پرونده ویژه «جنگ جهانی غذا» - بخش هفتم
اشاره |در بخشهای قبلی پرونده، بعد از تشریح آرایش کولنیها و ابرکمپانیهای قدرتمند دنیا، به بررسی مؤثرترین این کمپانیها در بحث غذا رسیدیم. در این شماره ادعای یهودی بودن این خانواده را بررسی خواهیم کرد. با این توضیح که بصورت سنتی، بسیاری از نحلههای یهودی دنیا تلاش میکنند آیینشان را مخفی نگه دارند - از جمله میتوان به یهودیهای «آنوسی» مشهد اشاره کرد که 2400 نفر از آنان در یک روز (واقعه «اللهداد» در سال 1839 میلادی) اظهار مسلمانی کردند.
درباره خانواده راکفلر میتوان گفت که گرچه یهودی بودن آنان در هالهای از ابهام قرار دارد و محل اختلاف است، اما همبستگی عمیق آنان با یهودیان برجسته و کنشهای هماهنگشان با شبکه یهود از گزارههای قطعی است. با این وصف متد کنشهای این خانواده، یهودی بودن یا نبودن اینان را در درجات بعدی اهمیت قرار میدهد. ذیلاً شواهدی آورده شده که انگاره یهودی بودن و جهانروا بودن مکتب این خانواده را تقویت میکند.
+ از همین پرونده بخوانید
1. پرونده خواندنی «جنگ جهانی غذا» کلید خورد/ در این پرونده چه میخوانیم؟
2. تغییر در آرایش جهانی قدرت طی نیم قرن
3. تغییرات شگرف «جمعیت جهان طی 2000 سال»
آیا خاندان راکفلر یهودی هستند؟
درباره دین خاندان راکفلر اطلاع دقیق و موثقی در دست نیست؛ این خاندان خود، دینشان را «مسیحی پروتستان» معرفی میکنند و ریشه 500 سالهشان را - مانند دو خانواده مورگان و روچیلد - از سرزمین ژرمنها میدانند؛ گرچه برخی گزارشها – که البته خیلی قابل اتکا نیست – مدعی هستند ریشه آنان از «یهودیان سافاردی»1 و خاستگاه آنان مناطقی از اسپانیا و پرتغال است.
درباره مکتبی بودن و تعصبات تند مذهبی این خاندان، شواهد زیادی در دست است؛ برای نمونه بررسی شجرهنامه راکفلرها از قرن 16 میلادی نشان میدهد این خاندان طی چهار سده اخیر اسامیای روی فرزندان خود مینهادند، که یک خانواده متعصب مذهبی یهودی یا مسیحی ممکن است این اسامی را بکار برد؛ اسامیای مانند گوتارد2، الیزابت3، پیتر4، جان5، ماری و ماریا6، دیوید7، سالی8، جاکوب9، ساموئل10، میکائیل11، ابیگل12 در ریشه اجداد برادران راکفلر تا قرن 16 میلادی بهوفور وجود دارد.
البته طبعاً شواهدی اینچنین - به همراه ادعاهای پرشمار و بدون سندی که در این زمینه وجود دارد - برای اثبات یهودی بودن این خاندان کفایت نمیکند؛ ضمن اینکه پیوند وثیق این خانواده با محافل خاص اوانجلیستی13، کابالیستی14، فرقههای ایلومیناتی15 و سایر نحلهها و فرقههای آخرالزمانی و جهانروا اهمیت کیش مذهبی این خاندان را درجات بعدی اهمیت قرار میدهد. عبدالله شهبازی، مورخ و جریانشناس معاصر نیز درباره آیین این خاندان معتقد است:
«مستندی درباره یهودی بودن راکفلرها وجود ندارد. خیلی مهم هم نیست. شبکه بانکداری آمریکا کلاً در اختیار خاندانهایی مانند مورگان بوده که اصالتاً آلمانی هستند و به احتمال قوی یهودیتبار. به هر حال مستند قابل اتکاء وجود ندارد.»16
«دیوید راکفلر»17 خود در سال 2002 در کتاب خاطراتش تصریح میکند:
«توصیف من و خانوادهام این است که ما بهعنوان «انترناسیونالیست»18، همداستان عدهای دیگر در جهان، برای ساخت یک جهان با ساختار یکپارچهتر سیاسی و اقتصادی هستیم. در صورتی که اتهام ما این است من ایستادهام و به آن افتخار میکنم.»19
در گزارشی دیگر «گلوبال ریسرچ»20 در این زمینه نوشت:
دیوید راکفلر در خلال صحبتهایش در نشست «بیلدربرگ»21 سال 1991 میلادی درخصوص اهمیت حضور رسانهها در چهار دهه گذشتهی این کنفرانس گفت:
«واشنگتن پست، نیویورک تایمز، مجله تایم و دیگر نشریات بزرگ که مدیران آنها در تمام 40 سال گذشته در جلسات ما حضور داشتند و بهخاطر وعدههای از روی بصیرتشان مورد احترام هستند. این برای ما غیرممکن مینمود که نقشه خود را برای جهان بدون روشنگری این مجلات پیش ببریم. اما اکنون جهان برای یک دولت جهانی آمادهتر است؛ حاکمیتی فراملی متشکل از نخبگان و بانکداران جهان قطعاً از حکومتهای ملی تجربه شده در قرنهای گذشته بهتر است.»22

دیوید راکفلر
+ از همین پرونده بخوانید
4. 200 سال قبل؛ ارائه نظریه «اصلاح نژاد بشر»
5. چرا سلبریتیهای غرب، سوسکخور شدهاند؟
6. یک رکورد «نوزادانه» ایران، در کل تاریخ جهان
7. ژنهای خوب «راکفلر»ی
به هر رو گام برداشتن راکفلرها در مسیر جهانیسازی همراه و همنوا با سایر معتقدان به حکومتداری جهانروا، روشن و مبرهن است. در ادامه به مواردی از تمهیدات و کنشهای این خانواده در راستای تشکیل حکومت واحد جهانی اشاره خواهد شد.
الف. همکاری راکفلرها در تشکیل اسرائیل
خانواده راکفلر در تشکیل اسرائیل همکاری راهبردی داشتهاند. دلیل این مسئله دقیقاً روشن نیست، اما بطور قطع تنها همسویی مذهبی یا یکسانی اهداف راهبردی میتواند چنین ارتباط نزدیکی را شکل دهد. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مطلبی در این خصوص مینویسد:
«ویلیام بلاکستون23 (1841ـ1935م.) ثروتمند، جهانگرد و بشارت دهنده «اِوانجیلی» و یکی از مهمترین شخصیتهای مسیحی - صهیونیستی آمریکایی است که این جنبش را [در آمریکا] تأسیس کردند.
ویلیام بلاکستون در خانوادهای مسیحی و پیرو کلیسای مکتبی به دنیا آمد... از همان کودکی شیفته خواندن عهد قدیم و پیگیری پیشگوییهایی بود که در این کتاب درباره ظهور مسیح ذکر شده بود. او که با ساخت و ساز و سرمایهگذاری در این زمینه، ثروت هنگفتی به دست آورده بود، اعتقاد داشت، این ثروت بیجهت به او داده نشده، به همین دلیل مسئولیت فراهم ساختن زمینههای ظهور مسیح را برعهده گرفت. با توجه به موارد یاد شده، رهبری جنبشی را که هدف آن بازگرداندن یهود به فلسطین قبل از ظهور مسیح بود، عهدهدار شد.
بلاکستون فعالیتهای خود را با نوشتن کتاب «یسوع میآید» که در سال 1878 م. منتشر شد، آغاز کرد. کتاب یاد شده تأثیر بسیار زیادی بر پروتستانیسم اوانجیلی آمریکا گذاشت. این کتاب تبدیل به یکی از مهمترین کتابهایی شد که «آرمانگرایی صهیونیستی» را درچارچوب اعتقاد به «عصر هزاره خوشبختی» منعکس میکرد.
این کتاب، بیش از هر کتاب دیگری که طی 10 سال پیش [از آن] در زمینه ظهور مسیح به چاپ رسیده بود، توانست توجه رهبران و روحانیون مسیحی را به بازگشت مسیح جلب کند. از جمله این افراد میتوان به «ملویل فولر» قاضی بزرگ و استاندار ایالتها و نماینده کنگره آمریکا اشاره کرد. در میان این افراد روحانیون پروتستان، کاتولیک، سرمایهداران و سیاستمدارانی از قبیل «دی پونت»، «مورگان»، «جان راکفلر»، «ویلیام راکفلر»، «راسل زیگ» و «چارلز اسکوبنر» نیز به چشم میخوردند...
