به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری العهد، «عقیل الشیخ حسین» مقاله نویس این پایگاه خبری در خصوص معیارهای دوگانه واشنگتن در مبارزه با تروریسم چنین مینویسد : اگر بخواهیم با دیدی سطحی به آنچه که از سوی محور صهیو ــ آمریکایی و هم پیمانان این محور و مزدورانشان در خصوص " داعش " توجه کنیم در مییابیم که بیشک در این محور برای مبارزه با " داعش" این گروه تروریستی تکفیری که صفت اسلامی به خود گرفته اتفاق نظر و اجماع رای حاصل شده است.
اما اگر با دیدی عمیقتر به اوضاع بنگریم متوجه خواهیم شد، این " داعش " ابزاری در دستان آمریکا و هم پیمانان آن در منطقه و جهان است، چرا که در راستای شکستهای پی در پی آمریکا و محورش که در طوال سالهای اخیر در منطقه متحمل شده است، اکنون به کمک " داعش " سعی دارد، سیاست سلطه جویانه خود را ادامه دهد، به گونهای که به واشنگتن و هم پیمانان این کشور این اجازه داده میشود، تا در منطقه خود را درگیر منازعات منطقهای کنند، اما در عین حال سعی می کنند از این طریق تاجایی که ممکن است بهره برداری لازم را به عمل آورند.
از این رو بسیار طبیعی است زمانی که بسیاری از نویسندگان عرب برای تبرئه کردن هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا از سخنانی که به دولت آمریکا نسبت داده بود و گفته بود، واشنگتن در خلق " داعش " نقش داشته، به سرعت به نجات وی بشتابند و مدعی شوند در نحوه برداشت و تفسیر سخنان هیلاری کلینتون سوء برداشت حاصل شده است.
این درحالی است که هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا آن زمان که عملکرد آمریکا را در سرنگونی نظام سوریه _ از طریق کمک این کشور به گروههای میانه رو _ بیتاثیر خوانده بود به صورت واضح و مستقیم اذعان کرد آمریکا با این عملکرد خود باعث پدید آمدن " داعش " در منطقه شده است.
داعش ابرازی اساسی در دست آمریکا برای عملی کردن پروژه هیمنه و سلطه آمریکا بر منطقه است.
اما مساله بسیار فراتر از یک خطای سیاسی در سیاست خارجی آمریکا در قبال سوریه است، که باعث شکل گیری غیر عامدانه دولت اسلامی در عراق و شام " داعش " شده باشد، دادههای ملموس در این باره بسیارند که عکس این مساله را ثابت میکنند.
منابع اردنی بسیاری تاکید دارند که کارشناسان نظامی آمریکایی در آموزش دادن به نیروهای وابسته به " داعش " در پایگاههای مستقر در اردن نقش دارند.
از سوی دیگر تصاویری از ابو بکر البغدادی خلیفه خود خوانده دولت اسلامی در عراق وشام " داعش " به دست آمده است که نشان میدهد وی در حال دریافت نصیحت و سفارشهایی از جو بایدن معاون رئیس جمهوری آمریکاست، حال این که حتی خبرهایی هم به دست آمده است که حکایت از این واقعیت دارند که البغدادی نامی یهودی دارد و در اصل اسرائیلی است.
البته برای دور کردن اتهامها از آمریکا و بوجود نیامدن شک و تردید نسبت به حمایتهای مالی از " داعش " و منابع تامین کننده این حمایتهای مالی که برکسی پوشیده نیستند و دیگر از کوچک و بزرگ به خوبی میدانند این حمایتهای مالی از " داعش " مربوط به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و آمریکاست " و کمک 500 میلیون دلاری وزارت خزانه داری آمریکا که اخیراً تحویل گروه های مخالف نظام سوریه از میانه رو که عملاً تحویل " داعش شده است " نشان میدهد، تبلیغاتی که به صورت مطالعه شده از سوی چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا به راه افتاده بود و در آن مدعی شده بود " داعش " یکی از ثروتمند ترین گروه های تروریستی جهان است بی دلیل مطرح نشده بودند و در واقع با این تبلیغات دولت آمریکا تلاش میکرد " داعش " را به گونهای نشان دهد که عملا ً به حمایت مالی کشوری نیاز ندارد !و اگر هم اتهامی از این قبیل بعدها بخواهند به آمریکا یا هم پیمانان محور صهیو ــ آمریکایی بزنند به دلیل تبلیغاتی که در باره ثروتمند بودن " داعش " صورت گرفته این اتهامات به صورت خود به خود بی ارزش جلوه داده شوند، چرا که " داعش " به حمایت مالی کسی نیاز ندارد و به خودی خود ثروتمند است.
عاملان این تبلیغات که مدعی هستند " داعش " به خودی خود ثروتمند است و ثروتش را از طریق اموالی که به دست می آورد، کسب کرده است و به عنوان مثال میگویند با غارت بانکهای شهر موصل به ثروت رسیده هنوز به درستی درنیافته اند آن اموال به دینار عراقی بوده و اکنون به دلیل اقتصاد آشفته عراق ارزش دینار این کشور حتی با ارزش کاغذ چاپ دینار هم برابری نمیکند.
