به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مجموعه 15 جلدی "شهرزاد، دختر شرقی"، با همکاری جمعی از نویسندگان از سوی انتشارات بهنشر برای گروه سنی نوجوان منتشر شد. این اثر که به سرپرستی محمدرضا سرشار منتشر شده، بلندترین مجموعه داستان نوجوانان است.
کتاب، داستان دنبالهدار یک خانواده را روایت میکند؛ آن زمان که در اثر اتفاقی، در جزیرهای ناشناخته گرفتار شده و برای رهایی از آنجا و رفتن به خانه، باید چالشهای متعددی را پشت سر بگذارند.
نویسندگان در این مجموعه تلاش کردهاند ضمن روایت یک داستان جذاب برای نوجوانان، آنها را با مفاهیمی مانند اهمیت خانواده، همکاری، شجاعت و فداکاری آشنا کنند.
انتشار بیضابطه کتاب ترجمه در بازار نشر نوجوان طی سالهای گذشته انتقادات بسیاری را از سوی نویسندگان و اهالی فرهنگ به همراه داشته است. به نظر میرسد انتشار چنین مجموعههایی بتواند بخشی از خلأها در بازار کتاب نوجوان را برطرف کند.
15 مجلد این مجموعه عبارتند از:
جزیره ماهی؛ شهربازی شگفتانگیز؛ گردش علمی در جزیره ماهی؛ ماهیهای خال قرمز؛ شبح ترسناک؛ نامه آرزوها؛ دلفینهای مهربان؛ آبشار ستارهها؛ روز پدر؛ پرواز با درناها؛ لوبیای سحرآمیز ؛ روز خنده؛ سیرک در جزیره ماهی؛ راز شهر ساحلی و پروانههای شب تاب.
در بخشهایی از مجلد اول این مجموعه میخوانیم: کشتی مسافربری کوچکی روی موجهای آرام دریا بیحرکت ایستاده بود. مرغهای دریایی، در آسمان آبی صبحگاهی در حال پرواز بودند. هوا گرمای دلچسبی داشت. شهرزاد با خواهر و برادر کوچکش مشغول ماهیگیری بود. او پیراهن بلند سرمهایرنگی به تن داشت و روسری شالمانندی سرش کرده بود. آنها نزدیک لبه کشتی، هر یک روی جعبه چوبیای نشسته بودند و نخ ماهیگیریای را محکم در دستهایشان گرفته بودند.
پدر، کنار شهرزاد ایستاده بود. او به صورتِ زیبای دخترش نگاه میکرد و با وی درباره کتاب مهمی حرف میزد. پدر پیراهن و شلوار سفیدرنگی به تن داشت. او که لب عرشه ایستاده بود، کلاه نقابدارش را روی سر خود میزان میکرد. مادر شهرزاد کنار او آمد و با هم به تماشای دریا مشغول شدند. چشمان عسلیرنگ مادر زیر نور خورشید برق زد:
- دیدن دریا چه آرامشی به آدم میدهد. درست میگویم ناخدا؟
- آره، همین طور است مهربانوخانم... من که خیلی خوشحالم. این اولینباری است که تنها مسافرهای کشتیام، خانواده خودم هستند. ...
انتهای پیام/