افشاگری مولف کتاب «صد سال از اعلامیه بالفور»/ هدف بالفور پنهان‌سازی پدیده امپریالیسم درپس نقاب صهیونیسم بود

افشاگری مولف کتاب «صد سال از اعلامیه بالفور»/ هدف بالفور پنهان‌سازی پدیده امپریالیسم درپس نقاب صهیونیسم بود

فیلیپ سیمون نویسنده و روزنامه‌نگار فرانسوی و مولف کتاب "صد سال از اعلامیه بالفور" تاکید کرده است اعلامیه بالفور، یک اشتباه سیاسی و نمونه‌ای از فریبکاری دیپلماتیک است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، فیلیپ سیمون نویسنده و روزنامه‌نگار فرانسوی که مولف کتابی با عنوان «یکصد سال از اعلامیه بالفور» است، اخیرا در گفت‌وگوی مشروحی با یک رسانه مصری به سئوالات مختلفی درباره این موضوع و توطئه‌ای که منجر به شکل‌گیری رژیم جعلی صهیونیستی و تحمیل این غده سرطانی بر منطقه شد، پرداخته است.

در مقدمه این مصاحبه آمده است : رساله کوچکی که مجموعاً بیش از 122 کلمه را درنمی گیرد، منتسب به شخصی به نام لرد روتشیلد، که بر روی سند بدون سربرگ رسمی نوشته شده و توسط جیمز بالفور به امضای عادی رسیده است؛ حتی در انتهای امضای خود اشاره ای به خود و وزارتخانه متبوعش نکرده است . این رساله علت مرگ میلیون ها نفر و شاید باعث مرگ و میر بسیاری دیگر شده است؛ چرا که هیچ کس پایان تراژدی را نمی بیند و ما هنوز هم از عواقب آن تا به این روز رنج می بریم. پیام این است : در اعلامیه بالفور، که در نوامبر 1917 به امضا رسید، فیلیپ سیمون نویسنده و روزنامه نگار جهانی فرانسوی در مقدمه کتاب خود به آن اشاره کرده است. این بیانیه شوم به عنوان اعلان قرن اعلامیه بالفور نام گرفته است .این کتاب به طورسیستماتیک بستر تاریخی این رویداد را به روشی ماهرانه بررسی کرده است و منابع آن قابل شمارش نیست و نظرات به طور مستقیم بیان نشده است .صفحات کتاب معاملات ارتجاعی ،ترفندهای سیاسی و اتحاد مقابل طبیعت در خاور نزدیک را نشان می دهد؛ همان چیزی که خاورمیانه را به پرتگاه کشانده است. هر صفحه از این کتاب درسی در تاریخ، ذکاوت و شجاعت را همانند شماری از نویسندگان و مورخان و رسانه ها در کشور خود تمثیل گر است. فیلیپ سیمون، روزنامه نگار جهانی و نویسنده فرانسوی الاصل، دارای دکترای حقوق و استاد اقتصاد از دانشگاه سوربن در پاریس است و به عنوان یک خبرنگار در امور انرژی و نفت در روزنامه شرق میانه "لیمان" کار می کرده است .کار در این حوزه به او در اخذ درجه دکترا و رسیدن به درجات رفیع یاری نموده است. هزار جلد کتاب حول جنبه های مختلف اقتصاد مدرن نگاشته و اخیراً ، کتاب قرن او درباره "بیانیه بالفور" نوشته شده است. روزنامه الاخبار اخیرا مصاحبه ای با نویسنده فرانسوی برای ارائه برخی تجزیه و تحلیل ها و نتایج به دست آمده درباره برخی از مسائل مربوط به خاورمیانه به ویژه درگیری اعراب و اسرائیل.. . به شرح ذیل داشته است.

رئیس جمهور السیسی در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ فوریه گذشته، گفت که مسئله فلسطین یک موضوع نگران کننده است که منطقه شاهد آن می باشد، نظر شما درباره این مسئله چیست؟

 فیلیپ سیمون: بله، من موافق این نظرم، و به نظر من مشکل فلسطین در منطقه درسال 1917 ظاهر شد و بنده در کتاب خودم "یک قرن از اعلامیه بالفور" ذکر کرده ام: هنگامی که نیروهای انگلیسی به سرپرستی ژنرال ادموند آلنبی (یک افسر و یک انگلیسی مقرراتی، بهترین مبارز در جنگ جهانی اول شناخته می شود) از مصر برای حمله به فلسطین، به ویژه غزه و قدس و سپس سوریه رفتند. هدف از صدور اعلامیه بالفور دقیقا پدیده پنهان امپریالیسم ورای نقاب صهیونیسم بشری بود .بنابراین مهم گام برداشتن به سمت سکولار (یعنی جدایی مسائل دینی از مسائل دنیوی) بوده است که از وضعیت فعلی کاملا استنباط می شود.

امپریالیسم به معنای سیطره، کنترل، مالکیت و بهره برداری است که یک ملت بر ملت دیگر و منابع و بازار تجاری و ساکنان آن پیدا می کند که مبتنی بر سیستم اروپایی-آمریکایی به منظور سلطه استعماری بر آفریقا ،آسیا و آمریکا لاتین اعمال شد.

هدف ویژه کتاب شما چیست؟

هدف کتاب بنده افشای پشت پرده اعلامیه بالفور، که مشتمل بر صرفا 122 واژه می شود، است که به عنوان یک دروغ دیپلماتیک ارائه شده است و هدف واقعی و نهایی از اشغال فلسطین را در پشت طرح صهیونیسم پنهان ساخته است و در حقیقت، در جهت ایجاد یک پایگاه مرزی برای امپراتوری بریتانیا در گذشته اقدام کرده است که هم اکنون آمریکا از این وضعیت بهره مند می شود. وظیفه خاصی که بر عهده ماست اینکه تا حد ممکن ابهام این وعده مرموز را آشکار کنیم تا از ایجاد توافق بالفور جدید در قرن حاضر( 2017-2117) و بروز جنگ ها و مصایب بیشتر خودداری شود.

آیا هنگام تالیف کتاب با موانعی مواجه شدید؟

بنده با هیچ موانعی در خلال تالیف کتابم روبرو نشدم. اما در پیدا نشدن ناشر کتاب اعلامیه بالفور با دشواری روبرو شدیم.

دلیل دشواری در یافتن ناشر چه بود؟

دو مشکل عدیده وجود داشت ؛ نخست اینکه بنده می خواستم کتابم در همان زمان صدمین سالگرد صدور اعلامیه بالفور در 2 فوریه سال 2017 منتشر شود و دوم اینکه کتاب را برای سه ناشر فرستادم که با انتقاد رادیکالی آن ها به دلیل تعصبشان نسبت به اعلامیه بالفور مواجه شد و حاضر به چاپ کتاب نشدند، اما شانس با من یار بود و بالاخره انتشارات پیر گویوم که همانند آن ها متعصب نبود، به انتشار و چاپ کتاب بنده اشتیاق و تمایل نشان داد و تشکر کرد.

رسانه های فرانسوی پس از انتشار این کتاب چه واکنشی نشان دادند؟

کتاب بنده " یک قرن پس از اعلامیه بالفور" با نادیده گرفتن رسانه های بزرگ مواجه شد و در برخی موارد، مورد سانسور قرار گرفت و جز چند مقاله در سایت های اینترنت درباره آن منتشر نشد، اگر چه بسیاری از نویسندگان آن را تحسین کرده اند.

تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به قدس را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا شما اعتقاد دارید که قدس پایتخت اسرائیل است؟

انتقال سفارت آمریکا به قدس بخشی از برنامه انجیلی-آمریکایی است و این برنامه یک جنبش بسیار قوی در ایالات متحده بوده و نقش مهمی در انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا و پیشی گرفتن وی بر رقیبانش و مغلوب کردن آنها بر اساس بازی لابی گری داشته است. زیرا ضروری است بدانیم که این اقدام به پشت پرده نقش هزار ساله پروتستان، که جهان به مدت چندین قرن تحت سلطه آنگلوساکسون قرار داشت (کسانی که به عصر هزاره جدید اعتقاد داشتند) بر می گردد.

پیدایش جنبش انجیلی(مسیحیان انجیلی) که اصطلاحا اصلاح ریشه‌ای خوانده می‌شود در قرن شانزدهم صورت گرفت که منشا آن به جنبش اصلاحات پروتستان برمی گردد، اما فراتر از آن نیز ادامه یافت. مسیحیان انجیلی معتقد بودند که برای تعجیل در ظهور دوم مسیح، ضروری است که یهودیان تمام جهان را جمع آوری کرده و آنها را به فلسطین بفرستند تا برای بازگشت مسیح آماده شوند. در حقیقت، برای مسیحیان نیز چنین حرکتی صورت گرفت و این زمینه ای شد برای رهایی از یهودیان طرفدار صهیونیسم و رابطین آنها (مقلدین سنت ضدسامی) در اروپا.

