به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بیش از 20 روز است که شبه نظامیان وابسته به امارات موسوم به العمالقه به جبهه شبوه، استانی در جنوب مأرب اعزام شدهاند و این نیروهای نیابتی که گرایش سلفی- تکفیری دارند، برخی مناطق را از نیروهای دولت نجات ملی و انصارالله یمن گرفته و اشغال کنند.
از همان ابتدا دلایل زیادی برای اعزام این نیروها به استان نفتخیز مشرف بر دریای عرب که به جبهه حساس و سرنوشت ساز مأرب مشرف بود، ذکر شد؛ از جمله اینکه نیروهای وابسته به امارات به دنبال شکست محاصره مأرب از جنوب و عقبراندن نیروهای دولت نجات ملی و انصارالله از مرکز استان نفتخیز مأرب هستند. همچنین گمانهزنیها این بود که امارات به بهانههایی مانند عملیات برای حفظ مأرب، قصد دارد جای پایی برای عناصر وابسته به خود در امتداد استانهای جنوبی باز کند تا زمینه و مقدمه ایجاد کشور یمن جنوبی و تجزیه جمهوری یمن را فراهم کند.
یکی از ناظران و تحلیل گران مسائل یمن به نام «علی النسی» که تلاش میکند مواضع بیطرفانه و گاهی ملی در تعامل با حوادث یمن داشته باشد، بعد از روزها در مطلبی به تحلیل چرایی اقدام امارات در اعزام نیروهای تحت امر خود از ساحل غربی یمن در الحُدیده به جبهه شبوه پرداخته که بدون دخل و تصرف بدین شرح است:
در فوریه 2019، شبکه تلویزیونی سیسیان آمریکا گزارش مفصلی از نیروهای «ابوالعباس» در «تعز» (جنوب غرب یمن) و «العمالقه» در ساحل غربی منتشر کرد و نشان داد که تجهیزات نظامی فروخته شده آمریکا به امارات و عربستان سعودی به صورت مستقیم از سوی این گروهها استفاده میشود.
این گزارش، جنجالی در رسانه ها و محافل آمریکا ایجاد کرد که دلایل متعددی داشت که مهمترین آن قرار داد فروش سلاح به کشورهای عربی خلیج فارس (به ویژه خودروهای زرهی و نفربر و تجهیزات سنگین) بود که بر اساس این قرار داد، ارتشهای این کشورها آخرین مصرفکننده این تجهیزات بوده و حق ندارند در آن دخل و تصرف کرده و به طرف ثالثی واگذار کنند؛ افزون بر این دولت آمریکا این گروهها را "گروههای افراطی" میداند.
کشورهای عضو ائتلاف [متجاوزو به یمن] به ویژه امارات بعد از این گزارش در تنگنا قرار گرفت؛ به ویژه اینکه وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بر اهمیت بازپس گرفتن سلاحهای ساخت این کشور از گروه های افراطی [تکفیری] به ویژه العمالقه و منحل شدن این نیروها به هر نحوی که شده، دستور داد و تهدید کرد که در غیر این صورت، شماری از قراردادهای فروش تسلیحات با امارات را لغو خواهد کرد.
راه حل امارات چه بود؟
امارات با معضل پس گیری سلاحها از این گروها و پیچیدن نسخه العمالقه روبهرو شد؛ به ویژه اینکه نیروهای العمالقه در ساحل غربی و الحدیده که به دلیل توافق آتش بس استکهلم جبهه "مرده" و خنثی بود، متمرکز بودند؛ لذا تلاش کرد که این نیروها را در جبهههای دیگر در کنار نیروهای دولت [عبدربه منصور] هادی به کار بگیرد؛ همانگونه که در جبهههای «ازاهر» و «الصومعه» در استان البیضاء (جنوب غرب) اتفاق افتاد ولی ابوظبی موفق به چیدن میوه این اقدام خود نشد و نیروهای العمالقه با همان قدرت و تسلیحات آمریکایی باقی ماند.
امارات دوباره تلاش کرد که این نیروها را به جبهه «یافع» بفرستد ولی به دلیل دست یابی به راه حلی بین قبایل و نیروهای صنعاء در ارتباط با آتش بس که جنگ را از منطقه دور میکرد، بار دیگر شکست خورد.
مهلت داده شده از سوی پنتاگون به امارات بدون تحقق اهداف و گامهای بزرگ در این پرونده به پایان رسید؛ به همین دلیل واشنگتن مجبور شد فروش جنگندههای اف 35 به امارات را متوقف کند.