در سال 1891، بلاکستون «درخواستی» برای «بنیامین هاریسون»، رئیسجمهور آمریکا نوشت و در آن از او خواست، جهت بازگرداندن یهودیان به فلسطین وارد عمل شود. او این درخواست را به امضای 413 تن از شخصیتهای برجسته مسیحی آمریکا رساند. در میان این افراد، امضای بزرگ خاندان راکفلر در آن زمان، یعنی «جان راکفلر» و بزرگ قضات دادگاه عالی و رئیس مجلس نمایندگان و بسیاری از نمایندگان مجلس سنا و مسئولان تحریریه تعدادی از روزنامههای بزرگ و مشهور آمریکا نیز دیده میشد.»24
ب. صهیونیستهای کلاسیک و برجسته در رأس بنیاد راکفلر
حرکت شانهبهشانه یهودیان شناخته شده با این بنیاد نیز قابل توجه است؛ همواره صهیونیستهای شاخص و شناختهشده بینالمللی مسئولیتهای ردههای بالای این بنیاد - از جمله مدیریتعامل، عضویت و ریاست هیئت مدیره و مسئولیت در هیئت امنا - را برعهده داشته و دارند. در ادامه به سه نفر از این افراد اشاره میشود:
هنری کیسینجر
یکی از این یهودیان شناخته شده، «هنری آلفرد کیسینجر»25 است. این فرد، قطعاً یهودی است و نماد صهیونیستهای آمریکایی به شمار میرود. وزن فردی او - جدای از نهادها و تشکیلات یهود - چنان بالاست که در کنار نهادهای شناخته شده بینالمللی، عضوِ حقیقیِ کنفرانس «بیلدربرگ»26 است. ویکیپدیا کیسینجر را یهودی آلمانیتبار معرفی میکند و مینویسد:
«کیسینجر، در سال 1923 در دوران جمهوری وایمار، در بایرن آلمان در خانواده یهودی آلمانیتبار متولد شد.»27

هنری آلفرد کیسینجر
سپس درخصوص ارتباط کیسینجر و راکفلر ادامه میدهد:
«ارتباط او با برادران راکفلر تا آنجا تنگاتنگ شد که کیسینجر به هیئت امنای بنیاد برادران راکفلر دعوت شد.»28
اما کیسینجر تنها صهیونیست کلاسیک در جمع راکفلرها نبوده و نیست.
جودیت رودین
مدیرعامل بنیاد راکفلر طی دوازده ساله 2005 الی 2017 خانم «جودیت رودین»29 بوده است. جودیت (= جهودیت: نام یهودی) 73 ساله در سال 2005 به بنیاد راکفلر پیوست. وی که در فیلادلفیا در خانوادهای یهودی به دنیا آمده، مدارج ترقی را یکی پس از دیگری تا مدیرعاملی بنیاد راکفلر طی کرد.

جودیت رودین
ژاکوب هرار
در نمونهای دیگر میتوان از «ژاکوب (یعقوب) جورج هرار»30 بهعنوان مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره سابق راکفلر نام برد. سایت راکفلر درباره او نوشت:
«ژاکوب هرار بسرعت سلسله مراتب موفقیت را در این بنیاد طی کرد. هرار در سال 1951 به سمت معاون بخش کشاورزی، در سال 1955 به سمت مسئول این بخش، در سال 1959 به عنوان معاون مدیرعامل و در سال 1961 به سمت «امین» و مدیرعامل بنیاد راکفلر برگزیده شد و تا سال 1972 در این سمت باقی ماند. او پس از بازنشستگی در خلال سالهای 1973 تا 1979 ریاست شورای حکومتی راکفلر را بر عهده داشت.»31

ژاکوب (یعقوب) هرار
به این ترتیب گرچه دین خانواده راکفلر در هالهای از ابهام قرار دارد؛ اما روشن است که این خانواده و تشکیلاتشان، با فرقههای آخرالزمانی و همچنین یهودیان و صهیونیستهای برجسته، ارتباطی وثیق دارند.
در بخش آینده پرونده - که چهارشنبه 3 مرداد 97 منتشر میشود - به یکی از نهادسازیهای معظم و قابل توجه این خانواده برای تسلط بر سازمانها و نهادهای فراملی اشاره خواهد شد.
+ سایر مطالب پرونده «جنگ جهانی غذا» را {اینـــــــــــــــــــجا} بخوانید.
پینوشت