گزارش| نگاهی به چالش‌های سیاسی قرقیزستان در بیست و هشتمین سالگرد استقلال

گزارش| نگاهی به چالش‌های سیاسی قرقیزستان در بیست و هشتمین سالگرد استقلال

بیست و هشتمین سالگرد استقلال قرقیزستان در حالی صورت می‌گیرد که این کشور همچنان با چالش‌هایی جدی همچون بی‌ثباتی سیاسی، نفوذ مسکو، وابستگی امنیتی و نظامی، و بحران بدهی‌ها مواجه است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، 31 آگوست روز استقلال قرقیزستان نامگذاری شده است و همه‌ساله توسط مردم و دولت این کشور جشن گرفته می‌شود. امسال نیز همچون سال‌های گذشته هزاران نفر از قرقیزها در میدان آلاتو بیشکک، به یاد سال‌های نخستین دهه 1990 جمع شده و با سخنرانی رئیس‌جمهوری این کشور، سورانبای جین‌بیک‌اف، بیست و هشتمین سالگرد استقلال این کشور را جشن گرفتند.

جشن استقلال در سال 2019 نیز در حالی برگزار می‌شود که سوالات جدی سال‌های گذشته در مورد استقلال قرقیزستان و البته دیگر جمهوری‌های آسیای مرکزی، همچنان وجود دارد. همچنان سوالاتی جدی از سوی تحلیل‌گران مطرح می‌شود که آیا این کشورها به معنای واقعی مستقل شده‌اند؟ آیا افتادن از دامن بلوک شرق در دستان ناتو و اتحادیه اروپا (همچون برخی جمهوری‌های اروپای شرقی) و یا باقی ماندن در بلوک اقماری مسکو در قالبی جدید واقعا به معنای استقلال است؟ تعریف استقلال در جمهوری‌های شوروی سابق به چه صورت است؟ شماری از تحلیل‌گران سنتی نیز اصل موضوع را زیر سوال برده و منطقه هزینه و فایده را در استقلال از اتحاد جماهیر شوروی مطرح می‌کنند که البته با اقبال چندانی مواجه نمی‌شوند؟ در همین راستا، ذیلا به بررسی مهم‌ترین چالش‌های سیاسی پیش‌روی قرقیزستان در بیست و هشتمین سالگرد استقلال این کشور می‌پردازیم.

اتحاد جماهیر شوروی که بر پایه آراء و برداشت‌های مارکسیستی لنین شکل گرفته بود، دیری نپایید که شاهد یک موج بازگشت انتقادات مارکسیستی به خود بود. مسائل مربوط به اقوام تنها یکی از این دست انتقادات بود. دیری نپایید که اصطلاح معروف «زندان اقلیت‌ها» به خود رهبران حزب کمونیست بازگشت و فرایند روسی‌سازی جمهوری‌های آسیای مرکزی با سرعت و شدت زیادی پیش‌ رفت. با این حال در آخرین سال‌های عمر شوروی در دوره ریاست میخائیل گورباچوف در چارچوب طرح‌های پروسترویکا و گلاس‌نوست، برخی حقوق به اقلیت‌های قومی ارائه شد. مراکز مطالعات قومی بعضا تاسیس شدند و آزادی‌های نسبی بیشتری به قومیت‌ها در جمهوری‌ها ارائه شد. با این حال، استقلال نسبی و خودمختاری که بعضی قومیت‌ها به دنبال آن بودند و در قانون اساسی شوروی نیز پیش‌بینی شده بود، هیچگاه به این جمهوری‌ها اعطا نشد.

کودتاه آگوست 1991 توسط بدنه محافظه‌کار و سنتی حزب کمونیست علیه میخائیل گورباچوف که در نهایت به شکست انجامید، به صورت معکوس عمل کرده و تیر خلاصی بر پیکره اتحاد جماهیر شوروی بود. پس از آن بود که گورباچوف رسما انحلال حزب کمونیست را اعلام کرده و به جمهوری‌ها حق استقلال و درحقیقت فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را اعطا کرد. در بازه پس از کودتا شاهد استقلال یک یک این جمهوری‌ها هستیم که امروزه به عنوان روز استقلال جشن گرفته می‌شوند.

قرقیزستان در آن زمان یکی از کوچکترین جمهوری‌های شوروی سابق بود که توانست با ریاست جمهوری عسکر آقایف، که یک آکادمیسین و تنها رئیس‌جمهور پس از استقلال در منطقه بود که رهبری حزب کمونیست در این جمهوری را بر عهده نداشت، به استقلال دست یابد. این نخستین نوید قرقیزها برای دست‌یابی به استقلالی واقعی‌تر در آسیای مرکزی بود. با این حال روند تحولات به گونه دیگری پیش رفت و به مرور زمان چالش‌هایی اساسی پیش‌روی فرایند استقلال این کشور قرار گرفت. ذیلا مهم‌ترینِ این چالش‌ها را به اختصار بررسی می‌کنیم:

1. بی‌ثباتی سیاسی

این بی‌ثباتی یکی از بارزترین ویژگی‌های حیات سیاسی در قرقیزستان بوده است. در دهه 1990 این بی‌ثباتی به دلیل بی‌تجربگی مقامات این کشور و تثبیت فضای پساشوروی در این کشور صورت گرفت و پس از آن در انقلاب رنگی سال 2005 شاهد اوج این بی‌ثباتی بودیم. اگرچه انتظار ثبات پس از انقلاب گل لاله می‌رفت، اما با رویکردهای باقی‌اف، شکاف توسعه‌ای شمال و جنوب این کشور مجددا سر برآورد و بی‌ثباتی‌های دیگری را بر این کشور تحمیل کرد. نقطه پایان این تحولات نیز سال 2011 بود. اگرچه طی سال‌های پس از آن شاهد ثبات نسبی در این کشور بوده‌ایم، اما تحولات مربوط به آلماسبیک آتامبایف و دیگر بحران‌های اقتصادی و اجتماعی این کشور مجددا موجب نگرانی شده است. این بی‌ثباتی‌های مقطعی، یکی از اصلی‌ترین چالش‌های پیش‌روی فرایند استقلال کامل قرقیزستان بوده است.

2. وابستگی امنیتی و نظامی

در دوره اتحاد جماهیر شوروی، هیچ یک از شهروندان آسیای مرکزی در ارتش سرخ توانایی دست‌یابی به رده‌های بالای نظامی و تجربیات عمده را نداشته و عمدتا روس‌ها بر مسند مدیریت نظامی بودند. در جمهوری‌ها نیز رهبریت نظامی عمدتا در اختیار روس‌ها و بعضا ازبک‌ها بود. همین امر موجب شد تا پس از استقلال شاهد ضعف مفرط در قوای نظامی این کشورها را شاهد باشیم. مواجهه با سیل تهدیدات امنیتی پس از استقلال و شرایط فوق‌الذکر، موجب نزدیکی قرقیزستان به متحدین استراتژیک برای تامین امنیت خود بود. ارائه پایگاه هوایی ماناس به ایالات متحده نخستین اقدام در این راستا بود. پس از آن نیز پایگاه هوایی کانت در اختیار روس‌ها قرار گرفت. از سال 2014 که آمریکایی‌ها مجبور به خروج از قرقیزستان شدند، شاهد تحکیم پیوندهای امنیتی و نظامی میان بیشکک و مسکو بوده‌ایم. از سوی دیگر چین بازیگر نوظهور دیگر در عرصه امنیت در قرقیزستان است. ترکیه نیز اقداماتی را ولو محدود در این زمینه صورت داده است. امروز نیز بعضا خبرهایی در خصوص افتتاح دومین پایگاه نظامی روسیه در این کشور و حتی بازگشایی پایگاه‌های احتمالی محدود چینی در این کشور به گوش می‌رسد. در مجموع باید اذعان داشت مادامی که ارتش قرقیزستان به استقلال نسبی نرسیده و توانایی تامین امنیت خود در منطقه را به طور کامل نداشته باشد، این کشور با چالشی جدی در استقلال مواجه است

3. نفوذ سنتی مسکو

یکی از موضوعاتی که تمام کشورهای منطقه پس از استقلال مصرانه به دنبال آن بودند، کاهش وابستگی‌ها به مسکو بوده است. در دوره شوروی، ساختارسازی‌ها به گونه‌ای بود که همه مسیرها از مسکو می‌گذشت و این میراث در سطحی پایین‌تر پس از فروپاشی نیز در جمهوری‌ها وجود داشت. اکنون مهم‌ترین نمودِ این موضوع را می‌توان در مساله کارگران مهاجر قرقیز در روسیه مشاهده کرد. بر اساس آمارها حدود 1 میلیون نفر از قرقیزها در روسیه مشغول به کار هستند و وجوه ارسالی این افراد سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی و اقتصاد این کشور ایفا می‌کند. در حوزه‌های دیگر نیز مسکو همچنان از نفوذ سنتی قابل توجهی برخوردار است. تلاش برای کاهش این نفوذ در قالب موازنه با بازیگران شرقی دیگر (همچون چین) و غرب صورت گرفته است، اما همچنان یک چالش جدی محسوب می‌شود.

4. بحران بدهی‌ها

طی سال‌های 2008 به بعد مناسبات قرقیزستان و چین جهش قابل توجهی را به خود دید  و سرمایه‌گذاری‌های چین در این کشور به طرز محسوسی افزایش یافت. روند تصاعدی این موضوع موجب بروز بحران بدهی‌ها در قرقیزستان شده است. حجم بدهی‌های این کشور به چین اکنون از مرز 50 درصد تولید ناخالص ملی گذشته و دولت این کشور همچنان سعی در بالا بردن این قانون و افزایش بدهی‌ها به چین، در قالب دریافت تسهیلات دارد. تجربیات بازپرداخت این بدهی‌ها به چین در قالب ارائه امتیازات انحصاری بهره‌برداری از معادن، واگذاری رودخانه‌ها و منابع آبی و حتی اجاره و فروش زمین موجب بروز نگرانی‌هایی جدی در این زمینه شده است. لذا تحلیل‌گران در حال حاضر بحران بدهی‌ها را یکی از اصلی‌ترین چالش‌های پیش‌روی دولت قرقیزستان مطرح می‌کنند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان