 هزار میلیارد دلار هزینه کرد، اما معادله و کفه با شرایط و مؤلفههایی که در منطقه رقم خورد، آنگونه شد که امروز بازندۀ ماجرا، کفۀ 8 هزار میلیارد دلاری است. بیشک نقش حاج قاسم در تأمین این موازنه، بیبدیل است، لذا توجه به خصوصیتهای این انسان بزرگ و الگو، توجه و دقت به نوع مدیریت او که با نداشتههای خود صحنه را متحول کرد، برای ما بسیار مهم است.
شهردار تهران افزود: شرایط منطقه و جهان را بعضاً ممکن است دقت نکنیم. از 1945 تا 1991 قطعهای تاریخی است؛ از بعد جنگ دوم تا فروپاشی شوروی که در آن جنگ سرد حاکم است. از سال 1991 تا 2010 قطعۀ دومی است که در آن با ایجاد تقابل با اسلام، آمریکا و جبهه مرتبط با او سعی و تلاش خود را به کار بستند تا به یکپارچگی برسند و از این رهگذر نظم نوین پیشگفتۀ بوش پدر را بتوانند رقم بزنند؛ یعنی همان دهکدۀ جهانی واهی خود را برپا کنند.
وی افزود: سال 2010 مصادف با سال 89 اتفاقی افتاد که سبب شد آمریکا در اذهان مسلمانان زشتترین جایگاه را به خود اختصاص میداد؛ با آن همه جنایت که در افغانستان و عراق و ... رقم زد، شرایطی را به سمتی سوق داد که در کنار او قدرتی بزرگ به نام چین و روسیه، شرایط را به یک جمعبندی برای غرب رساند که با تغییر موضع جهان اسلام، منطقه را با آتشی درونی بسوزانند، خاکستر آن را بر باد دهند و از قبل ظرفیتهای موجود آن به بهترین وجهی استفاده کنند و حاصل کار خودشان را به سمت مهار چین بکشانند؛ لذا در سند امنیت ملی 2011 اوباما تصریح کرد که 60 درصد امکانات خودش را به سمت آسیای جنوی شرقی سوق خواهد داد. حاصل کاری که در منطقه از سال 89 اتفاق افتاد، بیشک میبایست تمام کشورهای منطقه را درگیر کند و کانون بیداری اسلامی را مضمحل کند و به زیر بکشاند و آنچه را که داشتۀ کشورهای اسلامی است، بر باد دهد.
زاکانی با اشاره به اینکه هنر حاج قاسم این بود که این جهتگیری کلان نظام سلطه و این معادله را بر هم زد، گفت: در یک وضعیت نا برابر شرایط به سمتی سوق یافت که ماحصلش این شد که راهی به جز خروج آمریکا از منطقه باقی نماند.
وی در بیان ویژگیهای مدیریتی حاج قاسم، اولین ویژگی مدیریتی ایشان را واقعبینی در مدیریت و محاسبۀ سنتهای الهی دانست و افزود: یعنی او بود که معادله را طراحی میکرد، اما از إن تَنصُرالله یَنصرکم غافل نمیشد. او معادله را با فکر و تدبیر انجام میداد، اما وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا را فراموش نمیکرد. او دقت داشت، اما وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا برای خودش نصبالعین قرار میداد. این همان گمشتهای است که بسیاری از کسانی که مدیریت میخوانند و تلاش هم میکنند، دقت ندارند، در مرحلۀ اثر، کماثرند. کوشش آنها قرین با توفیق بالا نیست.
شهردار تهران دربارۀ ویژگی دوم و سوم مدیریت سردار شهید حاج قاسم گفت: ویژگی دوم مدیریت حاج قاسم اینچنین بود که مدیریت خویش را در استمرار خواست امام و ولیّ جامعه قرار داده بود. ویژگی سوم مدیریتی ایشان، فهم دقیق از صحنه و قابلیتها بود. مدل مبارزۀ مردمی و قابلیتهای مردم را که انقلاب اسلامی نشان داد، همان انقلابی که سه چیز را عیان کرد: قدرت دین، قدرت رهبری دینی و قدرت مردم. این قدرت مردم را حاج قاسم برای مدیریت میدان در عرصۀ مقاومت به کار بست؛ لذا حاصل کار او امروز در جای جای منطقه معلوم است؛ در یمن، افغانستان، لبنان و فلسطین.
زاکانی افزود: ویژگی چهارم مدیریتی دیگر این شهید بزرگوار در سیر مدیریت و حرکت در جهت تحقق نتیجه در مدیریت میدان بود که این را با جوهرۀ شجاعت و ویژگیهای ممتاز رهبری او در صحنه دیدیم و سبب شد همیشه پیشگام و پیشتاز نسبت به عناصر و نیروهای خودش باشد. او همیشه در نقطهای میایستاد که دیگران را فرا میخواند نه اینکه به نیروها بگوید شما بروید. او همیشه میگفت فرماندهی در دفاع مقدس هدایت نبود بلکه فرماندهی در دفاع مقدس امامت بود.
وی ویژگی پنجم سردار شهید سلیمانی را در بهرهگیری از عنصر عشق معرفثی کرد و گفت: او به نیروهای خود عشق میورزید و نیروهایش برای او جان میدادند، لذا حاج قاسم از عشق به بهترین وجهی در عرصۀ نبرد و در تعامل با نیروها بهره جست و سبک مدیریتی خوبی از خود باقی گذاشت.
زاکانی افزود: ویژگی ششم مدیبریتی سردار سلیمانی استقامت و پایداری بود. مدیریتی که در متن آن، تغییر و تحول را دنبال میکرد. هم ایستادگی و پایداری کرد و هم در متن این ایستادگی، به یک تحول و تغییر جدی و مستمر فکر و عمل کرد. اینطور نبود که همان را که تحویل گرفت، همان را پس دهد یا کم کند.
انتهای پیام/