زاهدان| برای بقای ماهیت انقلاب اسلامی چارهای جز "مبارزه با فساد" نداریم
در نشست تخصصی بررسی طرح "اعاده اموال نامشروع مسئولان" مطرح شد: برای بقای ماهیت انقلاب اسلامی چارهای جز مبارزه با فساد نداریم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ماههای پایانی سال 96 طرحی را امضا کردند که بهموجب آن اموال نامشروع مسئولان از ابتدای انقلاب تاکنون بررسی، شناسایی و اعاده میشود و از طرفی در آینده نیز کسب اموال نامشروع مسئولان زیر ذرهبین قرار خواهد گرفت. این طرح باهدف برقراری عدالت و حفاظت و حراست از بیتالمال در قالب 18 بند ارائهشده و بسیاری از نمایندگان، فعالان سیاسی و اجتماعی و علما و اساتید دانشگاهی نیز آن را برای جامعه امروز ضروری میدانند.
در این راستا دفتر خبرگزاری تسنیم در زاهدان اقدام به برگزاری میزگرد تخصصی با موضوع «اعاده اموال نامشروع» کرد و در این نشست از دو فعال سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا دعوت به عمل آمد. محمدغلام طاهری دبیر حزب مؤتلفه اسلامی و فعال سیاسی اصولگرا و محمدتقی رخشانی فعال سیاسی اصلاحطلب در سیستان و بلوچستان در این نشست تخصصی نظرات و پیشنهادات خود را پیرامون این طرح ارائه دادند که مشروح نشست را در ادامه میخوانید.
تسنیم: از نظر شما اجرای طرح «اعاده اموال نامشروع مسئولان» در جامعه امروز ایران چقدر لازم و ضروری است و کلیت این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟
طاهری: امروز یکی از مشکلات اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران همین سوءاستفادههایی است که برخی از افراد مخصوصاً مدیران انجام دادهاند و باعث نارضایتی مردم و سوءاستفاده ضدانقلاب در داخل و خارج از کشور شده است. ما دشمنانی داریم که اگر کوچکترین ضعف، اشکال و یا ایرادی را ببینند از کاه کوه میسازند. لذا بر همین اساس لازم و واجب است که مراقب باشیم که بهانه دست نیروهای ضدانقلاب در داخل و خارج از کشور ندهیم و مدیران و مسئولان چنین حقی را ندارند که از جایگاه و پست خودشان چنین سوءاستفادههایی کنند.
مسئولیتپذیری و پاک دستی مدیران در تمام دنیا و در همه حکومتها موضوعی مهم است اما در نظام جمهوری اسلامی ایران به چند دلیل حساسیت بیشتری دارد. اول اینکه دستورات دینی ما بر خودداری از حرامخواری، بیعدالتی و سوءاستفاده از موقعیت تأکید میکند.
قبل از انقلاب و بعدازآن تعداد بسیاری از هموطنان ما در راه این انقلاب برای حفظ ارزشهای اسلامی شهید شدند. یکی از دلایلی که مردم علیه رژیم پلوی قیام کردند این بود که بیعدالتی و فساد در آن زمان بیداد میکرد اموال در اختیار افراد معدودی بود که حق مردم را چپاول میکردند. بنابراین مردم به دنبال حکومتی بودند که با این موارد مبارزه کند و بهترین گزینه هم حکومت جمهوری اسلامی بود که براساس معیارهای دینی اداره میشود.
حال در حکومتی که تعداد بسیاری در راه آن شهید شدهاند، تعداد معدودی بهعنوان مدیر بخواهند از موقعیت سوءاستفاده کنند از هر ضدانقلابی برای این مردم و نظام ضدانقلابتر هستند و شدت برخوردی که باید با این افراد شود، از برخورد با ضدانقلاب نیز باید بیشتر باشد چراکه از اعتمادی که نظام به این افراد کرده است، سوءاستفاده کردند و بعد از آن موجب نارضایتی مردم شدند و ذهن جوانان ما را نسبت به نظام جمهوری اسلامی مخدوش کردند. بنابراین لازم است که طرح اعاده اموال نامشروع اینگونه مدیران بررسی و بعد هم به طور جدی پیگیری و در نهایت اجرا شود.
در واقعیت اینگونه نیست که تعداد زیادی از مدیران از راههای نامشروع به کسب مال دست زدهاند اما تخلف تعدادی از مدیران و سوءاستفادههای کلانی که کردند و از آن طرف تبلیغات سوء نسبت به این موضوع موجب شده تا در اذهان عمومی همه مدیران نظام اسلامی در معرض اتهام قرار گیرند که در واقع در حق بسیاری از مدیران پاک دست نظام جفا شده و میشود. بسیاری از مدیران این نظام در 40 سال گذشته برای این نظام و انقلاب زحمت کشیدهاند و بعضاً از حق خود نیز گذشتهاند بنابراین اجرای این طرح از این جهت لازم و ضروری است که از مدیران فاسد حسابکشی و آبروی مدیران پاکدست نیز اعاده شود.
