به گزارش خبرگزاری تسنیم از نطنز، مدتی است دوباره موضوع مذاکره ایران و آمریکا مطرح شده است؛ خبری که با سفر بن سلمان به آمریکا مورد توجه قرار گرفت و اخیرا ترامپ خبر تمایل ایرانی ها برای مذاکره را اعلام کرد.
وزیر امور خارجه در گفتوگو با اکونومیست به این مساله واکنش نشان داده و میگوید "ما موافق یک توافق هستیم، اما یک توافق عادلانه و متوازن." اما مشکل اینجاست که مقامات دولت فعلی آمریکا، دربارهٔ توافق صحبت میکنند، در واقع میخواهند خواستههای خودشان را دیکته کنند و این چیزی است که ما تجربه کردهایم.
همین دو ماه پیش در نیویورک نیز چنین بود؛ ما آمادهٔ مذاکره هستیم، اما نه برای دیکته نوشتن و ما آمادهایم وارد یک توافق شویم، اما توافقی که عادلانه و متوازن و نه یک توافق یکطرفه باشد.
سوال اساسی این است؛ آیا اصولا آمریکا خواهان یک توافق متوازن و عادلانه با ایران است؟!
آمریکای ترامپ برای مدیریت بحرانهای آمریکا، بحرانهای جهانی، مهار چین، صلح اوکراین، خاورمیانه جدید و تمدید قدرت هژمونیک خود در سطح جهانی، یا باید امتیازات گسترده ای به ایران و روسیه بدهد یا با هر دو وارد جنگ های ترکیبی شود تا از طریق نظامی، اقتصادی و با کمک رسانه دو کشور مهم بلوک شرق را تضعیف و تجزیه کند!
تجربه رفتار اخیر آمریکا نشان داد که راه تقابل را انتخاب کرده است و شواهد، نشان از عملیاتی شدن نظریه مکیندر در قبال اوراسیا دارد و در واقع، ترامپ تحت تاثیر تلآویو شعار اول آمریکا را به شعار اول اسرائیل تغییر داد.
این موضوع مسألهای است که حتی تنفر مردم آمریکا بخصوص جوانان آمریکایی را علیه اسرائیل و شخص ترامپ برانگیخته است و حال بعد از ناکامی در حمله علیه ایران، و عدم دستیابی به اهداف خود، دوباره از درِ مذاکره وارد شده اند.
موضع ایران صریح و اصولی است؛ ایران هیچگاه راه مذاکره را نبسته و همواره از آن استقبال کرده است و سخن وزیر خارجه درباره مذاکره متوازن و عادلانه در واقع، نوعی پیش شرط مذاکره است.
اما همزمان که موضوع مذاکره میان ایران و آمریکا مطرح شود، آژانس حکام قطعنامه ضد ایرانی را تصویب می کند تا سیاست قدیمی و مشهور «چماق و هویج» را یادآوری کند.
غرب و آمریکا در جایگاه و قدرتی نیست که بتواند ایران را تسلیم خود کند؛ از طرفی آمریکای ترامپ در شرایطی نیست که اراده اعطای امتیازات گسترده را به ایران داشته باشد، زیرا این مهم نیازمند تغییر ماهیت افکار و رفتار دولتمردان آمریکاست که حداقل در کوتاه مدت ناممکن است!
بنابراین، قید توازن و عدالت در مذاکره با آمریکا، پیش شرط درستی است اما با اصول واقعگرایی نسبت به آمریکا ناممکن است و دستگاه دیپلماسی ما باید روی این قیود تاکید داشته باشد و به گفته خود پایبند باشد وگرنه مذاکره قطعا خسارت خواهد بود.
یادداشت از رضا رمانی، دکتری علوم سیاسی
انتهای پیام/804