بنیامین نتانیاهو خود در تاریخ 8 مارس 2010 گفت : "در واقع، صهیونیسم مسیحی، صهیونیسم یهودی معاصر را پیشی گرفته است و من فکر می کنم تا کنون وجود موفقی داشته است". من در اینجا می گویم که نتانیاهو ،نخست وزیر اسرائیل، فرصت را برای تمجید از مسیحیان انجیلی هنگامی که در آمریکا باشد و استقبال از رهبرانشان در اسرائیل به صورت مبالغه آمیز از دست نمی دهد،او با این همه جنون متعصبانه خوشحال است.

آیا شما فکر می کنید اختلافات داخلی بین فلسطینی ها نشان دهنده مانعی برای حل و فصل موضوع و استقرار دولت مستقل در مرزهای سال 1967 به پایتختی شرق بیت المقدس است؟

بله، این اختلافات مانع عمده ای برای دستیابی به این هدف است.

آیا ارتباطی بین درگیری میان فلسطین و اسرائیل و افزایش بحران در منطقه وجود دارد؟

بنده هیچ ارتباطی بین آنها نمی بینم.

شما تاثیر طرح صلح عربستان در سال 2002 در پایان دادن به اشغال فلسطین توسط اسرائیل و دستیابی به صلح را چگونه ارزیابی می کنید؟

این طرح بر دو اصل استوار است: اول ،"زمین در مقابل صلح" و دوم "اینکه صلح و امنیت را نمی توان با استفاده از سلاح به دست آورد". با این حال، به دلیل عدم پذیرش این معاهده توسط اسرائیل، تا به امروز پیشرفتی نداشته است.

شما موضع دولت فرانسه در مورد مسئله فلسطین را چگونه ارزیابی می کنید؟

موقعیت فرانسه عمدتا ً مبهم است. سیاست خارجی فرانسه در قبال اعراب به زباله دان تاریخ افتاده است. نباید فراموش کرد که فرانسه به عنوان پاداش مشارکت اسرائیل در تجاوز سه جانبه سال 1956 پس از ملی شدن کانال سوئز توسط عبدالناصر، دستیابی آن را به سلاح هسته ای تضمین کرد. این یک تخطی سیاسی است و عواقب مخرب آن دامن گیر تمام منطقه خواهد شد.

آیا منظورتان این است که فرانسه از اسرائیل در خصوص اشغال فلسطین حمایت می کند؟

فرانسه برای مدت زمان طولانی است که خواهان ایجاد یک دولت فلسطینی است و به همین ترتیب، فرانسه ساخت و ساز اسرائیل و شهرک سازی در کرانه غرب و شرق قدس را تصرف غیر قانونی زمین های فلسطینی می داند و این موضوع الزاما ضمن بخشی از مذاکرات صلح بین طرفین در حدود سال 1967 قرار دارد. بر اساس این مذاکرات که پاریس آن را به رسمیت شناخته است، ساخت و ساز این شهرک ها خلاف قوانین بین المللی (به ویژه کنوانسیون چهارم ژنو و قطعنامه های متعدد شورای امنیت سازمان ملل متحد) است و جواز شهرک سازی اعتبار هر دو دولت را زیرسوال می برد و همچنین به عنوان مانع تهدید صلح عادلانه و پایدار در منطقه تلقی می شود، اما با توجه به این وضع، فرانسه قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل و دولت آینده فلسطین می بیند.

از نظر شما، چگونه می توان به صلح در خاورمیانه دست یافت؟

از نظر بنده راه حل منحصر ایجاد یک دولت واحد خواهد بود که به مثابه خودکشی برای اسرائیل به شمار می رود؛ چرا که اعراب در دراز مدت ، اکثریت جمعیتی به دلیل جمعیتی را دربر خواهند گرفت و در این مورد حذف دولت یهودی رقم خواهد خورد، مگر اینکه در حال حرکت به سمت پاکسازی قومی جدید ،شبیه آنچه در سال 1948 رخ داد، باشیم. چنین امری در حال حاضر، به لحاظ سیاسی غیر قابل تصور و عملاً نیز غیرممکن است؛ فارغ از جنبه اخلاقی این رفتار وحشتناک.

به نظر بنده راه حل مسئله دو دولت که امروز مناسب و منطقی ترین راه حل است، همین است. با وجود اینکه اسرائیل با تظاهر به رغبت و تمایل خود، مدعی رسیدن به توافق با فلسطینی هاست اما در آن واحد همچنان با زیرکی به تجاوز و جداسازی بخش های بزرگتری از زمین های فلسطینی اقدام می کند.