حتی این عاملان تبلیغاتی وانمود کردند بخش دیگری از ثروت " داعش " مرهون چاههای نفتی است که این گروه بر آنها سلطه یافته است و از این طریق و به دست گرفتن صادرات نفت عراق در حال کسب ثروت هنگفت است و این مساله را هم در خصوص سوریه هم مطرح میکنند، اما نمیگویند که بهای این نفت دزدی بسیار پایین تر از بهای واقعی صادراتی آن است و " داعش " این نفت را به ترکیه در حدود 90 درصد کم تر از ارزش اسمی آن صادر می کند، و با قیمت صادرات نفت به صورت طبیعی برای بازارهای مصرف جهانی بسیار متفاوت و قیمت آن بسیار ناچیز تر خواهد بود.
البته در این بین ترکیه تنها به ایفای این نقش و خدمات برای " داعشی " که آمریکا مدعی است به همراه دیگر هم پیمانان خود در حال نبرد با آنان است خلاصه نمی شود، آنکارا حتی خدمت بزرگ تری را هم به " داعش " ارائه کرده و آن خدمت که کم تر از صادرات نفت نیست و آن اجازه دادن به هزاران جنگجو از سرتاسر جان برای عبور از مرزهای ترکیه و ورود به داخل خاک سوریه برای پیوستن به " داعش " است.
البته نشانه هایی که حکایت از اعتماد آمریکا به نحوه عملکرد این گروه تروریستی و گروه های دیگر مشابه برای برهم زدن آرامش در سوریه و بخصوص در عراق تنها به این مسائل خلاصه نمی شوند و موارد مشابه بسیار دیگری هم وجود دارند، هم اکنون آمریکا با استفاده از این سیاست و راهکار سعی دارد اوضاع دیگر مناطق و کشورهای منطقه را هم نا آرام سازد، از این رو آمریکا حتی مانعی احساس نمی کند اگر قرار باشد در این راه امنیت و ثبات چند کشور عرب حاشیه حوزه خلیج فارس را هم نا آرام و متشنج کند و لو این که این کشورها با واشنگتن پیمان راهبرادی داشته باشند ! .
اما مقایسه و بررسی سطحی نگرانه موضوع این پرسش را هم ممکن است در ذهان برخی از افراد ایجاد کند که آگر واقعا اوضاع آن گونه که تصور نمی شود باشد، چرا آمریکا در حال بمب باران مراکز وابسته به " داعش " است ؟ .
چگونه ممکن است " واشنگتن " اقدام به بمب باران یکی از ابزارهای اساسی خود برای محقق کردن اهدافش در منطقه کند ؟
دخالت فعال و دخالت غیر فعال !
باید بین دخالت آمریکا برای ممانعت از تهدید اقلیم کردستان عراق از سوی " داعش " که دخالت جدی آمریکا در این باره را می طلبد، و نشان دهنده حمایت آمریکا از تشکیل نظام کنفدرالی در عراق است و بین بمبباران برخی از مراکز وابسته به داعش از سوی جنگنده ها و ناوهای آمریکایی اختلافی در نظر گرفته شود، اقدام دوم در حد پاشیدن خاکستر به چشمان برای دیده نشدن وجود رابطه معنوی بین " داعش " و آمریکاست ! نباید کسی بر وجود هرگونه همکاری بین این دو مدرکی بیابد، و نباید از وجود ارتباط معنوی بین این دو کسی مطلع باشد ! .
واقعیت این است که برای سرپوش نهادن به وجود چنین رابطه ای اقدامات وحشیانه تر از اعدام و سربریدن گروگان های خبرنگار آمریکایی لازم است تا از این طریق " داعش " به عنوان دشمنی برای آمریکا در نظر اذهان عمومی جلوه گر شود.
حتی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا خود به صراحت بر جدی نبودن تلاش کشورش برای مقابله با " داعش " تاکید کرده است و در جایی گفت : " سیاست راهبرادی طولانی مدت آمریکا در قبال " داعش " و مبارزه با آن نیازمند زمان است "، همین موضع وی نشان می دهد آمریکا " داعش " را برای دراز مدت لازم دارد تا از این طریق اهدافش را محقق سازد.
البته دیوید کارون نخست وزیر انگلیس هم حتی پیش از اوباما خواستار تشکیل ائتلافی بین المللی برای مبارزه با " داعش " شده بود، زمانی که وی از آمادگی کشورش برای در اختیار قرار دادن تمام توانایی های خود برای مقابله با " داعش " خبر داده بود، اما بعد از مدت کوتاهی و همین که این ائتلاف شکل گرفت وی شخصاً بار دیگر گفت که این مبارزه با داعش نیازمند تشکیل ائتلافی منطقهای است و جایی برای انگلیس در این ائتلاف وجود ندارد ! .
انتهای پیام /ر