سالهاست مقام معظم رهبری داد میزنند مفاسد اقتصادی، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. سالهاست روسای هر سه قوه و همه مسئولان، سیاستمداران، شخصیتهای فرهنگی و دلسوزان این موضوع را اعلام میکنند اما مبارزه با این مفاسد خیلی کند پیش میرود.
رخشانی: واقعیت این است که فساد و مبارزه با آن جناح سیاسی نمیشناسد. بهطور کلی جناحهای سیاسی فاسد نیستند؛ آدمهای پاک درون جناحهای سیاسی بسیارند و این موضوع اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد. از طرفی برای مبارزه و مقابله با فساد هم در هر دو جناح افراد معتمد با اراده وجود دارد. اما این واقعیت وجود دارد که امروز به جایی رسیدیم که همه جامعه احساس میکند با یک معضل اساسی مواجه شده است. معضلی که موجودیت انقلاب اسلامی را در خطر قرار داده است.
اساساً نوع نگاه ما به زندگی تغییر کرده است وقتی که انقلاب اسلامی پیروز شد یک تفکر معنوی در جامعه شکل گرفت که بسیاری از افراد به تنها چیزی که فکر نمیکردند مادیات بود، همه آنچه را که داشتند وقف این کردند که انقلاب اسلامی پیش برود و جمهوری اسلامی موفق باشد.
امروز ما متأسفانه در جامعه یک نگاه کاملاً مادی به وجود آمده است و این تغییر نگاه در همه افراد جامعه به وجود آمده است. در این نگاه مادی فرقی نمیکند که فرد مورد نظر ما دانشگاهی، فرهنگی، بازاری باشد، امروز همه دنبال این هستند که فضای مادی زندگی خودشان را در اولویت قرار دهند. امروز با هرکس در هر موقعیتی که صحبت میکنیم سؤال همه این است که سهم من چه میشود. "سهم من چه میشود؟" یعنی نگاه فکری جامعه ما بهشدت تغییر کرده و عوض شده است و طبیعتاً باید بسیاری از مسائل دیگر را متوقع باشیم.
اکنون در جامعه مشاهده میکنیم که فردی متقاضی وام است اما نمیتواند وام بگیرد از طرفی فردی از طریق نفوذی که دارد میتواند بهراحتی 3 میلیارد تومان را برای هر کس بگیرد و 100میلیون تومان آن را برای خود بردارد. نفوذ آدمها بسیار فراتر از ساختار اداری است.
وقتی وارد عرصه عمومی جامعه خودمان میشویم میبینیم زمانی بحث بر سر این بود که وقتی به مدیر یک دستگاه اعلام میشد که کارمند شما رشوه گرفته است، این موضوع به جد تکذیب میشد. در صورتی هم که این موضوع تائید میشد، کارمند متخلف دیگر جایگاه گذشته را نداشت و کمترین برخورد با او این بود که بهجای دورافتاده تبعید شود. اما امروز فساد از سطوح بالا پایین نمیآید. امروز باید در سطح شخصیتهای برجسته بهدنبال افراد فاسد بود. بنابراین فضای عمومی جامعه ما درگیر فساد شد و اکنون بهطورجدی نیازمندیم که برای که بتوانیم جامعه خود را حفظ کنیم.
در این ساختار مشخص است که یک مدیر در 4 سال چه میزان درآمد داشته و هر چه بیشتر از این درآمد وارد زندگیاش شود به این معناست که از راه دیگری آمده و ساختار تعریفشده این موضوع را هشدار و اطلاع میدهد که نمیتوانید بیشتر از این درآمد داشته باشید. بنابراین باید از نقشآفرینی افراد کم کنیم و نقشآفرینی قانون و ساختار را افزایش دهیم.
تسنیم: مشکلات ساختاری در جامعه ما که زمینه فساد را فراهم میکند چیست و چطور میتوان این مشکلات را حل کرد؟
رخشانی: دراینباره باید به چند نکته اساسی توجه کرد اول اینکه ساختار نظام اداری و یا نظام بروکراسی ما در این ساختار بیشازاندازه فربه، پرگیر و گرفت و اختیاری است. بهطور مثال بنده بهعنوان یک کارمند به سادهترین شکل ممکن میتوانم نامه اربابرجوع را 2 ماه بزارم در کشوی میزم و جواب شما را ندهم. از طرفی سیستم بخشنامهها و قوانین اداری آنقدر زیاد است که برای حل آن افراد ناگزیر به انتخاب راههای غیرمعمول مانند پرداخت رشوه میشوند و یا اینکه افراد مجبور میشوند از طریق رابطه مشکل را حل کنند. این ساختار غلط است و نباید بهگونهای باشد که یک کارمند بتواند اربابرجوع را بهاصطلاح سربدواند بلکه ساختار باید بهگونهای باشد تا کارمند موظف باشد نامه را از وقتی به او میرسد ظرف مدت نیم ساعت پاسخ بدهد و تا اربابرجوع مجبور نشود سراغ راه غیرمعمول رود.
انتهای پیام/