به همین دلیل، ابوظبی شروع کرد و چند گام برای رسیدن به راه حل مورد رضایت واشنگتن برداشت و آن این بود که العمالقه را از ساحل غربی عقب کشیده و آنها را به جبهههای درگیری کامل اعزام کند و این خواسته در شبوه محقق شد و 12 هزار پیکار جو از عمالقه (شامل هشت گردان رزمی+ دو تیپ نیروی ذخیره) به این استان اعزام شد.
طی دو هفته العمالقه توانستند دو شهرستان عسیلان و بیحان را به اضافه بخشهایی از شهرستان عین آزاد کرده و نبرد را به اطراف مأرب در حریب بکشانند ولی هزینه و خسارت انسانی و لجستیکی خیلی بالا بود به گونهای که نیروهای العمالقه حاضر در شبوه، نزدیک به دو هزار نفر کشته و زخمی داد و این تعداد، 20 درصد از مجموع نیروهای رزمی العمالقه در شبوه را و 16 درصد از مجموع نیروهایش (فارغ از رزمی) در این استان را شامل میشد.
این خسارتها علاوه بر خسارت تجهیزاتی گسترده است که بین 150 الی 250 مانند نفربر و 20 درصد از تجهیزات در اختیار العمالقه در شبوه را شامل میشود.
بعد از شبوه و حریب چه خواهد شد؟
طی مصاحبه «عیدروس الزبیدی»، (رئیس شورای انتقالی جنوب یمن) با شبکه اسکای نیوز تأکید کرد که العمالقه گوش به فرمان ائتلاف و آمادهاند که به عملیاتهای خود در مأرب در صورت نیاز ادامه دهند که این اظهارات، در تضاد کامل با روایت و تبلیغاتی است که از قبل گفته میشد عمالقه صرفا در مرزهای شبوه متوقف خواهند شد. این مسئله به نفع طرحی است که ابوظبی از پیش طراحی کرده است.
با وجود اینکه طرف مقابل (نیروهای مشترک انصارالله و دولت نجات ملی) توانستند ضربه را دفع کنند و مسیرهای حمله پیش بینی شده در مأرب را بشناسند ولی امارات به جای اینکه العمالقه را به جبهه صحرای صافر (نزدیک پالایشگاههای صافر که در خطر سقوط قرار دارند) اعزام کند تا در مقابل نیروهای صنعاء موفقیت بیشتری نصیبش شود ولی ترجیح داد که این نیروها را به سمت حمله به نیروهای صنعاء به حریب (شهرستانی در جنوب غرب مأرب) گسیل داشت تا اهدافش محقق شود.
سؤال: حملات العمالقه تا کی ادامه خواهد داشت؟
النسی در جواب به این سؤال مینویسد: «پاسخ ساده است. نبردها با همان حدت و شدت و روال قبل ادامه خواهد داشت و به دلیل متوسط خسارتهای گستردهای [العمالقه]، نیروهای ذخیره العمالقه به همراه تیپهای بیشتر احضار خواهد شد تا وارد نبرد شوند تا همه این نیروها تمام شوند و این مسئله بین دو الی سه ماه طول خواهد کشید.
بعد از این، ابوظبی تیپهای گارد ریاست جمهوری یمن را برای به دست گرفتن پرونده شبوه به این استان و مناطق آزاد شده در جنوب مأرب اعزام خواهد کرد و مابقی نیروهای العمالقه را به سمت حضرموت با شعار بازپسگیری این استان گسیل خواهد داشت و آنها را وارد درگیریهای نظامی در استان حضرموت خواهد کرد تا بر آن سیطره پیدا کرده و [حزب اخوانی] الاصلاح را از استان دور کنند.
ابوظبی با این کار چند نشان را با یک تیر خواهد زد که عبارتاند از:
اجرای دستورات پنتاگون و نابودی نیروهای العمالقه و سلاحهایی که در دست این نیروهاست.
کنار زدن شبح لغو توافق از سر قرار دادهای تسلیحاتی با آمریکا
تحقق پیروزیهای جدید و متوقف شدن پیشرویهای صنعاء
جمع کردن بساط حزب الاصلاح در شبوه، مأرب و حضر موت
ایجاد جایپا برای متحد خود یعنی «طارق» (برادر زاده علی عبدالله صالح) در استانهای شبوه و مأرب
بازگرداندن امارات و اعطای جایگاه متمایز به آن در ائتلاف عربی در یمن؛ جایگاهی شاید فراتر از جایگاه ریاض در این ائتلاف باشد.
انتهای پیام/