به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در منطقهای بهشدت حساس مانند آسیای مرکزی که درگیر لایههای مختلف رقابتهای ژئوپلیتیکی، تنشهای میراثدار دوران شوروی و ساختارهای شکننده امنیتی است، هر نوع تحول در حوزه مرزبانی میتواند بر معادلات کلان منطقه تأثیر بگذارد.
توافق مرزی سال 2025 بین تاجیکستان و قرقیزستان نیز یکی از همین تحولات مهم است؛ توافقی که نه تنها به یک مناقشه دیرپا پایان میدهد، بلکه میتواند آغازگر مرحلهای تازه از همکاریهای امنیتی، کاهش تنشهای مرزی و شکلگیری الگوهای جدید حلوفصل اختلافات در آسیای مرکزی باشد.
دره فرغانه منطقهای که بهطور سنتی از آن بهعنوان «گره امنیتی» آسیای مرکزی یاد میشود در سالهای اخیر بارها صحنه درگیریهای مرزی بوده است. این درگیریها نهتنها مقامات دو کشور بلکه ساختار امنیتی کل منطقه را با چالش روبهرو کرده و فضا را برای ورود بازیگران مداخلهگر فراهم کرده است. اما اکنون با توافق جدید، نشانههایی از تغییر در مسیر امنیتی منطقه دیده میشود؛ تغییری که اگر درست مدیریت شود، میتواند به تثبیت ثبات نسبی در یکی از مهمترین کانونهای بحران آسیای مرکزی منجر شود.
1. کاهش خطر درگیریهای مرزی در دره فرغانه: نقطه آغاز ثبات
فرغانه منطقهای است که به دلیل تراکم جمعیت، اختلاط قومی، مرزهای نامنظم به جا مانده از دوران شوروی، رقابت بر سر منابع آب و زمین و ضعف تاریخی کنترل مرزی، همواره یکی از پرتنشترین نقاط آسیای مرکزی بوده است.
بخش قابل توجهی از مرز تاجیکستان و قرقیزستان حدود 470 کیلومتر تا پیش از 2025 تعیینتکلیف نشده بود و همین بلاتکلیفی بهطور مداوم منجر به درگیریهای محلی، تبادل آتش، تحرکات نظامی و بیثباتی در مقیاس محلی و منطقهای میشده است. تعیین دقیق حدود 95 درصد مرزهای مشترک در این توافق، بزرگترین گام دو کشور طی سه دهه گذشته است.
ثبت رسمی نقاط مرزی، نصب علائم و ایجاد نقشههای مشترک باعث شده زمینه بسیاری از منازعات ریشهای از جمله مناقشه بر سر روستاهای مرزی، مسیرهای دسترسی و نقاط آبی تا حد زیادی برطرف شود. این تحول از سه جهت پیامد امنیتی دارد:
الف) پایان منازعات ثبتنشده و جلوگیری از برخوردهای خودجوش محلی؛ بخش بزرگی از درگیریها نه در سطح نیروهای نظامی، بلکه میان روستاییان دو کشور رخ میداد. تعیین مرزها احتمال بروز این برخوردها را کاهش میدهد.
ب) کاهش زمینه بسیج نیروهای مرزبانی؛ در سالهای گذشته تنشها بهسرعت از سطح محلی به درگیری میان مرزبانی دو کشور تبدیل گشته بود که اکنون مرز شفافتر و قابل کنترلتر شده است.
ج) ایجاد اعتماد اولیه میان دو کشور برای مدیریت بحران؛ این اعتمادسازی برای منطقهای که سالها در فضای سوءبرداشت و رقابت امنیتی تنفس کرده، اهمیت راهبردی دارد. در مجموع، میتوان گفت که توافق 2025 از یک فشار نقطهای و مداوم امنیتی در قلب آسیای مرکزی کاسته است و همین امر میتواند محور اصلی شکلگیری ثبات نسبی در سالهای آتی باشد.
2. افزایش همکاریهای امنیتی و مرزبانی: از مدیریت بحران تا مدیریت مرز
در سالهای گذشته رفتار امنیتی تاجیکستان و قرقیزستان بیشتر بر مدیریت بحرانهای لحظهای استوار بوده است؛ یعنی امنیت مرزی نه بر پایه همکاری، بلکه بر پایه واکنش به حوادث شکل میگرفت. توافق 2025 این الگو را تغییر داده و دو کشور را به سمت نهادینهسازی همکاری امنیتی سوق داده است.
یکی از بخشهای مهم توافق، ایجاد سازوکارهای مشترک است. گشتهای همزمان در نقاط حساس مرزی، ایجاد سامانههای ارتباط سریع بین نیروهای مرزبانی، یکسانسازی بخشی از قوانین و مقررات عبور و مرور محلی و همچنین تقویت ساختارهای مشترک برای مدیریت بحرانهای احتمالی است. چنین همکاریهایی در منطقهای که سالها اساس تعامل مرزی آن بر بیاعتمادی بوده، تحول بزرگی محسوب میشود. افزایش همکاریهای مرزی تاجیکستان و قرقیزستان پیامدهایی فراتر از روابط دوجانبه را نیز در برمی گیرد.
الف) بهبود امنیت مسیرهای ترانزیتی منطقه؛ دره فرغانه یکی از مسیرهای حیاتی برای حملونقل و تجارت داخلی است. ایجاد ثبات مرزی میتواند جریان تجارت را روانتر کند.
ب) کاهش ظرفیت گروههای افراطی برای سوء استفاده از خلأ امنیتی؛ تجربه دهههای گذشته نشان داده که گروههای تندرو در هر نقطهای که ضعف کنترل مرزی وجود داشته باشد، از آن بهرهبرداری میکنند.
ج) تقویت امنیت انسانی؛ ساکنان مناطق مرزی که سالها در ناامنی زندگی کردهاند، اکنون میتوانند به شرایط باثباتتری امیدوار باشند.
3. ظرفیت تبدیل توافق به الگوی حلوفصل اختلافات در آسیای مرکزی
غالب کشورهای آسیای مرکزی هنوز درگیر اختلافات مرزیاند که می توان به مرزبندی ازبکستان با قرقیزستان و اختلافات باقیمانده میان قزاقستان و قرقیزستان در برخی نقاط محلی و همچنین نقاط حلنشده میان ترکمنستان و ازبکستان اشاره کرد. بنابراین الگوی موفق میان دو کشور میتواند برای دیگر پروندهها الهامبخش باشد و این الگوی رفتاری در بر دارنده شاخصه هایی چون بدون ورود طرفهای خارجی و بدون تبدیل اختلاف به بحران بینالمللی و عملیاتی شدن مذاکرات منطقه ای در سطوح مختلف و نه تنها در سطح سیاسی است. تجربه نشان داده هر توافقی که خواسته واقعیتهای قومی، جغرافیایی و اجتماعی را نادیده بگیرد، پایدار نخواهد بود.
اگر سایر کشورها از این الگو پیروی کنند، آسیای مرکزی وارد مرحلهای از کاهش تنشهای مرزی، افزایش همکاریهای امنیتی در چارچوب سازمانهای منطقهای، کاهش زمینه مداخله بازیگران غربی یا فرامنطقهای و تدوین نقشه امنیتی باثباتتر خواهد شد. تحولی که بهویژه برای ایران، روسیه و چین سه قدرت مهم پیرامونی منطقه نیز اهمیت راهبردی دارد.
به طور کلی توافق مرزی 2025 تاجیکستان و قرقیزستان نقطه عطفی در مدیریت اختلافات تاریخی آسیای مرکزی به شمار میرود. اهمیت این توافق تنها در تعیین خطوط مرزی نیست؛ بلکه در ایجاد یک چارچوب همکاری امنیتی جدید، کاهش خطر درگیری در فرغانه و پتانسیل الگو شدن برای سایر پروندههای مرزی منطقه است. در مجموع، نتیجه نهایی این توافق به اجرای دقیق مفاد آن، مدیریت هوشمندانه حساسیتهای اجتماعی و قومی و همچنین هماهنگی میان نهادهای امنیتی دو کشور وابسته است.
بر اساس مولفه های مورد بررسی این دو کشور میتوانند از ثبات پایدار تا ثبات شکننده نوسان داشته باشند، اما بازگشت به تنش تنها در صورتی رخ خواهد داد که عوامل داخلی یا خارجی بهطور جدی فرایند توافق را مختل کنند. اگر این توافق موفقیتآمیز اجرا شود، نهتنها امنیت فرغانه تثبیت میشود، بلکه گامی مهم در جهت شکلگیری یک نظم امنیتی بومی و مستقل در آسیای مرکزی خواهد بود؛ نظمی که میتواند از توسعهطلبی بازیگران فرامنطقهای جلوگیری کرده و ظرفیت همکاری میان کشورهای همسایه را تقویت کند.
نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل اورآسیا
انتهای پیام/