سرزمین جایگزین برای فلسطینی ها

به نظر شما در وضع کنونی خاورمیانه بحث از سرزمین جایگزین برای فلسطینی ها تنها در غزه چه پیامدی دارد و علت اینکه مصر مخالف این موضوع بوده و به شدت آن را رد می کند، چیست؟

به نظر بنده، ایجاد سرزمین جایگزین برای فلسطینی ها مطلوب نیست و هیچ صلحی را در منطقه به ارمغان نمی آورد.

چرا سطح نمایندگی و مشارکت آلمان و فرانسه در کنفرانس اخیر ورشو در لهستان ضعیف بود، این کنفرانس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این کنفرانس یک مانور آمریکایی بود تا عمیق بودن اختلاف اروپا در قضیه خاورمیانه را نشان دهد. نمایندگی و سطح مشارکت آلمان و فرانسه در این کنفرانس ضعیف بود چرا که آنها نمی خواستند از خروج واشنگتن از توافق چند جانبه در مورد برنامه هسته ای ایران حمایت کنند. فرانسه و آلمان همچنین تمایل ترامپ برای افزایش فشار را یک خطر بسیار جدی می دانستند که در اثر آن ،ایران برنامه هسته ای خود را مجدداً از سر گیرد.

این کنفرانس هم چنین فرصتی برای نتانیاهو برای انتقال تصویری به کل جهان بود مبنی بر اینکه تفاهم کاملی میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی در مورد مسئله فلسطین وجود دارد. اما ملک سلمان پادشاه عربستان تاکید کرد هیچ رهبر عربی نمی تواند امتیازهایی در خصوص قدس یا فلسطین بدهد و به این ترتیب، وی راه را به روی طرح صلحی بست که که جرارد کوشنر بازرگان و داماد دونالد ترامپ آماده کره است، طرحی که نامم آن را  معامله نهایی(معامله قرن) برای نزاع فلسطینی اسرائیلی گذاشته اند.

بر طبق تجزیه و تحلیل شما از حوادث و وقایع تاریخی در کتابتان ، ایالات متحده و اسرائیل در خاورمیانه دنبال چه چیزی هستند؟

ایالات متحده به ریاست جمهوری دونالد ترامپ ،تحت تاثیر لابی قدرتمند انجیلی قرار دارد که سیاستش کاملا و قویا به نفع سیاست نتانیاهو است. اجازه دهید در این زمینه به این شعار اشاره کنم که : "فلسطین ... سرزمین بدون مردم برای مردمی بدون سرزمین"، که توسط صهیونیست ها برای توجیه تأسیس دولت یهودی مورد استفاده قرار گرفت و از سال 1853 توسط لرد شافتسبری (1801-1885)، اشراف زاده بزرگ انگلیسی ترویج یافته است که به سکنی گزیدن یهود در فلسطین دعوت می کرد.

تروریسم به یک پدیده جدی تبدیل شده است که کشورهای جهان را تهدید می کند .آیا شما فکر می کنید که تلاش های جدی برای مبارزه با این پدیده صورت می گیرد؟ به ویژه با توجه اینکه برخی کشورها همچون قطر و ترکیه(این سئوال با توجه به رویکرد ضد ترکیه‌ای و ضد قطری دولت مصر و رسانه‌های وابسته به آن مطرح شده) از آن حمایت مالی می کنند؟

بنده هیچ اطلاعاتی در مورد مسائل مربوط به تامین مالی تروریسم از سوی این کشورها ندارم، اما تروریسم قطعا یک مشکل واقعی برای همه ماست.

با توجه به رقابت تجاری که در حال حاضر بین ایالات متحده و چین وجود دارد، به نظر شما شرایط سیستم اقتصادی جهانی در دوره آینده چگونه خواهد شد؟

به عنوان یک اقتصاددان ،بنده به شدت از تجارت آزاد حمایت می کنم .البته در تئوری و عمل، ثابت شده است که حمایت از افرادی که به آن ممارست می کنند ،مضر است و متاسفانه، دو قدرت بزرگ جهان در رقابت تجاری مقابل هم قرار گرفته اند که نه تنها به ضرر آنهاست؛ بلکه به اقتصاد جهانی نیز آسیب می رساند. این یک فاجعه حقیقی است!

رابرت برنشتاین، بنیانگذار سازمان دیده بان حقوق بشر، گفت که یهودی ستیزی عمیقا ریشه دار شده است و کشورهای نوین عربی آن را عملاً اجرا می کنند، علت این ادعا چیست و موضع شما نسبت به این ادعا چیست؟

بنده فکر می کنم وی بین صهیونیسم و یهودیستیزی خلط مبحث کرده است. ممکن است این سخن را عمداً گفته باشد؛ زیرا او می توانست حداقل صهیونیسم را محکوم کند. بنده می بینم که ضد یهودی بودن در سنت عرب نیست. اعراب خود سامی هستند!

تفاوت بین ضد صهیونیسم و ضد یهودیت بودن چیست؟

برخی سیاستمداران فرانسوی مدعی هستند که دو واژه مترادف هم است و هیچ اختلافی میان آن نیست و این ادعا را در راستای جلب رضایت اسرائیل مطرح می کنند،مسئله فقط این نیست؛ بلکه این مسئله در قانون اساسی فرانسه در سال جاری درج شده است، خیلی راه دوری نمی‌روم،‌در 7 مارس 2017 مانوئل فالز نخست وزیر فرانسه در ضیافت شام سالیانه موسسات یهودی در فرانسه گفت"صهیونیستی ستیزی وجود دارد که به وضوع مترادف با یهودی ستیزی و نفرت از اسرائیل است"همچنین رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون در 20 فوریه گذشته اعلام کرد که فرانسه در متون خود، یهودی‌ستیزی را که ائتلاف بین المللی برای احیای سالروز هولوکاست تصویب کرد، مترادف صهیونیستی ستیزی می‌داندو  بدین وسیله به یکی از فرم‌های مدرن یهودی ستیزی تبدیل شد.

بنده مطلقاً با آنها(رئیس جمهور و نخست فرانسه و موضع آنها) موافق نیستیم، آنها با این موضع خود(یهودی ستیزی و صهیونیسم ستیزی را در یک رده قرار دادند) به همه یهودیانی که مخالف صهیونیسم هستند، اهانت کردند، زیرا از دهه‌ها پیش یهودیان غیر افراطی بوده‌اند که با صهیونیسم مخالفت می‌کرده‌اند، از اظهارات متاسفم به خاطر خطرات آن در فضای دردناکی که به کشورما فرانسه لطمه وارد می کند.همچنانکه این وارونه‌سازی حقایق یکی از اثرات منفی جرم دانستن قانونی انکار هولوکاست است. ممنوعیت قانونی انزجار از آن بهنوبه خود  به اتخاذ خط مشی های دیگر می شود به طوری که نمی توان احساسات بشر را از طریق یک فرمان یا بیانیه و چنین کلمات رسمی که از زبان سیاستمداران فرانسوی خارج می‌شود، تغییر داد که منجر به آرام شدن فضای عمومی نمی شود به ویژه اینکه با غصب و اشغال اراضی فلسطینی از سوی دولت اسرائیل همخوانی ندارد و من ماکرون را به چالش می کشم که همین سخنرانی را در برابر جمعیتی از مسلمانان بیان کند(اینکه مخالفت با صهیونیسم را به مثابه یهودی ستیزی دانسته)

با گسترش تنش های میان اسرائیل و فلسطین، اصطلاح ضد صهیونیسم مجدداً تحت عنوان ضد یهودیت گسترش یافته است. آیا شما موافقید؟

بنده با آن موافق نیستم. البته، اصطلاح ضد صهیونیسم دوباره رواج یافته است، اما همانطور که گفتم، باید بین آن و اصطلاح ضد یهودیت تفاوت قائل شد.

آیا قوانین ضد یهودیت به مثابه خودسانسوری توسط نویسندگان و محققان در سراسر جهان هنگام پرداختن به وقایع تاریخی ملموس مربوط به اعلامیه فاجعه بار بالفور است؟

این امکان دارد، ولی نه برای من

آیا شما فکر می کنید که سیاست خارجی اروپا و آمریکا در قبال کشورهای عربی از زمان اعلامیه بالفور تغییر کرده است؟

این کشورها از سال 1945 به طور فزاینده ای از صهیونیسم حمایت کرده اند ،درست زمانی که جنایت های ناسیونالیستی مشهود بود و برخی از کشورها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این جنایات مشارکت داشتند.

شما اجلاس اخیر سران عرب و اروپا در شرم الشیخ چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظر بنده، هم کشورهای عربی و هم اروپا دارای منافع اقتصادی، مالی و همچنین فرهنگی هستند، و اجلاس سران عرب و اروپا فرصتی برای توسعه روابط و مبادلات بین دو طرف در همه سطوح بود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان